Blind ? Maybe!! /کورکورانه؟ شاید!!
• کاپل‌ها: بکچن/چانسو/سولی
• ژانر: دیستوپیا/سروایوال/جنایی/انگست/خشونت/
• زبان: فارسی
داستان سه تا شخصیت اصلی داره؛
- کیم جونگده
- دو کیونگسو
- جانگ ییشینگ
این داستان، بر اساس اتفاقات زاده‌ی ذهن بنده پیش می‌ره و روایت‌ها، در آینده‌ای نه چندان دور با دولت‌هایی خیالی اتفاق می‌افتن. پس انتظار نداشته باشین اتفاقات واقعی دنیای اطرافتون یا حقایقی که قبول دارین، حتما توی مسیر داستانی بیان یا حفظ بشن.
داستان از زبان اول شخص روایت می‌شه و هر چپتر، روایت‌گر نقطه نظر یکی از شخصیت‌هاست.
امیدوارم لذت ببرید و لذتتون رو با من شریک بشید.
برای هرگونه انتقادی، ذره‌ای درنگ نکنید؛ مگر اینکه بخواین درمورد نظر و سلیقه شخصی‌تون با من بحث کنین که در اون صورت واقعا انرژی خودتون رو هدر ندین.
در نهایت، ممنونم💛
پی‌نوشت: این فیکشن همزمان در تلگرام هم آپدیت می‌شه؛ می‌تونین لینک چنل تلگرامم رو توی بیوم پیدا کنین💛
پی‌نوشت 2: تمامی پوسترهای این فیکشن، هنر دستِ phonix_L1485 نازنینم هست.💗 حمایت‌های عاطفی و لطف هدانه به من، خیلی وقت‌ها انگیزه‌ام برای ادامه دادن نوشته‌هام بوده و هست. و ازش یک دنیا ممنونم.💗
YOU ARE READING
Blind? Maybe!
FanfictionBlind ? Maybe!! /کورکورانه؟ شاید!! • کاپل‌ها: بکچن/چانسو/سولی • • ژانر: دیستوپیا/سروایوال/جنایی/انگست/ خشونت/ • • زبان: فارسی• - برای یک سری خاص از مجرمین، هیچ زندانی، "مجازات" کافی‌ای نیست و هیچ محلی، نمی‌تونه از پسشون بربیاد. برخی مجرمین، هرجایی...
