🍷Extra🔫

618 132 57
                                    

سلام 👋🏻

امیدوارم خوب باشید و از چند شاتی لذت برده باشید😊

این پارت برای اون عزیزانیه که دلشون میخواست یه اینده ی عاشقانه ای از کایسو ببینند . 😁

پس این پارت کاملا رمنسه و طنز هم هست یه جورایی🤗

امیدوارم از خوندنش لذت ببرید🙂

و در اخر به قول ایستر لیلی اون ستاره ی پایینو یه انگشت کنید ببینم ^^🤗❤

فعلا👋🏻

**********

_" رئیس جدید سازمان داره چوب میشکنه ؟"

و بعد با لبخند دندون نما بهش نزدیک شد .

جونگین کارش رو متوقف کرد و با اخم ساختگی در حالی که سعی داشت لبخندش رو پنهان کنه به کیونگسو زل زد .

+" انقدر لج بازی کن تا همون یه ذره خونیم که تو تنت مونده رو تموم کنی !"

کیونگسو خندید :" تا کی میخوای تظاهر کنی ؟"

+"به چی ؟ "

_"دوست داشتن من "

+" متاسفانه این مورد تظاهری نیست "

و بعد تبر دستش رو به گوشه ای در کنار چوب ها پرت کرد .
کیونگسو لبخند زد :" بس کن جونگین . من میدونم که هیچ حسی بهم نداری !"

جونگین ابرویی بالا انداخت و پوزخند زد :" واقعا؟"
کیونگسو سرش رو تکون داد .

جونگین اروم اروم بهش نزدیک شد . دو قدم مونده بود تا به کیونگسو برسه که دستش رو گرفت و اون رو به سمت خودش کشید .

کیونگسو تعادلش بهم خورد و داخل بغل کای افتاد.
کای خندید :" دو کیونگسویی که همه از اسمش میترسن انقدر راحت تعادلش جلوی من بهم میخوره . جالبه !"

_" چون این دو کیونگسوی مقابلت اون دو کیونگسویی نیست که میتونه با حرفاش هم یکی رو بکشه . "

جونگین دستش رو روی کمر کیونگسو محکم کرد . :" خب نمیخوای بگی این دو کیونگسوی مقابلم کیه ؟"

_"انتظار داشتم خودت جواب سوال رو بدونی . هرچی باشه اونی که پنج سال از زندگیش رو بابت تظاهر به عشق و عاشقی صرف کرد و بعدش هم چهارسال غیب شد من نبودم !"

جونگین اهی کشید :" میدونم . جواب سوال رو . بهتر از هر کسی . ولی میخوام به تو بهونه برای حرف زدن بدم "

_"که چی بشه ؟"

+"که صدات رو بیشتر بشنوم "

بعد از این جمله نیروی عجیبی جلوی زبون کیونگسو رو برای حرف زدن گرفت . اون میخواست برای جونیگن بیشتر حرف بزنه اما ناخواسته همه ی حرف ها از ذهنش پاک شد و ذهنش خالی از هر چیزی شد .

20 million Blood🍷Where stories live. Discover now