گارسون فلوت های شامپاین رو با دقت کنار ظرف های کرم بروله روی میز گذاشت و با تعظیم کوتاهی گفت،
"نوش جان."
"ببخشید!"
قبل از اینکه بتونه برگرده کیونگسو جلوشو گرفت.
"اشتباه شده. ما نوشیدنی سفارش ندادیم!"
گارسون لبخندی زد و با نگاه زیرچشمی به نفر دوم سر میز گفت،
"مهمان ما هستید."
بکهیون فلوت جلوی خودش رو برداشت و بالا گرفت.
"بیا کیفشو ببریم سو."
کیونگسو به دوست پسرش نگاه کرد و نتونست جلوی لبخندشو بگیره. به همراهی از بکهیون اون هم نوشیدنیشو به دست گرفت و گفت،
"باز چی تو سرته؟"
وقتی بکهیون فقط نیشخند زد، سرشو تکون داد و درحالیکه هنوز لبخند به لب داشت فلوت شامپاینو آروم به مال بکهیون که به سمتش گرفته شده بود زد. با عقب رفتن سرش برای نوشیدن همه محتویات لیوان شیئ فلزی ای به لبش برخورد کرد. کیونگسو با اخمی لیوانو پایین آورد و چیزی که دید باعث شد چشم هاش چند درجه بزرگ تر بشن.
"این چی─"
به سمت دوست پسرش چرخید و وقتی اونو پایین پاش رو یه زانو دید، لال شد.
"بیون بکهیون..."
"دو کیونگسو،"
بکهیون کاملا با اعتماد به نفس شروع کرد اما برای لحظه ای از نفس افتاد و تک خندی زد.
"واو اوکی... همین الان یهو متوجه شدم این چند ثانیه آینده احتمالا مهم ترین و نفس گیر ترین چند ثانیه عمرمه. برق از سرم پرید،"
رو به کسایی که از میزهای دور و بر بهشون خیره شده بودن گفت،
"نگران نباشین تمرین کردم که چی بگم. نگاه کنین پشیمون نمیشین. خدایا امیدوارم پشیمون نشین!"
چشم از خنده تماشاچی هاش گرفت و رو به دوست پسرش کرد. دستی که کیونگسو باهاش دهنشو نپوشونده بود رو توی دست گرفت و نفس عمیقی کشید.
"سو. نمیخوام با جمله ای که اکثر مردم باهاش خواستگاریشونو شروع میکنن، شروع کنم و بگم از اولین باری که دیدمت میدونستم تو قراره عشق زندگیم باشی. راستش اولین فکری که با دیدنت به ذهنم اومد این بود که این پسره عجب چشای گنده ای داره. دومیش این بود که نه لباشم خیلی قلوه ای و درشتن. سومین فکرم این بود که باید تا بخاطر هیز بازی و حواس پرتی اخراجم نکردن برگردم سر کارم."
اینبار کیونگسو هم همراه بقیه به خنده افتاد و بکهیون لبخند زنان ادامه داد،
"یک سال طول کشید تا شجاعت اینو پیدا کنم که ازت بخوام باهام قرار بذاری و با اینکه چشا و لبا و همه اون دم و دستگاها،"
YOU ARE READING
He Said Yes
Fanfictionیک خواستگاری منتظره و یک خواستگاری غیرمنتظره و جفتشون که به یه اندازه میتونن مرگبار باشن. کاپل: بکسو، چنهون، چانکای، شیوهان