والا من هر چی از خاطره های این مسافرت آخری بگم بازم یه چی از توش در میاد
خب جونم براتون بگه این تور لیدر ما دوستش عروسی فامیلش بود ما هم گفتیم ایول عروسی تو روستا بریم ببینم چطوریه
خودمونو انداختیم بهش ما رم ببرهاین بدبختم جو تور لیدر خوب بودن گرفتش ما رو برد :-\
عروسیه توی یه باغ دور افتاده تو دل باغ های دیگه بود کلی هم چراغ و زلم زیمبو بهش اویزون کرده بودن و صدای تیر تفنگاشون از صد فرسخی میومد :-\
از دور انگار جنا عروسی گرفته بودن :-\ :-\باغه که توش عروسی بود در و پیکر که نداشت هیچ یعنی له له بودا کم مونده بود میراث فرهنگی بیاد اونجا رو ثبت کنه
اینا هم اصلا قریب تو عروسیاشون راه نمیدن همچنین با توجه به تحقیقات ما راه نفوذ هم نداشت پس نقشه این شد هر کی اومد بگیم ما از دوستانی آقای بیاتیم
( بیات دیگه کدوم خریه 😐😐😐؟؟؟؟؟!!!!!!)
اقا همین ما رفتیم توی قسمت زنونه یه زن خیکی چاق با دو من ارایش رو صورتش با این لباسهای محلی که کلی پولک بهش گلدوزی شده بود اومد جلو عین در بون در جهنم وایساد که ببینه ما کی هستیم
جواب های اساتید:-\
+ ما دستیار دکتر روستای بقلییم😐
+از سازمان نظارت بر عروسی در روستا اومدیم خدمتتون😐
+مسافر های گمشده هستیم😐
+پیاز دارین ؟؟؟؟؟😂😂
در این دقایق منو انا =+ یا ابللفضل
- حالا چه گهی بخوریم ؟؟؟؟
+ به گا رفتیم
- من هنوز هری رو ندیدم جوونم ارزو دارم :'(
+من پاشو میگیرم نتونه تکون بخوره تو فرار کن لا اقل یکیمون زنده میمونه رو قبرمم بنویس در انتظار واندی شهید شد .
به هری هم بگو دوستش داشتم
راستیفقط بی زحمت گوشیمم فورمت کن بعدم محض احتیاط با خودم چالش کن . همین :-):-\ WTF baby?+
اینا هم که عرب ، گفتیم الان داد میزنه داداشش اینا می ریزن سرمون شل و پلمون میکنن میریم
تا اینکه بالاخره یکی اسم این بیات لعنتی رو آورد
زنه هم عین این خارجی ندیده ها B-)B-)B-)B-) کلی خوش آمدید و قدم رنجه کردید بارمون کرد و بردمون داخل
همه هم عین وزغ زل زده بودن به ما
😂😂😂😂😂😂😂
اونایی که مدرسه دولتی بودن میدونن