:.:.:Fure:.:.:

3.4K 405 38
                                    

•روی گردنت پر از مارکه... با جئون سکس داشتی؟

دستش رو سمت گردنم برد و رد مارک هارو لمس کرد..

•تهیونگ واقعا متاسفم از اینکه نتونستم کاری کنم.... صدمه دیدی؟

دستشو آروم پس زدمو محکم بغلش کردم

_نه هیونگ صدمه ای ندیدم،خودتو سرزنش نکن.. در ضمن من به خاطر کار جئون جونگکوک عصبانی نیستم به نظر من اون بی گناهه، نگاهاش حرف زدناش همه چیزش اصلا به یه خلافکار نمیخوره.. اون دوست داشته یه پلیس بشه صد در صد بخاطر کارای کثیف پدرش به آرزوش نرسیده..

•تو از کجا میدونی که اون گناهکار نیست؟ به خاطر یه شب سکس باهاش فکر کردی بی گناهه؟ نه اون کارای کثیفشو رو نمیکنه تهیونگ باید اینو بفهمی..

با عصبانیت از روی مبل بلند شدمو سرش داد زدم.

_اون اینجوری که تو فکر میکنی نیست تو اونو نمیشناسی.. آره من تو یه شب اون چهره ی پشت پرده اشو دیدم اونی که بی گناهه و بخاطر کارای پدرش زندگیش داره تباه میشه..

•تهیونگ اگه جرئتشو داری این حرفارو به مافوقت نامجون بگو به من مربوط نیست تنها کسی که میتونه تورو سر عقل بیاره اون نه من چون تو نمیفهمی هر چقدر که بهت میگم همش حرف خودتو میزنی..

_بسته دیگه هیونگ شماها هرجوری که میخواین فکر کنین... فکر کنین به من مربوط نیست من باور دارم..جونگکوکو باور دارم و هرچی که اون بگه من همونو گوش میکنم..

سیلی ای به صورتم خورد... جیمین هیونگ منو زد..؟

•تهیونگ اینو زدم تا یاد بگیری که با من بزرگتر از خودت چطوری حرف بزنی.
در ضمن تا یک هفته ی دیگه قراره من مافوق جدیدت بشم.. پس سعی کن به من احترام بذاری وگرنه تنبیهت میکنم.

•هیونگ منکه چیزی نگفتم فقط حرف زدم گفتم که اون جئون جونگکوک بی گناهه همین.. اون سر من شیره نمیماله باور کن هیونگ..

•ته بس کن دیگه همش داری از اون دفاع میکنی..

دستشو محکم گرفتمو با حالت ملتمسی لب زدم..

_من ازش دفاع نمیکنم هیونگ فقط دارم حقیقتو میگم همین..

•اه تهیونگ سرمو درد آوردی من دیگه کاری با تو ندارم.. هر گوهی که میخوای بخوری بخور.. جیمین دیگه مرد..

_یعنی بخاطر اینکه من دارم علیه یکی شهادت میدم میخوای کنارم بزاری پس دوستیمون چی میشه؟

• دوستی ای وجود نداره.. تو به حرف دوستت اهمیتی نمیدی اونوقت میگی دوستیمون چی میشه؟ واقعا که...! برو گمشو نا امیدم کردی.. در ضمن بلاکت میکنم..

_ مین هیونگ..! ببخشید..

•هر موقع آدم شدی بیا دنبالم به امید دیدار کیم تهیونگ..

🍷prostitute spy🍷Kde žijí příběhy. Začni objevovat