|Three|

593 87 1
                                    

زین اول پیام میده

*روز بعد*

"ببخشید لیام ولی همونجور که میدونی من دیشب مست بودم."

"همممتم"

"همممتم؟"

"منظورم هممم بود."

"گیج شدم بس کن."

"حالت چطوره زین؟"

 "عااالی."  دروغ گفت.

"خوبه خوبه. من ناراحتم :("

"چرا؟"

"من میخوام تو برگردی."

"لیام.."

"زین من جدی ام من عاشقتم."

"منم عاشقتم...."

"باهام دوباره ازدواج کن."

seen at 3:45 p.m.

"نه"

sent at 8:15 p.m.

seen at 8:20 p.m.

Messages"Ziam Short Story"-TranslationOnde histórias criam vida. Descubra agora