Old love

213 26 12
                                    

با خستگی نی آبمیوه را درون دهانش کشید و کیفش را روی کاناپه پرتاب کرد.
قدم های تند و تیزش را به سوی اتاق بزرگش برداشت و در ماهگونی رنگ را محکم برهم کوفت.
"چه غلطی میکنی توله؟"
جونگ کوک با شنیدن صدای فریاد شوخ پدرش هیسی از خشم کشید.
"ساکت باش جئون جانگیون..مگه نگفتی نمیکنی؟"
جانگیون آرام در را هل داد و فشاری به جثه ریز امگایی جونگ کوک وارد کرد.
جانگیون با شیطنت گفت:
"چی نکنم؟گی؟"
و شروع به قهقهه خندیدن کرد. جونگ  کوک دندان هایش را بهم فشرد و در اتاق را گشود.
"جئون جانگیون تو فکر کردی من باهات شوخی داشتم؟من واضحا بهت گفتم کارت رو تموم کنی"
جانگیون کمی خم شد تا واضح تر چهره سرخ از خشم پسرش را ببیند.
"جئون جونگ کوک..کولوچه فاکینگ کیوت شیرین..بابا هم بهت گفت این شغلشه و اون نمیتونه توش تغییری ایجاد کنه..هرچند"
دراماتیک دستش را روی پیشانی اش قرار داد و با آه سوزناکی گفت:
"دلم برای تریسام با اون کیم تنگ شده"
با به میان آوردن نام کیم جونگ کوک خشک شد.
خاطرات ذره ذره به وجود ننگینش تزریق میشدند.
خاطراتی بد!
__
flash back -->

نگاهشان در یکدیگر گره خورده بود. قلب امگا با سرعت همچو کره اسب نابالغی که هوای غرور او را مست کرده بود خود را به در و دیوار وجودش میکوبید.
چشمان نارنجی رنگ مرد لبخند بر لبانش میپاشیدند.
سیگار از میان لبان مرد مقصدش را به لیوان آب تغییر داد.
انگار مرد هم میدانست!
آری..میدانست. از همان ابتدای ورودش به آن خانه آلفای وجودش همچو توله گرگی کوچک چشم درشت کرده  و به دنبال بوی رز ژولیت بود.
و آن راهم یافته بود.
از تن پسرک کوچک جئون!
پسرک کوچکی که به احتمال زیاد لونا برای او سرنوشتی تلخ رقم زده بود.
جفت و پدر پورن استار!
اما جونگ کوک اینها را نمیفهمید. تنها عشق میدید و عشق.
عشقی که لحظاتی بعد جفتش با کوبیدن درون آن زن به او فهمانده بود ثمره ای نخواهد داشت!
و از آن دم عشقشان به تاراج رفت!
__

با شدت سر دردمندش را تکان داد و افکار و خاطرات گوناگون را همانند ته سیگار سوخته شده اش درون جوی آب ریخت.
وارد خانه شد و بدون توجه به خانه خالی و سوت و کور به سوی اتاق مخفی اش رفت. 
آرام در اتاق را گشود و آهی کشید.
به جای لوستر بزرگ چراغ های نئونی بنفش رنگ را روشن کردو به سوی کمد رفت.
درش را گشود و چشمان بی حسش را روی انواع لباس های کاستوم چرخاند. و در آخر کاستوم گربه ای را برداشت.
بی میل آن را پوشید و موهایش را شانه زد. با پوزخند به سوی دوربین رفت و آن را به لپ تاب رو به روی صندلی کوتاه وصل کرد.
ماسک را روی صورتش قرار داد و عقب عقب رفت.
کنترل را از روی صندلی برداشت و تیوب لوب را برداشت.
"ازت متنفرم"
از خودش و کاری که میکرد متنفر بود اما از آن لذت هم میبرد.
درست همانند دو قطبی که توانایی تصمیم واحدی را نداشت.

با لذت کمی از ژل سرد را روی ورودی اش مالید و روی دیلدو بزرگ نشست.
ابتدا از کش آمدن دیواره هایش بلند نالید ولی بعد شروع به بالا پریدن روی آن کرد.
چه کسی میدانست چه لذتی دارد!
___

با لذت به پسری که نیم خیز شده اجازه میداد فاک ماشین با  سرعت سرسام آوری او را پر و خالی کند خیره بود.
عینکش را روی چشمانش جابه جا کرد و با ناله دستی بر عضو دردمندش کشید.
میتوانست قسم بخورد درون شکم پسر پر از منی دیلدو بود .
صحنه درون تلفن به قدری تحریک کننده بود که پس از یک سکس محرک با فشار روی شکم و ران های عضله ایش به کام رسید.
درهمین  حال پسر هم از روی دیلدو بلند شد و روی زمین جلوی دوربین زانو زد.

و چیزی که هیچکس انتظارش را نداشت و درهیچ کدام از لایو های قبل انجام نداده بود را انجام داد.
پسر دستش را میان ران های لجز از منی اش برد و آن را روی سینه های ورم کرده اش مالید.
باری دیگر سفت شدن عضوش را احساس کرد.
دستش را به طرف عضوش برد و تند آن را مالید. و در آخر کام داغش روی صفحه تلفنی مالید که پسر درونش لایو را قطع کرده بود.
نفس های محکم و سریعش به اسپاسم و انقباضات وحشتناک ران هایش کمک نمیکرد. دوبار پشت سر هم به کام رسیدنش کار دستش داده بود.

با درد فریادی کشید و بالشت را میان دندان هایش فشرد.
با شل شدن ماهیچه هایش نفس دردمندش را رها کرد. چشمم به گل های روی کنسول افتاد.
تصمیمش جدی بود!
__

عصبی در خانه را گشود و بدون توجه به جانگیونی که پا برهنه از آن سوی محوطه عظیم به سوی درب میدوید و فریاد میزد:
"صبر کن جونگ کوک..اینقدر تند نرو"
اما پسر امگایی سرتقانه پیش می رفت. 
در لحظه نگاهشان بهم گره خورد. دو نگاه عاشق..دو نگاه خسته..دو نگاهی که در یکی دلتنگگی و در دیگری خشمی کهنه از معشوق موج میزد.
اما تمام این نگاه ها با صدای بوق وحشتناکی به پایان رسید.
و تنها باقی مانده اش فریاد او بود.
"ویولتتتتت"
___

های عسلی های من.
پارت اول پورن استار تقدیم شما.
میدونم  یکم خر تو خره.
ولی دوستش بدارید.
ووت و کامنت فراموش نشه..دوستون دارم
night

قیافه هاتون وقتی باید تا پارت بعد صبر کنید ببینم جونگ کوک سالمه یا نه😂

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

قیافه هاتون وقتی باید تا پارت بعد صبر کنید ببینم جونگ کوک سالمه یا نه😂

porn star✨Where stories live. Discover now