پارت ۴

3.6K 297 90
                                    

درحالی که سرم رو با استرس و آروم‌آروم بالا میارم، یکی از افراد روبی رو میبینم که با نیشخند کثیفی به سمتم میاد...

آب دهنمو قورت میدم و با ترس برمیگردم تا به راهم ادامه بدم که به یکی برخورد میکنم!

دوباره سرمو میارم بالا و ایندفه روبی رو میبینم که جلوم وایساده و با هیزی به پاهای لختم خیره شده!

با نگاه جذابی به چشام زل میزنه و میگه:

= هی بیبی‌گرل...

قبل از اینک بتونم بهش جوابی بدم، سریع خم میشه و دستشو زیر زانوم میزاره و بلندم میکنه و روی شونش میندازه!

بغض میکنم و به کمرش مشت میزنم:

+ منو بزار پایین!

صدای خنده روبی تو راهرو خالی مدرسه اِکو میشه و محکم دم باسنم میزنه...

بغضم میترکه و اشکام رو گونه‌هام میریزع...

روبی در یه کلاس رو باز میکنه و منو با خشونت میندازه روی زمین و درو محکم میبنده!

با استین هودیم اشکامو پاک میکنم و دماغمو بالا میکشم؛ با گیجی به اطرافم نگاه میکنم و تازه میفهمم توی اتاق شطرنج مدرسه‌ایم!

با ترس برمیگردم و به روبی نگاه میکنم...

و با تِته پِته میگم: بِ-بزار برم...

پوزخنده‌ای میزنه و به سمتم میاد و دستش رو دور کمرم حلقه میکنه و آروم میبره پایین و باسنمو تو دستش میگیره:

= تازه گیرت اوردم، بیب!

سعی میکنم هُلش بدم که روبی قاطی میکنه و پهلوم رو چَنگ میزنه و روی میز شطرنج خَمم میکنه...

دستشو لای پاهام و بین رونام میزاره و با آرامش دستش رو به سمت بالا میکشه و دامنم رو میده بالا!

محکم دم باسنم میخوابونه...

جیغی میزنم و زیر دستش وول میزنم!

دستشو تو موهام میکنه و موهامو با خشونت میکشه، دم گوشم با عصبانیت زمزمه میکنه:

= اینقد وول نخور جنده!

و با حرص دستشو لای پاهام میزاره و خیلی محکم پوسیمو میماله...

حس خوبی بهم میده!

کنترلم رو از دست میدم و صدای نالم تو اتاق میپیچه:

+ آهـــــه! عوووم... فاعک

سرمو برمیگردونم و وقتی نگام تو نگاه ترسناک روبی میوفته چشامو میدزدم و سرمو به میز فشار میدم...

روبی دستشو از شرتم رد میکنه و رو شکاف پوسیم بالا پایین میکنه!

محکم رو سوراخم میزنه و میگ:

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Mar 07, 2020 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

Fuck Love [LGBT]Where stories live. Discover now