2
لیوان شیر رو سر کشید و زود سوار ماشین لویی شد تا به سمت دانشگاه راه بیوفتن سال اخرشون بود و بلاخره مدرکشون رو میگرفتن
لویی روانشناسی میخوند و نایل موسیقی همیشه دلش میخواد معلم موسیقی باشه
ماشین رو نگه داشت و سریع رفتن داخل هیچکدوم حوصلهی شنیدن غر زدنای استاداشون رو نداشتن
"بعده کلاس میبینمت لویی فعلا"
زیره لب یه تنکس گاد گفت وقتی دید استادش هنوز نیومده و ریلکس روی صندلی لم داد کمرش هنوز بخاطره جابه جا کردن مبل ها درد میکرد
"دیشب کی رو به فاک دادی تاملینسون...؟! سابقه نداشتی کمترت درد بگیره حتما طرف خیلی سرسخت بوده"
"خفه شو مرتیکه کله دیروز رو در حال اسباب کشی بودم خبره مرگت کص نگو تا نزدم لهت کنم"
"هر چی تو بگی فقط چیزه تو با نایل یه جا زندگی میکنی دیگه...؟!"
لویی یکی از پلک هاش رو باز کرد و با لگد نسبتا محکمی زد به بازوی دنیل و اون پسر اخ کوچیکی گفت
"ببین اونی که راجبش حرف میزنی داداشمه یه بار دیگه کص بگی راجبش دیکت رو میبرم مرتیکه"
"من که چیزی نگفتم خدا رو چه دیدی شاید باهم رل زدیم"
"نایل از داشتن رابطه با یکی مثل تو ضربه میخوره من بهت اهمیت میدم دنیل تو دوستمی ولی پایبند به رابطه نیستی و من دلم نمیخواد داداشم اسیب ببینه و دیکت کنده شه متوجهی...؟!"
"اوهوم"
"پس اطراف نایل نپلک اگرم پلکیپی فقط مثل یه دوست باهاش رفتار کن مخش رو حق نداری بزنی"
بحثشون با ورود استاد به کلاس تموم شد و لویی حواسش رو به درس داد اما دنیل در حال مالیدن یکی از دخترا بود
────────────────────
نایل مجذوب استاد هنرش شده بود طرز درس دادنش ، جدیت سره کلاس و تتوهاش همه چیش اون لنتی رو جذاب میکرد
اون گی بود اما متاسفانه برای تمامی کسایی که روش کراش دارن شوهر داشت و خب اونا کاپل هاتی بودن هیچکس نمیتونست انکارش کنه
"بنظرت استاد مالیک چرا فامیلیش رو به پالیک تغییر داده..؟!"
نایل زیره گوش سوفیا زمزمه کرد"فامیلی شوهرش پینه اونا ترکیبش کردن و شد پالیک کیوت نیست...؟!"
"عق حالم بهم خورد"
سوفیا خندید و به بازوی نایل کوبید بهشون تایم استراحت داده شد و همهی دخترا به سمت میزه استاد پالیک رفتن"عام سوفی نمیخوای تو هم بری...؟!"
"خب که چی اخه اون گیه و شوهرم داره!""حداقل تلاش کن"
YOU ARE READING
Choose
Horrorباید انتخاب کنی بین بد و بدترین این بازی عزیزترین هات رو ازت میگیره وقتی وارده بازی بشی راه برگشتی نیست -لویی ازت خواهش میکنم نه اینکارو نکن تو همچین ادمی نیستی لویی نهههههه.... "welcome to outcast🚫💡🕰"