Select All
  • Amnesia
    91.8K 13.8K 13

    [کامل شده] خلاصه: تهیونگ از رئیسش که همه کارای دنیا رو روی دوشش میندازه و بی وقفه بهش دستور میده خسته‌ست. برای همین وقتی جونگکوک تو یه حادثه رانندگی حافظه خودش رو از دست میده، تصمیم بزرگی میگیره. _کی هستی؟ _من همسرتم. * کاپل اصلی: کوکوی * کاپل‌های فرعی: نامجون و جیمین - ناممین| یونگی و هوسوک - سپ (کاپل‌های فرعی مومنت...

    Completed  
  • heartlight
    18.7K 4.7K 24

    [completed] 'من نمیخوام این اعتیاد مرگبار رو ترک کنم... من نمیخوام خودم رو از گرداب عمیق اسرار تیره‌ام بالا بکشم؛ اما تو مخدر خماری و مسکن درد‌هام باش تو گرمای استخون‌های یخ زده‌ام باش تو نور قلب تاریکم باش... '

    Completed  
  • Same mistakes Ziam
    184K 32.8K 79

    اکنون کجاست؟ چه می کند؟ کسی که فراموشش کرده ام!🧿

    Completed   Mature
  • My weakness {Z.M}
    48.3K 6.2K 46

    -کاش میشد ازت بگذرم! +نمیتونی...نمیتونم! -چرا؟ +چون ما نقطه ضعف همیم! . . . ....ولی تو نقطه قوت منم هستی! Ziam💛❤

  • Travel To Love (Ziam)
    97.6K 13.4K 82

    چهار ساله همه ازش متنفرن... پدر... مادر... برادر... حتی همه ی فامیل با نگاه های پر از نفرت دلش رو به درد میارن... فقط و فقط به جرم بی گناهی... بی گناهی که تو دادگاه همه گناهکاره... تا اینکه بالاخره بعد از چهار سال غریبه ای رو میبینه که از هر آشنایی براش آشنا تره... یا شاید هم آشنایی که از هر غریبه ای براش غریبه تره...

    Completed  
  • GHOSTS OF WAR [Z.M,L.S]
    3.8K 693 14

    یک روز وقت دارین تا خوب و درست حسابی با خانواده هاتون خداحافظی کنید، یادتون باشه معلوم نیست کی به خونه بر می‌گردید و یا "اصلا برگشتی در کار باشه یا نه، اونجا جنگه!! ZIAMMAYN,❤💛LARRYSTYLINSON💙💚

  • Part of he[Z.M]
    29.7K 5.3K 54

    زین نفس عمیقی کشید و دستش رو تو جیب کتش فرو برد. -دیگه نمی‌خوامت؛ خسته کننده شدی! با نیشخند غلیظی گفت و نفهمید لحن سردش باعث یخ بستن قلب اون شد. اون هم نمی‌خواست اما.. مجبور بود! لیام به سمتش دوید و محکم بازوی اون رو بین ناخن‌هاش گرفت. -تو بهم.. تو بهم قول داده بودی زی تند تند پلک می‌زد تا از ریزش اشک‌هاش جلوگیری کنه...

  • Swan Lake [Z.M] [L.S]
    2.1K 496 19

    عشق با انگشت های کشیده پیانو می نواخت و ما در رقص بودیم،رقصی به نام زندگی.

  • Aesthetic
    2K 403 8

    زین مالیک میکاپ آرتیست محبوبی که هیچوقت هیچکس صورتشو ندیده. اما چی میشه اگه یه فن به صورت کاملا اتفاقی بتونه اونو ببینه و ازش عکس بگیره؟ °Ziam story° °zaYn top°

  • ◾Mr.Coffee◾{Ziam}
    15.9K 3.7K 25

    باید میفهمیدم شاعره! غرق شعر بود،غرق جزئیات!غرق حس عاشقانه از طرز نگاهش به قهوه ای که به سردی میرفت،از عطر تلخی که شال گردنش به شاهرگم تلقین میکرد! از نفس های آروم،قدم های مکث دار! از انتخاب یک کافه تکراری! از جمله های کوتاه ولی تا عمق وجود؛نامعلوم باید می فهمیدم؛از طرز نگاهش به نم بارون خوبی آدمای غریبه اینه که مجبور...

