های گایز.فنفیک ( Inside You ) )( درون تو ) آپ شد !
حتما سر بزنید و امیدوارم نهایت لذت رو ببرید:)🧡💫——————————————————-
شکم نایل کاملا بزرگ شده بود و بخاطر همین دیگه نمیتونست لباس های تنگش رو بپوشه چون اصلا اندازش نبود و باعث میشد شکمش بیشتر از قبل مشخص بشه .
اونا تورشون رو بخاطر شرایط نایل و بچه کنسل کردن چون نایل بیشتر از هر لحظه ای توی زندگیش خسته بود و دیگه اینطوری نیازی نبود تا مدام در حال سفر به کشور های مختلف باشن و نایل میتونست تا چند ماه استراحت کافی داشته باشه .
نایل حالش بهتر شده بود و حالت تهوع های صبحش خیلی کمتر شده بود و فقط هرازگاهی دوباره اون حالت بهش دست میداد .
•••••••••••••••••••
+ نایل ؟ بیداری. ؟
- هههههممم یه جورایی
+ میخوای امروز یه کار متفاوت بکنیم ؟
- متفاوت مثل چه کاری ؟
+ نمیدونم ، مثلا بریم یه فیلم ببینیم یا بریم بیرون و قدم بزنیم .
- میخوای منو ببری سر قرار ؟
+ نمیخوام خیلی رمانتیک و لوس برخورد کنم ، اما اگر تو میخوای که این یه قرار باشه پس باشه .
- منم رمانتیک نیستم اما از ایدت خوشم اومد . اما بیا یکم بیشتر اینجا بمونیم بیرون خیلی سرده و منم الان توی گرم ترین حالت ممکن قرار دارم و تو هم باعث میشی گرم تر بشم .
هری به حرف نایل خندید و آروم گونشو بوسید . توی این چند وقت نایل کاملا رمانتیک و هیجانی شده و هری هیچ فرصتی رو از دست نداده تا اذیتش کنه .
+ اهههه.... بیب تو الان کاملا رمانتیک و احساساتی برخورد میکنی
- خفه شو استایلز
+ بهم دستور نده
هری دستشو آروم سمت پهلوی نایل برد تا یه جنگ قلقلک رو شروع کنه .
- دستتو نزدیکم نکن وگرنه میزنم توی صورتت
+ اوه حالا داری تهدیدم میکنی ؟ با اینکارا نمیتونی خودتو نجات بدی هوران ...
و هری شروع کرد به قلقلک دادن نایل اما کاملا مراقب بود تا کار اشتباهی نکنه و دوست پسر حامله و رمانتیکش رو عصبانی نکنه .
نایل با صدای بلند شروع به خندیدن کرد و بدنشو سمت مختلف تخت میچرخوند تا بتونه جلوی هری رو بگیره
YOU ARE READING
Miracles | Narry Storan | Persian version
Short Story•| Completed |• و یک عاشقانه ای که پایان نخواهد داشت ... ( نری استوران ) داستان کوتاه ! • Short Story • • Narry Storan •