Part 9

950 117 32
                                    

د.ا.ن هري

من بدبخت ترين مرد دنيام ميدونستم اگه پولشو بهش ندم اين اتفاق ميوفته اون قرار نبود براي من كاري كنه قرار بود فقط كارشو انجام بده و از جايي كه من آدم خيلي خوش شانسي هستم يارو مياد عاشق من ميشه ( خب قبول كن كه ناموسا هاتي نميتوني ردش كني 😒 )
فقط لويي عاشق منه و منو زيبا و منحصر به فرد قبول داره ( حالا من يه چيزي گفتم لوس نشو 😒 )
من ميتونم حلش كنم بدون هيچ دردسري قسم ميخورم ايندفعه اگه كسي بخواد بهش دست بزنه بدجوري حالشو ميگي ( اوا بچه ها قضيه حال گيريه 😃 )
آره ... آره پشيمونش ميكنم ... ( عرضم به حضورتون كه اينجا ميخواد بگه ازون حالگيري هايي ميكنم كه طرف اسهال بگيره گرفتين؟ 😄 )

فلش بك

قربان ديگه همه چي تموم شد كاميون آمادس تا بارو ببره

_ خب تو ميتوني بري ...

_ اممم... شما مطمينيد كه ديگه به من نيازي ...

_ آره لعنتي با اون كاره ديشبت من ديگه بهت نياز ندارم به خاطر تو اون منو ترك كرد چرا متوجه نيستي؟ كارتو انجام دادي ديگه دست از سرم بردار

_ پس پولم چي؟

_ چرا اينقدر پررويي ؟

_ ولي من ...

_ گفتم گورتو گم كن

_ لعنت به تو امثالت ، تو يه عوضي خودخواه هستي ، آقاي خودخواه ...
آره مشكل از من بود كه مثله يه سگ واست كار ميكردم

_ آفرين درسته لعنت به من حالا برو

_ ميرم لوت ميدم ( يعني هري باز چه گوهي خورده ؟ 😒 )

_ هر كاري خواستي بكن

پايان فلش بك

بالاخره رسيدم معلومه كه عوضي تو چنين جاهايي زندگي ميكنه
يه خرابه ، بيشتر شبيه ساختموني كه سرمايه گذارو معمارش ديگه نخواستن روش كار كنن و ولش كردن تو بيابون قديمي و خاكي
لويي من الان اونجاس و داره به حرفاي چرند اون مرتيكه گوش ميده ميدونم همه چيو بهش گفته اين پله ها خيلي آشغالن
مطمئنم كه باهاش كاري نداره چون خودش ميدونه نابودش ميكنم

خب هري خودتو آماده كن واسه قضاوت هاي لويي

_ واوو ببين كي اومده ... دوست پسر خودخواهت

_ چي ميخواي عوضي ؟

_ خودت ميدوني چي ميخوام ؟

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Nov 12, 2015 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

Love in bare 2Where stories live. Discover now