نفس عمیقی کشید و سعی کرد ارامش خودش رو حفظ کنه
هنوز صدای خندههای هوسوک توی گوشش بود و بوی گوشت سوخته توی هوا پیچیده بود.
باورش نمیشد که دوستای چندسالش میخواستن اونو با کسی که بدترین ضربهها رو بهش زده بود و یه جورایی دشمنش محسوب میشد ، تو یه خونه خراب شده گیر بندازن .
دیگه به خودشم اعتماد نداشت !
سعی کرد بیخیال این موضوع بشه و خودش رو برای شب اماده کنه
با بی میلی اهنگ موردعلاقش رو گذاشت و مشغول تمرین رقص مخصوصش شد
WRITER POV :
حوصلش سر رفته بود برای همین وارد یکی از اتاقای خونه نامجون و جین شد تا کمی استراحت کنه
اما بلافاصله صدای قدم های ریزی پشت سرش اومد
وقتی برگشت با پسر کوچولوی جئون مواجه شد ، ابرویی بالا انداخت و منتظر نگاهش کرد اما اون کوچولو واکنشی نشون نداد
وقتی دید کاری جز نگاه کردن انجام نمیده بی توجه بهش دوباره برگشت و مشغول در اوردن کت بلندش شد
- واااای شوما هم مشل ددی توفنگ دالی !؟
با مکث سرشو برگردوند و به چشمای ستاره بارون اون پسرک خرگوش مانند نگاه کرد
پسرک هیجان زده چند قدم جلو اومد و ذوق زده بهش نگاه کرد و گفت
- عمو ببری میشه لوطفا توفنگتو بدی من نگاه تونم !؟ گول میدم زود بلش گلدونم
اخمی کرد و خواست بگه که نمیشه اما با دیدن نگاه معصومش پشیمون شد
پوفی کشید و کلت طلایی رنگش رو از شلوارش در اورد
چون یکی از وکلای مهم کشور محسوب میشد بهش مجوز حمل اسلحه داده بودن
بالاخره کم دشمن نداشت !
گلوله های داخل کلتش رو در اورد بعد رو به روی پسرک زانو زد و تفنگ خالی رو جلوش گرفت
- بگیرش مزاحم
پسر کوچولوی جئون با خوشحالی اسلحه رو از دستش گرفت و بعد روی پنجه های کوچکش ایستاد و لبای نرمش رو روی گونه ی تهیونگ قرار داد
خشکش زده بود
لذت ناشناخته ای مثل برق از بدنش عبور کرد
دستش رو به قصد گذاشتن روی محل بوسه ی اون جونورِ کوچولو بالا اورد ولی بلافاصله پشیمون شد
به طرز عجیب و غیرقابل توضیحی نمیخواست رد بوسه ی پسرک از روی گونش پاک بشه
نگاهی به جونوری که مشغول کنکاش کلتش بود انداخت و از جاش بلند شد
- پسر...
وات د فاک کیم ! تو الان یه کلت واقعی رو توی دستای یه بچه گذاشتی !؟فوری به طرف در برگشت و جونگکوکی رو دید که از عصبانیت نفس نفس میزد و با قدم های بزرگی به سمت خودش و جونور کوچولویی که کنارش ایستاده بود میومد
YOU ARE READING
OUTLAW 🥢
Actionافسرِ پلیس مین یونگی هر شب یه گزارش تکراری درمورد پسر زیبایی که با راه اندازی شوی رقص باعث بسته شدن خیابونای سئول میشه دریافت میکنه و هیچکس جز خودش نمیدونه پشت این قضیه "پارک جیمین" پسرک تخسیه که سال پیش باهاش کات کرده و با شناختی که از اون موچی خوش...