mashhad 3

147 23 18
                                    

به دنباله ی ماجرای حنا......

بعله بعد این که دهن یارو با

#جرخورن_توسط_رزانا

جر خورد 😐😐😐

ما همگی گشنه رفتیم هتل... (من باید این واقعیتو قبول کنم که اونجا واقعا چی بود 😭😭😭😐😐😐😐)

ما همگی رفتیم به مسافر خونه درویشی خودمون ...😰

و دیدیم بعله......

شام پیتزا داریم 🍕🍕

یعنی میتونم قسم بخورم این کارشون تو گینس ثبت اثار غیر قابل باور برای تحقق بشه

یه پیرمرده بود سرایدار اونجا . روز اولی که اومدیم با اسفند اومده بود پیشوازمون کلی هم خوش اومدین بارومون میکرد

بدبخت نمیدونست چه بلایی میخوایم سرش بیاریم

+پیرمرد خوش اومدین عزیزای من 😊

- ما 😎😎😈😈😈😈😈

😅😅😕😕😐😐😐😐+

😈😈😈😈😈😈😈😈😈😈😈😈 -
😈😈😈😈😈😈😈😈😈😈😈😈

😥😥😰😰😰😰+

😎😎😎😎😎😎😎😎😎😎-

یعنی هیچ فکرشم نمیکرد که چه نقشه هایی براش داریم ...........

یه قانون بود که نباید اصلا غذا ببریم توی اتاقامون برا همین همه بچه ها تند تند وقتی خر تو خر بود پیتزا ها رو گرفتن از جلو مدیریت رد شدن رفتن

من قبلش یه سوپ یواشکی برده بودم بالا😐😁

پایین که اومدم پیتزا هرو ببرم بتمن فسیلی (همون پیرمرد خودمون😐) جلومو گرفت که نمیشه .

نامردین اگه فکر کنین من به حرفش گوش ندادم ✋

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

بلکه به هیچ جام هم نگرفتم😂😂😂

ول کردم رفتم تو اسانسور سریع . درش داشت بسته میشد یهو پاشو گذاشت لای در😐 دستش رو از اون لا رد کرد پیتزا هرو گرفت داد میزد مگه نمیگم نمیشه ببری بچه 😂😂😂😂

منم بهش گفتم چه وضعشه همه بردن

میگه: همه دیوونن که بردن 😐

بعدم داد زد : اقای نمیدونم چی چی 😐(همون مدیر اونجا ) که اینا دارن غذا میبرن بالا

یارو هم گفت بره پیشش اینم رفت

منم سریع پریدم تو اسانسور تند تند اون دکمه مسخره که علامت بسته شدن در روشه رو میزدم (که هیچ وقت هم کار نمیکنه😐)

اصلا برا چی هست ؟؟؟؟😐😐😐

رفتیم تو اتاق که بچه ها زنگیدن که بریم اتاق اونا

Talk clubWhere stories live. Discover now