دوباره سلام دوستان. حالتون چطوره؟🤍
این پارت برای معرفی شخصیتها و یک سری اطلاعات راجع به داستانه.همونطور که دیدید، توی قسمت ژانر، "روانشناسی" وجود داره. بنابراین، این داستان بر پایهی یک اختلال روانی نوشته شده و هیچ چیز تخیلی وجود نداره. این رو برای دوستان عزیزی عرض میکنم که زیاد با این موضوع آشنایی ندارن.
ممکنه که حالتها و طرز به تصویر کشیده شدن شخصیت ویل براتون گنگ بوده باشه و تا آخر داستان هم این سوال توی ذهنتون باشه که: "تئودور کیه؟"
در جواب این، باید بگم که ویل مبتلا به اختلال شخصیت مرزی یا DID هست. تئودور یکی از شخصیتهای ویله و بقیه جزئیاتی که به تصویر کشیده شده، همه علائم این اختلال هستن.
و... همین؟
حدس میزدم که این تنها ابهام موجود برای خوانندهها باشه. با این حال، اگر سوال دیگهای وجود داره، در خدمت هستم.🤍در آخر، میریم سراغ شخصیتها:
Hannibal Lecter
YOU ARE READING
Lost (Hannigram)
Fanfiction[کامل شده] "میدونی... ویلیام احمقترین آدمیه که دیدم. تو بهش آسیب زدی. دوباره، و دوباره، و دوباره." با هر کلمهای که میگفت صداش بلندتر میشد. همزمان با کلمهی آخر، محکمترین مشتش رو به صورت مرد کوبید. اونقدری که استخوانهای انگشتهاش احساس درد و س...