kpop lyrics

The Truth untold=BTS

درخواستی از اونی عزیزم

parkmaral♡♡♡♡♡♡

The  truth  untold

حقیقت ناگفته...

این باغ با تنهایی ها شکوفه زده!

هیچ چیز اما زخم ها...

من خودم رو توی این قلعه ی شنی گره زدم

اسمت چیه؟

اصلا جایی وجود داره که من بتونم به اونجا برم؟

اوه میتونی بهم بگی؟

من تو رو که توی باغ قایم شده بودی دیدم!

و من میدونم...

که گرما و حرارت تو همش واقعیه!!!

من میخوام دستات رو بگیرم!!

این گل های آبی رو میچینه

اما سرنوشت من...

برام لبخند نمیزنه! نمیدرخشه!

از وقتی که من نمیتونم بهت برسم...

من اسمی ندارم که تو بتونی صدا بزنی!

تو میدونی که من...

نمیتونم خودم رو بهت نشون بدم!

خودم رو بهت تقدیم کنم!

من نمیتونم بهت نشون بدم که چه ادم

ژنده و کهنه ایم!!

من یه ماسک میزنم و به دیدنت میرم!

اما..من هنوزم میخوامت...

من میخواستم بهت گلی رو بدم که

توی باغ تنهایی ها شکوفه زد!

چیزی که مثل تو بود!

بعد از اینکه ماسک احمقانه ام رو در اوردم!

اما من میدونم که اون نمیتونه برای همیشه مثل تو باشه!

من کاری نمیکنم اما خودم رو مخفی میکنم

چون من یه مخفی کارم!

زیادی ترسیدن بدبختیه!

من میترسم!

تو هم قراره منو آخر سر ترک کنی؟

من ماسکم رو میزنم و به ملاقات تو میرم

چیکار میتونم بکنم...

توی این باغ

توی این دنیا..‌

میدونی نفس کشیدن من...

مال زمانی بود که گل های زیبا یه بار

مثل تو شکوفه دادن!

اما من هنوز میخوامت..

هنوز میخوامت...

اگه من بعضی چیزا داشتم...

فقط یه ذره...

فقط اینقدر...

اگه یکم شجاعت به خرج میدادم و روبه روی تو می ایستادم!

ایا همه چیز میخواد الان متفاوت باشه؟

من توی این قلعه ی شنی گریه میکنم...

نابود میشم...

سقوط میکنم...

تنهایی می ایستم و به ماسک شکسته ام خیره میشم!

و من هنوز میخوامت...

اما من هنوز میخوامت...