امروز سر ناهار اون یه پاکت نامه سمت من هل داد که روش یه رز قرمز قرار داشت
من نامه رو باز کردم و توش نوشته بود: «بهم افتخار میدی باهام بیای سر قرار؟!»
من سر تکون دادم و لبخند زدم.
از درون دلم میخواست از شادی جیغ بکشم و بالا پایین بپرم
امروز سر ناهار اون یه پاکت نامه سمت من هل داد که روش یه رز قرمز قرار داشت
من نامه رو باز کردم و توش نوشته بود: «بهم افتخار میدی باهام بیای سر قرار؟!»
من سر تکون دادم و لبخند زدم.
از درون دلم میخواست از شادی جیغ بکشم و بالا پایین بپرم