Part.7

76 13 4
                                    

من تقریبا هیچوقت ناراحت نمیشدم،
اما اینبار فرق داشت،
اینبار کسی حقیقتو تو‌صورتم فریاد کشید که برام عزیزترین بود!

از موقعی که از مدرسه برگشتم، جونگین حتی یه دیقه پیام دادن بهمو تموم نمیکرد؛

-هی یونگ! بیخیال، از دهنم پرید

-ناراحتت کردم؟ متاسفم

-اصلا اضافه نیستی!!! درسته دختری، اما خیلی دوستداشتنی هستی...!

-من اشتباهمو فهمیدم، ببخشید!

-یونگ،‌به هیچ‌وجه از قصد نبود:(

-اصلا برام فرق نداره دختر باشی یا پسر، یااا انقد نژاد پرست نیستم دیگهه

-جوابمو نمیدی؟

-حداقل بگو حالت خوبه یا نه؟

-میدونم پیامامو میخونی، واقعا نمیخواستم ناراحتت کنم اما اگه خواسته یا ناخواسته اینکارو کردم متاسفم و ازت میخوام منو ببخشی!

-من احمقم میدونم؛

-تو میخواستی کمک کنی ولی من گند زدم:(

-اصن منو نبخش یونگ، من نباید سر تو داد میزدم، خیلی عوضیم؛

-ولی یچیزی، میشه نبخشیم ولی مثل قبل باهام صحبت کنی؟

-عح چی دارم میگم مگه ممکنه،

-خب ببین من عادت کردم...

-چقد چرت میگم، بهرحال، امیدوارم فردا ببینمت

-هی شاید الان خوابیدی

-آره خودشه

-چیکار‌کنم ناراحت نباشی؟:(

لبخندی رو لبام نقش بست،
این بچه خیلی کیووت بوووود:(((
دلم نیومد بیشتر باهاش قهر باشم، پس جواب دادم

-ناراحت نیستم جونگین تمومش کن

حتی سه ثانیه نشد که جواب داد

-بالاخره جواب دادیییییی!!!! جدا ناراحت نیستی؟ یا منو‌داری دک‌میکنی؟:(

و دوباره پیام داد

-یاااا دکم نکن من عذاب وجدان دارم:((

خنده ی کوتاهی کردم و جواب دادم

-دکت نمیکنم دیوونه، بخشیدمت ;)

و دوباره هنوز چند ثانیه نگذشته بود که جواب اومد

-یااا قول میدم دیگه ازین غلطا نکنم خاب؟ مرسی یونگیااا، اوپا به فداتT^T

با خنده گوشیمو‌بستم که بعد یادم اومد به چانیولم باید مسیج بدم

-از دستش ناراحت نباش، پشیمونه

بعد از ده دقیقه
-و تو طرفِ جونگینی؟

هوف صداداری کشیدم
-خواهش میکنم چرند نگو! من طرف هیچکی‌نیستم‌چون هردوتون مقصرین!

All Of Me ☪Where stories live. Discover now