fuck life

305 47 27
                                    

خب مسافرت بالاخره تموم شد و واقعا به من با وجود تمام اتفاق های فاکیش خوش گذشت . ولی بدجور اعصابم خرد شد.

1 آب بنه فاکی

یه غذای محلی فاکی که بنه رو به می کوبن و چمیدونم بعد آب و رب انار می ریزن داخلش و با نون تلیط میکنن میخورن

اوق ... این بعد هشت ساعت کوهنوردی و تپه نوردی حکم عن ناتی رو هم نداشت!

اون وقت بابای انا همچین ازش تعریف میکرد گفتم حالا چیه ...

وقتی هم با نون قاطیش میکنی شبیه مقوا خیس خورده میشه :-\

اخه کودوم ادم زنده ای یه همیچین چیزی میخوره😐😐😐

بعد این که من با هزار تا بدبختی به مامانم فهموندم یه ذره هم از گلوم نمیره پایین مامانم با صدای بلند پرسید که صاحب خونه یا همون پیرزنه بشنوه بعد هزار بدبختی هم که فهمید وقتی میخواست بره برام به چیز دیگه بیاره مامان انا گفت نه نه خیلی هم خوبه دستتون درد نکنه :-!!!!!!

جاست فاک

منم که داشتم از گشنگی میمردم با پررویی گفتم حالا لطفا بیارید ( فقط اون غذای فاکی رو بیار تا همینو تو صورتت نزدم)

انا هم یه نفس راحت کشید چون نمی دونست چطوری باید اون مسخرع رو بکنه تو حلقش

زنه آش کشک برامون آورد با این تفاوت که چون بازم محلی بود توش برنج داشت و بیشتر شبیه پوره بود و در واقع مال نَوَش بود.

ولی به طرز فاکی خوشمزه بود :-*

آقا همین که این بشقابه رو آورد وسط ملینا(خواهر انا) و انا و مامانم ریختن روش و تا پدرشو در بیارن.

آخه بیشعور ها از غذای من دور شین تا نزدم لهتون نکردم نا سلامتی اون غذای منه ها

و این طور شد که من همشو خوردم یه ذره هم به هیچ احدی ندادم

همه هم عین کفتار های گرسنه که آب بنه دارن به زور میکنن تو حلقشون داشتن به من نگاه می کردن

اخر هم تو راه برگشت از دست اون مقوای خیس خورده هممون فقط دنبال توالت بودیم برای خالی کردن گاز روده :-\

انا هم که مجبور شده بود اب بنه بخوره تا نصفه شب غر می زد که گشنشه دست اخر دلم سوخت براش الویه خریدم

مامانم اومد لقمه گرفت برای دوتامون ماشاالله جوری لقمه گرفت که وقتی نگاش میکردی ده تا لایه نون بود یه لایه نازک از سس :-\

و این است تدبیر مادرانه تا همگان سیر شوند :-\

حالا می‌رسیم به موضوع اصلی که همه منتظرش بودیم

امتحان مستر فاکینگ مصی

صبح که داشتم برای خودم خواب هری می دیدم یه دفه اون پیامک طلایی برا مامانم و بابام ارسال شد

جواب امتحان دختر گلتون کیری شده

12

میفهمین؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دوازده

یعنی ریدم با این امتحان دادنم

مامانم هم چون دید خونده بودم دیگه واقعا قطع امید کرد

ولی خودش به من میگه حالا عیب نداره

فاک می فاک می فاک می

دیگه همین کم بود دم مدرسه ها این خبر امید بخشو بهم بدن

گور بابای هر چی درسع!!!

فاک بهش

راستی قبول دارین این روزهای آخر شهریور حکم نزدیک شدن زمان اعدام برای زندانی رو داره؟؟؟ :-\

حس میکنم گیوتین منتظرمه

گایز اوضاع سین ها و کامنت ها خیلی افتضاحه

اگه اینقدر بده بگین دیگه ننویسم

راستی اگه شما هم خاطره مشترک داشتین بگین

All the love
Parna



Talk clubWhere stories live. Discover now