یک هفته از اون شامِ دور همی میگذره
جین بعد از اونهمه شرابی که خورده بود، چیز زیادی از اون شب یادش نمونده
فقط وقتی صبح توی تخت خودش بیدار شد با تعجب به اتاق جیمین رفته بود تا ببینه میدونه چجوری از اونجا سر دراورده یا نه!
ولی اصلا انتظار نداشت روی تختش نامجون رو ببینه
اونم درحالی که جیمین عین کوالا از پشت بهش چسبیده بود!جین سریع بیرون رفت ولی توی اولین فرصت جیمینو گیر انداخت و مجبورش کرد سیر تا پیازشو براش تعریف کنه
جیمین گفت اونشب نامجون دیر وقت، اونم درحالی که جینو بغل کرده به خوابگاه اومده بود
و چون جیمین از نگرانی برای جین خوابش نمیبرده، کسی بود که در رو براش باز کرده
بعد از اینکه نامی، جین رو روی تختش گذاشت، فقط چون دیروقت بوده جیمین بهش تعارف میکنه اون شب رو توی خوابگاه پسرا بمونه
البته فقط از روی دلسوزی وگرنه هیچ قصد دیگهای نداشته....نامجون هم فوری قبول میکنه و هرکدوم یه گوشهی تخت میخوابن ولی نفهمیدن چطور صبح تو بغل هم بیدار شدن!
به گفتهی جیمین ماجرا فقط همین بوده ولی گونههای سرخ شدش به جین فهموند که پسرک اصلا بدش نمیاد رابطش با لیدر گروهِ مقابل، فراتر هم بره!
خلاصه اینقدر گرم ناممین شدن و جیمین از برخوردها و پیامای گاه و بیگاهشون برای جین تعریف کرد که پسرک از سر ذوق، ماجرای شب خودش تو خونهی جونگکوک رو به کل از یاد برد
تمام هفته هیچ برخوردی با دوتا پسر کوچیکترِ نایت استارز نداشت
حتی دیروز که برای ضبط آهنگِ برنامهی تعطیلاتشون به استودیو یونگی اومدن، متوجه شد اونا زودتر بخشهای خودشونو ضبط کردن و رفتناین چندروز هوسوک و یونگی شبا رو باهم توی استدیو میگذروندن تا قبل از شروع تعطیلات آهنگِ این برنامه رو تنظیم کنن
البته جین و جیمین معتقد بودن توی اون استدیو بینشون فقط بحث موزیک نمیگذره ولی هوسوک انکار میکرد و هربار با دمپایی دنبالشون میدوئید
YOU ARE READING
Our New Boy | TaeJinKook
Fanfictionرقابتِ تهیونگ و جونگکوک سر جین، شوخی شوخی جدی شد.... تقریبا رییل لایف کاپل : تهجینکوک، تهجین، کوکجین، سپ، ناممین وضعیت آپ : هفتهای یکی دوبار D: couple : taejinkook taejin kookjin Translated with changes The main author : onetywone