۴. جلسه

517 97 54
                                        

+ کار شما هم عالی بود

جین با لبخند به سوبین گفت

& ولی موفقیت شما خیلی بزرگ بود پسر
همه با دهن باز داشتیم صحنه رو نگاه میکردیم!

+ آره خودمونم از نتیجه تعجب کرده بودیم....

جین تا ساعت ۴ صبح با جئون جونگ کوک تمرین کرده بود و حالا بعد از فقط دو ساعت خوابیدن دوباره به شرکت برگشته تا توی تمرینات گروهی شرکت کنه

با فکر کردن به اتفاقات اخیر دومین کاپ قهوه رو به لبش چسبوند که یهو متوجه بلند شدن و تعظیم کردنِ سوبین شد
تا بفهمه چه خبر شده، یه دست از پشت سرش قهوش رو گرفت!
وقتی به عقب برگشت انتظار دیدن هرکسی رو داشت به جز کیم تهیونگ!!

- قهوه‌ی زیاد ضرر داره سوکجین شی!
بهتر نیست به‌جای اینکار بیشتر به خواب و استراحتت برسی؟

اینو گفت و قهوه‌ی پسرک رو مزه کرد
با پیرهن سفیدش یه کفش و شلوار قهوه‌ای و کلاسیک پوشیده بود و مثل همیشه جذاب دیده میشد

جین سریع از جاش بلند شد و بعد از تعظیم سلام کردبخاطر یهویی بلند کردن سرش، یه دسته از موهاش جلوی صورتش افتاد و این دست تهیونگ بود که خیلی نرم و لطیف اون موهارو پشت گوشِ پسرِ متعجب برد!سوبین هم دست کمی از جین نداشت و با دهن باز اون دوتا رو نگاه میکرد

¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.

جین سریع از جاش بلند شد و بعد از تعظیم سلام کرد
بخاطر یهویی بلند کردن سرش، یه دسته از موهاش جلوی صورتش افتاد و این دست تهیونگ بود که خیلی نرم و لطیف اون موهارو پشت گوشِ پسرِ متعجب برد!
سوبین هم دست کمی از جین نداشت و با دهن باز اون دوتا رو نگاه میکرد

- بیشتر مراقب خودت و سلامتیت باش

اینو گفت و با یه لبخند اون دوتا رو تنها گذاشت!
جین همچنان ایستاده بود و رفتن تهیونگ رو تماشا میکرد که صدای سوبین رو شنید :
& نمیدونستم اینقدر نزدیکین

+ منم نمیدونستم.... نکنه منو با کس دیگه‌ای اشتباه گرفت؟!

& فکر نکنم آخه اسمتم صدا کرد!

+ راست میگی....

دیروز جونگ کوک و امروز تهیونگ
چرا اینقدر همه‌چی عجیب شده بود؟

••••••••••

هوسوک و جین و جیمین داشتن باهم تمرین میکردن که با زنگ خوردن گوشی هوسوک متوقف شدن

@ سلام هیونگ
.
@ مشکلی پیش اومده؟
.
@ باشه چشم

تلفن قطع شد و جیمین با کنجکاوی پرسید :
÷ کی بود؟ چی میگفت؟

Our New Boy | TaeJinKookDonde viven las historias. Descúbrelo ahora