( Jk pov )
_ یاااااااا هیووونگ . این برای رفتن به بار زیادی نیست . داریم میرم ماموریت نه خوشگذرونی . یکی ندونه فک میکنه دارم میرم یه شوگر ... اااااااااییی
حرفم توسط جین هیونگی که پس کله ای نثارم کرد قطع شد . لباسایی رو به سمتم پرت کرد و دست به سینه وایساد .
_ کوک اینقد زر نزن و برو اون کوفتی ها رو بپوش . همه اماده ان فقط تو موندی .
هوسوکی هیونگ یه ابروشو بالا داد و خواست حرفی بزنه که جین هیونگ مانعش شد .
جین هیونگ خیلی مشکوک میزد . شونه هامو بالا انداختم و با سرعت نور پیراهنو از سرم در اوردم . اصلا متوجه ی هیونگا که با ولع بهم نگاه میکردن نشدم ._ یاااااا کووک . این عادلانه نیییییییست .
با بهت به سمت جین هیونگی که ادای گریه کردن در می اورد خیره شدم .
_ چی نا عادلانست ?!
_ اون سیکس پکااااا
من که تازه متوجه ی لخت بودنم جلوی هیونگا شدم سریع لباسو پوشیدم . نگاه وات د فاکی بهشون کردم و به سمت دستشویی رفتم که شلوارم و عوض کنم . از پشت در صدای هوسوک هیونگو میشنیدم . اخه چرا من گیر همچین هیونگ هایی افتادم اخه چرااااا .
کلافه شدم ... زیپ شلوار بالا نمی اومد، فاکی بهش گفتم بعد دقایقی طاقت فرسا بلاخره تونستم زیپو بالا بکشم
نگاهی به خودم توی اینه انداختم . بد نبود اگه دوتا از دکمه هاشو باز میزاشتم نه ? قراره فقط بریم بهش نزدیک بشیم که گوشیش هک بشه . شایدم تونستم تهیونگ و هارد کنم . لبخند شیطانی زدم و دوتا از دکمه ها رو باز گذاشتم طوری که ترقوه هام و بخشی از سینم اشکار میشد .
از اتاق بیرون اومدم و با دوتا هیونگی که داشتن با متر باسن هم و اندازه میگرفتن رو برو شدم . پوکر بهشون خیره شدم اهمی گفتم که باعث شد از کارشون دست بکشن . منم سریع ژستی گرفتم .
YOU ARE READING
𝐅𝐚𝐤𝐞 𝐋𝐨𝐯𝐞 (Vkook)
FanfictionCouple : Vkook , Yoonmin , Namjin Genre : Angst , Romance , Smut , Dram , Action , BDSM . Written By Kamari ───────ೋღ ღೋ─────── _ فک کردی فقط خودت میتونی قوی باشی ... ها کیم تهیونگ + اون تفنگ فاکی رو بنداز پایین کوک . وقت این مسخره بازیاتو ندار...