سخنان گوهر بار نویسنده.

220 26 1
                                    

سلام و درود بر دوستان و ریدر های عزیزم* به خاطر یه مقدار چوص کلاسی از کلمات خارجی استفاده می‌کنیم.

خب این اولین داستانم نیست. حتی دومیش هم نیست. ولی اولین چیزیه که قراره پابلیش بشه و تا آخر ادامه پیدا کنه.

مطمعنم قراره از خوندنش خوشحال بشین و برای دقایقی هم که شده از زندگی کسالت بار مدرسه و درس و اینجور چرت و پرتا خارج بشین.
* صد درصد که درس چرت و پرت نیست. ولی تو زندگی تفریح هم لازمه. هوم!؟

خب خب خب از موضوع اصلی پرت نشیم.
یه سری توضیحات اولیه ای هست که لازمه قبل از داستان بهتون بدم.

🔺تمام شخصیت ها هیبرید هستند.

🔺داستان امگاورس نیست. نه حداقل به اون صورت کلیشه ای معروف. اینجا خبری از امگا، الفا، جفت حقیقی و حتی مارک کردن هم نیست!
(تاپ و باتم بودن شخصیت ها از روی اخلاقیات شون مشخص میشه)

🔺هیبرید ها توانایی تبدیل شدن دارن. اما در حالت انسانی عضو حیوانی ای مثل گوش و دم روی بدنشون باقی نمیمونه.

🔺امپرگ نیست! *یه عذر خواهی برای امپرگ پسند ها.

خب چیز های کلی همین ها بود. بقیش رو تو داستان خودتون متوجه میشین.
به طور خلاصه بخام بگم، یه چیز کیوت و گوگولی در مورد یه زوج کله خر و شیطون نوشتم براتون.😁🙌

راستییی داستان پر از صحنات( صحنه ها؟!) سوپرایز کننده جنسیه.
اما خب از قبل برای کسانی که دوست ندارن بخونن هشدار میدم. سو نگران نباشید.
امیدوارم لذت ببرید.

X دوستدارتون موکا.

carrot pie 🥧🥕 Where stories live. Discover now