Collision XY
بچه ی من یه کلونه. کلون پارک چانیول... من میتونستم یه دختر ساده باشم اما نیستم. من خودم زندگی سخت رو انتخاب کردم و حالا باید تاوانش رو پس بدم... Warning : R rated episodes : 4th Y 5th Y 8th Y Highest 🏅 #1 on Chanyeol
بچه ی من یه کلونه. کلون پارک چانیول... من میتونستم یه دختر ساده باشم اما نیستم. من خودم زندگی سخت رو انتخاب کردم و حالا باید تاوانش رو پس بدم... Warning : R rated episodes : 4th Y 5th Y 8th Y Highest 🏅 #1 on Chanyeol
برای اولین بار برای زندگی و تحصیل به کشور دیگه ای اومده بودن ، کشوری که نه از فرهنگش چیز زیادی میدونستن و نه زیاد با نژاد آسیایی آشنا بودن؛استرس ناشی از هیجانی رو تو وجودشون حس میکردن البته طبیعی بود چون از اونور اروپا اومدن به آسیا اونم فقط بخاطر اینکه دوست داشتن تو آسیا درس بخونن! ولی چطور میشه اگه روز اول دانشگاه...
[کامل شده] تو دوباره اینجایی، توی بغل من... بازم به هیچی نه نمیگی و مردی که دخترتو ازت گرفتهرو میبوسی، باید اقرار کنم خیلی خیلی از اون چیزی که فکر میکردم سنگدلتری. چطوره منم یکم مثل خودت باشم ها؟ خلاصه؛ سانا بدون هیچ گناهی سه سال جهنمیو پشت سر گذاشته؛ هنوز با جونگینی که ادعا میکنه عاشقشه درگیره و از یه طرفم سرو...
ا/ت دختری که گول رفیقش رو میخوره و *مثلا* برای کار گیرآوردن باهاش به خارج از شهر میره؛ ولی رفیقش برای اینکه خودشیرینی خودش رو پیش مسئول فاحشه خونه بکنه، میبرتش اونجا تا به یک فاحشه تبدیل بشه. ولی چی میشه اگه قبل از اولین رابطه زوریش پسری پیدا بشه که سرش قمار کنه تا نجاتش بده؟! دقت کنید، این فیک یه امجین بلنده یعنی شم...
داستان یه دختر ایرانیه که برای اینکه مستقل بشه موقتا به کشور موردعلاقش، کره، مهاجرت میکنه و بعد از اتفاقاتی سر راه اکسو قرار میگیره درحالیکه اصلا اونارو نمیشناخته... پسرا کمکش میکنن تا شغل و درآمد ثابت تو شرکت داشته باشه و کلی اتفاقات خوب و بد برای دختر قصه ما میفته... رفتارای صمیمی که با پسرا داره اوایل باعث سو تفاه...
(کامل شده) فف استریت از بکهیون ژانر : رومنس، برشی از زندگی، مافیایی
لا لیسا دختر هجده ساله ایه که بخاطر مشکل روحی ای که برای مادرش پیش میاد سرپرستیش به پدربزرگ بد اخلاقش سپرده میشه... پدر بزرگی که سالها قبل پدر لیسا یعنی تنها پسرش رو از خونه طرد کرده بود. اما وقتی لیسا به خونه ی پدربزرگش میره متوجه میشه یه عمو خونده هم داره... و اون اوه سهون یه مرد سی و دو ساله ست...
"دیر وقته پسرا، اگه قرار نیست منو بکشین پس می خواین چیکار کنین؟!" ...وقتی جونِ همسرِ بکهیون، رئیسِ مافیا درخطره و بکهیون تنها دژ دفاعی قابل اعتمادیه که داره! 🦋ورژن اصلی و انگلیسی داستان به قلم @theromxnticist °https://my.w.tt/6ls3AzgB16
عنوان: سایرای🎴 ژانر: عاشقانه، جنایی، فانتزی، اسمات🎋 کاپل: چانبک، (شاید سورپرایز) 🩸 محدودیت سنی🔞 "خون! این دریاچه خون کف زمین از بدن منه! نمیتونم بفهمم دارم نفس میکشم یا نه. بدنم میلرزه. دهنم مزهی خون میده. یعنی مرگ همچین حسی داره؟ هیچ چیزیو نمیتونم واضح ببینم. اما هنوز صدای قاتلمو میشنوم..." توی این روایت قراره...
"مـرد کوچـک من" سهـون، پسری که با قدرت خاصی از کمای پونزده سالهاش بیـدار میشه و معشوقـی رو که در بُعـد قبلیِ زندگیـش به طرز دردناکی از دست داده، ملاقات میکنه. فکر میکنید سهـون میتونه از معشوقش در این بُعـد از زمان محافظت کنه یا باید این بُعـد رو هم رها و برای محـافظت از معشوقش به بُعـدهای دیگهای از زندگیش سـفر ک...
سلام ☺️🤗 من NSDP هستم و قراره براتون يه فنفيكشن ترجمه اي و متفاوت آپ كنم😉 خب اين داستان در مورد دختريه كه كه به طور مخفيانه بكهيونو دنبال ميكنه و بهش پيام ميده در حالي كه خودشو به بك معرفي نميكنه! به نظرتون بك ميفهمه اون كيه!؟