★★★★★★★★★★★
سلووووم باناناهای من...بیاین خاله نل باهاتون حرف
داره...یک:بیاین برای قیافهی فوق کیوت جیمین شی تو بچگی بمیریم(😍😍😭)دو:بیاین دلمون برای جیمین کباب شه،بچم عاشقه...و سه:خب عزیزانی که تا من اپ میکنم میان میگن پارت بعدی رو بذار😐😐😐من چی بگم الان؟به قول کای(ره)بذار این یکی پایین بره بعد نوبت بعدی برسه....یا عزیزانی که میگن اپ ککککن،یا اپ کن😐😐😐وای باشه میرم اپ کنم😐گفتن شما رو زمان اپ من تاثیری نداره پس نگین!!!میدونم خیلی این وبتونو دوس دارین ولی منم آدمم،خسته میشم،درس دارم،کنکور دارم،شبا باید بخوابم!!(فقط شبا زمان دارم ترجمه کنم،ینی از ۱۲ شب تا ۵صبح)پس درک کنین.وقتی میبینم کسی کامنت گذاشته اپ کن خیلی حرص میخورم😑ب جاش درمورد خود داستان کامنت بذارین...هوووفووت و سی ام نشه فراموش!
لاو یو ال💛
مالیک
VOUS LISEZ
Our Omega Leadernim!
Fanfictionکیم تهیونگ،لیدر ترسناک گروه،در واقع یه اومگاست که پنهانش کرده!برای 3 سال اون هویتشو به عنوان یه آلفا به خاطر ابرو از طریق داروهای شیمیاییه خاص جعل کرد.وقتی که داروها دیگه اثری ندارن و هورمونا دارن بهش غلبه میکنن،آیا اون تسلیم غریزش میشه؟