رسیدیم خونه و دوش گرفتم و گوشیمو چک کردم
"من منتظرتم!" سوییچمو برداشتم و سمت خونه جین و تهیونگ حرکت کردم! ذوق داشتم تا ببینمش!
یه دسته گل هم گرفتم و با خودم بردم.پشت در ایستاده بودم و کتم رو مرتب کردم و زنگ در رو زدم.
تهیونگ با یه شرت قرمز و تیشرت سفسد جلوم ظاهر شد و چشمهام گرد شد
"سلام هیونگ!" و رفت تو و یه صداهایی اومد و بالاخره بعد از ۱ماه دیدمش!
"جونی؟!" با لبخند خودشو انداخت توی بغلم و محکم توی آغوشم گرفتمش!تهیونگ:
نامجونم حتی اومد و باز هوپمین و شوگا یه تری سام سکسی داشتن و من و جونگکوک بعد از حماسه آفرینیمون توی پارک! هیچ کاری نکرده بودیم! نفسمو دادم بیرون!
تا از اتاقم اومدم بیرون صداهای ناواضحی از اتاق جین میومد!
پس اونام داشتن با هم حال میکردن! کسی که باخته منم!
واقعا حس میکنم در نهایت با یکی از فنهام پاشم برم بیرون!حتی با کوکی!
تا گوشیم رو برداشتم بهش پی ام بدم صدای زنگ در اومد!
امشب بهش حتما پی ام میدم!
در رو باز کردم و جونگکوک پشت در بود!
"پشمهام!" بهم نگاه میکرد و اومد سمتم و از شونه هام منو کشید سمت خودش و بدون هیچ حرفی لبهام رو شروع کرد بوسیدن!
چشمهام رو بستم و به بوسه اش جواب دادم!
واقعا قرار بود اتفاق بیوفته؟!خب اسمات نامجینو اول براتون بنویسم یا اسمات ویکوک
اگر ویکوک بنویسم نامجین فک نکنم بنویسم! خودتون بگین!😂
بعد اینکه همین دیگه!
و اینکه داستان هنوز ادامه داره! ولی خب چیزی نمونده به آخراش ینی فکر کنم ۶۰_۷۰تا پارت بشه در نهایت!🤔😅
و قراره هزاران هزار اسمات داشته باشین😂😂😂
YOU ARE READING
His fan boy is a Pornstar [6]
Fanfiction《کاملشده》 تیتر اول روزنامه ها یکی از پورن استار های معروف کره ای عاشق یکی از مدلها و خواننده های کی پاپ شده است... *تم اینستاگرام و چت* 🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞 *خیلی اسمات* دارای صحنه هایی است که ممکن از برای همه مناسب نباشد (از اونجایی که اسم فیک هم معلومه...