|Five|

611 90 5
                                    

زین اول پیام میده

*1 سال بعد*

"بله"

"چی؟"

".آره من باهات دوباره ازدواج میکنم "

"داری باهام شووخی میکنی؟"

"میدونی که نمیخوام بمیرم درسته...؟"

"آره،من دلم برات تنگ شده و تو بیشتر از یکسال تلاش کردی و من میخوام که دوباره با تو باشم. "

"زین من متاسفم.."

"چی؟"

"نه"

"منظورت از نه چیه؟"

seen Thursday at 1:10 p.m.

"شوخی کردم معلومه که من هنوز میخوام باهات ازدواج کنم D: "

seen Tuesday at 3:00 a.m.

"لیام! الان تقریبا یه هفته شده من داشتم میمردم احمق!"

"من احمق توام حالا بیا باهام ازدواج کن"

lots of love❤

Messages"Ziam Short Story"-TranslationWhere stories live. Discover now