پارت ٧

1 0 0
                                    

نايل منو بوسيد و گفت من هيچ وقت عشقمون رو من له نكردم و نمي كنم من خنديدم و گفتم دوستت دارم خيلي خوش حال شدم گفت تو كيف اوردي؟ گفت اره گفتم منم پس بيا بريم لباسمون رو جمع كنيم البته من كه جمع كردم تو فقط جمع نكردي گفت باشه به ليام گفتم كالباس داري؟ گفت اره گفتم پس من ميخورم گفت باشه برداشتم خوردم به نايل گفتم بعد از اينكه وسايلاتو جمع كردي برو حموم گفت باشه آريانا گفتم بوي گند ميدي گفت واااا من بدبخت من و ليام خنديديم گفتم تو برو حموم بعد مرتب شي عزيزم گفت باشه باي باي كرد لوييس به من زنگ زد رفتم يه جايي كه هيشكي نفهمه گفتم چي مي خواي؟ گفت تو باز رفتي پيش اون مرتيكه!! گفتم ميخوام برم ربطي به تو نداره تو ديوونه هستي ميشه ديگه به من زنگ نزني؟؟؟ گفت من دلم مي خواد صداي عشقمو بشنوم گفتم من عشق تو نيستم قط كردم نايل از من نرم كننده ميخواست منم بهش دادم خيلي با مزه بود ليام داشت نوشابه مي خورد معتاد به نوشابه بود خنديدم

fallحيث تعيش القصص. اكتشف الآن