He Said Yes

3.Behind Every Happy Couple

برانچ - وعده بین صبحانه و ناهار که کلاس بیخودش کاور خوبی برای نمایش جدید کیونگسو و بکهیون بود - تقریبا مثل یه قرار زوجی دوتایی معمولی گذشت.

تا جایی که میتونست معمولی باشه.

وقتی یکی از زوج ها کل شب خصوصی ترین اعمال اون یکی رو برای نجات جونشون زیر نظر گرفته بودن.

کارگردان بیون از همه خواست راجع به چیزای معمولی ای حرف بزنن که زوج هایی که تازه دارن باهم آشنا میشن برای موضوع های مکالمه شون انتخاب میکنن و به طرز عجیبی، بالاخره یک چیز از بین اتفاقات 24 ساعت گذشته به فضاحت کشیده نشد.

اوه سهون همچنان چشم غره رفتن به کیونگسو و بکهیون رو ماموریت شخصی خودش در نظر گرفت و توش از هیچ تلاشی دریغ نکرد، اما کاشف به عمل اومد که نامزدش غیر از استفاده از لوازم شکنجه های قرون وسطایی برای سکس، تو ارتباطات اجتماعی هم استعداد های خوبی داره.

کیم جونگده با سوال های ساده و جواب های متقابل هدایت جمع چهار نفره رو به دست گرفت و بازرس ها ریلکس از این که مجبور نیستن به صمیمیت مصنوعی با غریبه های عجیب غریب تظاهر بکنن، خودشونو به تبادل اجتماعی ساده که تو یه شرایط دیگه حتی - گوش شیطون کر- میشد بهش دلپذیر هم گفت، سپردن.

مکالمه حول شهرای زادگاهشون (معلوم شد بکهیون و جونگده هردو غیر سئولی بودن)، مدت رابطه هاشون (هردو 3 سال و 5،6 ماه)، شغل هاشون (جونگده تو بانکداری سرمایه گذاری بود و سهون البته، البته، یه مدل کلوین کلاین) و طریقه آشنایی هرکدوم با اون یکی چرخید.

جونگده و سهون بهشون اطمینان دادن که از شنیدن داستان ملاقات اونا خوششون نخواهد اومد و بکهیون و کیونگسو بدون سوال اضافه حرفشونو باور کردن.

داستان آشنایی خودشون نیاز به توضیح مفصل نداشت. تو خواستگاری تقلبی راجع بهش حرف زده بودن.

کیونگسو بازرس تازه منتقل شده بخش جنایی به اداره شون بود و بکهیونی که قسم خورده بود دیگه قاطی رابطه با پلیسا نمیشه با دیدنش تو یه چشم بهم زدن اون قول و قرارا با خودش رو به زباله دونی منتقل کرد.

بعد از مکالمه های بدون دست انداز و ناجور و وعده غذایی‌ای که نمیتونستن خوشمزگیشو انکار کنن گذر یک ساعته ی زمان بازرس ها رو راضی کرد که به اندازه کافی این نمایش عمومی رو قابل باور جلوه دادن.

کیونگسو و بکهیون به جونگده اطمینان دادن که نیازی نیست هزینه ای پرداخت کنه و بالاخره به قسمت جدا شدنی غیر بهم زدنی روز رسیدن.

غیر از زیر نظر گرفتن هتل، بکهیون و کیونگسو میخواستن با تقسیم شدن به هدف های آسون تری برای دسترسی تبدیل بشن. اگه قاتل اونها رو زیر نظر داشت احتمال اینکه بخواد خودشو به دو نفرشون نشون بده بیشتر بود.