1-An Underage BoyFriend?

2.6K 275 205
                                    

سر بطریِ یخ رو به لب های داغش چسبوند و یک نفس جرعه بزرگی رو بالا رفت:

" هو هو نوبت منه خوشگله "

رو به لویی که مستانه و بلند میخندید، سری تکون داد و با قورت دادن محتوای دهنش، بطری ودکا رو از لبهاش فاصله داد .

هنوز گلوش میسوخت و میتونست طعم‌ گند نوشیدنی رو ته حلقش حس کنه.

بطریِ نیمه رو توی بغل لویی انداخت و بی توجه به دادهای اون پسر که نشون میداد لباسش به گند کشیده شده از جا بلند شد .

سعی کرد قدم هاش رو درست برداره اما تاری چشمهاش و پاهای سستش باعث شدن الکس رو که درست پایین پاش نشسته بود له کنه و صدای فریاد اون پسر به هوا بره:

" نگاه کن پاتو کجا میزاری کونیِ خر "

با صورت جمع شده ادایی در اورد و بی توجه، از اون جمع سیاه مست فاصله گرفت. همشون مثل چی خورده بودن و زین با اون وضعیت داغونش از همه بهتر به نظر میرسید:

" کجا میری فادرفاکر، بودی یه راند دیگه "

صدای خنده های مستون و کشیده رُزِتا رو از پشت سر شنید اما بی توجه گام های ناموزونش رو به سمت خونه سوق داد .

بدنش بخاطر الکل داغ داغ بود اما نسیم خنک و پاییزی که توی باغ میپیچید به بدنش لرز انداخته بود . چشمهاش رو ریز کرد چون لامپ پرنور بالای سرش بدجوری اونها رو میزد:

" کجا میری زین هنوز سر شبه مرد! "

جاستین که با بطری های جدید از در خونه خارج شده بود با تعجب پرسید و به اکیپ بچه هایی که طرف دیگه باغ جمع شده بودن اشاره کرد:

" هنوز بچه های دیگه نرسیدن نرو خره "

از دست جماعت نفهم که مثلا دوستهاش بودن، دندون هاش رو بهم سایید و سعی کرد لحن آرومی به خودش بگیره:

" نمیرم خونه . دارم میرم بمیرم تو دستشویی اگه بزاری "

جاستین خنده بلندی کرد و طره ای از موهای طلایی رنگ و بلندش رو با دست آزادش پشت گوش هاش هدایت کرد:

" خب اون زیپ لعنتیو میکشیدی پایین همونجا.اون همه درخت اون ور هست . برو حالا تا پاچه مارو نگرفتی "

جاستین با تکون دادن سر، سلانه سلانه دور شد .

زین با چشمهایی که سعی میکرد دو دو نزنن متوجه دختری شد که با خروج از خونه پشت اون پسر میدویید تا خودش رو بهش برسونه و متوجه شد بین راه تند تند دکمه های باز‌ِ لباسش رو میبنده .

پوزخندی به اشلی زد و از پله ها بالا رفت تا وارد خونه بزرگ و ویلایی جاستین بشه .

سر و صدا داخل خونه به شدت دیونه کننده تر از توی حیاط بود و دیوار ها تقریبا بخاطر اون صدای بلند میلرزیدن .

Numb To The Feeling/Z.MWhere stories live. Discover now