|Four|

555 91 2
                                    

لیام اول پیام میده

*3 ماه بعد*

"سلام زین خیلی وقته باهات حرف نزدم.."

"لیام ما هفته پیش همو به فاک دادیم -_- "

"آره میدونم اون عالی بود ;)"

"لعنتی چلاق"

"لعنتی چلاقِ تو"

"نه"

"آره"

"این حرفای مبتذل مظلومانه رو کوتاه کن لیام"

"هیی *کج کردن لب و لوچه* من یه آدم مظلومم"

"آره آره"

"من عاشقتم زی"

"واو تو داری میمیری یا همچین چیزی؟ اگه این دلیلشه من باهات ازدواج میکنم ;) وهمه داراییتو برای من بذار"

" .0. "

" :D "

"حرفت درد داشت.."

"لیام میدونی که داشتم شوخی میکردم"

"باهام دوباره ازدواج میکنی؟"

"نه مظلوم"

"مظلومِ تو"

"مظلومِ من...❤"

Messages"Ziam Short Story"-TranslationWhere stories live. Discover now