    Completed  
  • 𝘈𝘭𝘭 𝘐 𝘈𝘴𝘬 "𝘡𝘔"
    592 87 6

    -𝘂𝗽𝗱𝗮𝘁𝗶𝗻𝗴- "اگر تو قطره‌ای در اقیانوس بودی ، من دو ابدیت را صرف پیدا و انتخاب کردن تو می‌کردم." -𝗭𝗠 𝘀𝘁𝗼𝗿𝘆-

  • Eternal(ziam)
    2.2K 634 12

    لیام، پسری که باغ پرتقال داره و به جز موسیقی هیچ صدایی رو نمی شنوه و زین،دانشجوی رشته موسیقی، برای اینکه بتونه با لیام صحبت کنه، باید برای اون پسر شعر بگه

  • cunning fox
    1.2K 288 4

    روباه حیله گر.. همه ی مردم روباه ها رو حیله گر ، دزد ، مکار ، زیرک میشناسن لیام پین از نژاد روباه قرمز به طور ناگهانی وارد شهر کوچیکه لانگ یِر باین میشه ، شهر دور افتاده قطبی که مردن در این شهر مجاز نیست گله کوچیکی از هم نوعانش که اونجا زندگی میکردن ، هیچ ایده ای از اومدن روباه جدیدی به پکشون ندارن. چی باعث شده لیام...

  • My jealous love
    14.6K 2.6K 37

    +i hate you -you love me +i hate you -you love me +i said i hate you - i know you love me +yes i love you:) + ازت متنفرم _تو عاشق منی +ازت متنفرم _توعاشق منی + گفتم ازت متنفرم _من میدونم که عاشقمی +آره من عاشق توام ... :) #ziam #mayne #larry #niall #ziammayne #fan

  • little Devil
    82.8K 16K 68

    لیام پین دو سالی هست که متاهله اما متاسفانه قدرت باروری نداره راه حل چیه ؟ بانک اسپرم لیام و همسرش به توافق میرسن که ازبانک اسپرم کمک بگیرن و چه اتفاقی میفته که اهدا کننده اسپرم ، زین مالیک باشه ؟!

    Completed  
  • FOG2 {ziam} -COMPLETED-
    49.8K 8.6K 54

    -لیامم؟ اولین کلمه ای که بعد از اون اتفاق به زبون اوردم... نمیخوام کار اون لعنتی بالا سرمو انجام بدم اما میدونم تقصیر کیه... چند انسان بی ارزش... اما حلش میکنم به خاطر لیام هم که شده... به لیام نشون میدم که میتونم براش "پرستش کننده" خوبی باشم... بهش نشون میدم چه "الهه ی پرستش" غیرقابل توصیفیه... ولی حتی منم نمیدونم چه...

    Completed  
  • FOG1 {ziam} -COMPLETED-
    156K 22.3K 64

    -بپرسم؟ اولین جمله و اولین سوالی که اون ازم پرسید... اون یعنی زین مالیک... کسی که منو سرحد مرگ میترسوند... وکسی که تاسرحد مرگ منو روز به روز دیوونه ی خودش میکرد... و کسی که به عجیب ترین شکل ممکن مهربون بود... کسی که من درواقع همین 24 سال سنی هم که دارم با نگاه کردن به صورت طلاییش جوان میشم... اون درست مثل یک آب بهشتیه...

    Completed  
  • Roses And Mandala
    3.3K 777 19

    "Always lookin' out behind my fences Always felt isolated, oh-oh-oh I don't know why I was so defensive I'll find a way to let you in همیشه از پشت حصارها به بیرون نگاه میکنم همیشه حس کردم تنهام نمیدونم چرا اینقدر تدافعی بودم من یه راهی برای راه دادن تو پیدا میکنم"

  • FALLEN [z.m]
    12.9K 2.3K 46

    "اما اگه بیافتم، اونوقت میمیرم و دیگه نمیتونم کنارت باشم." _" اگه احساس کردی داری میافتی فقط دستاتو باز کن و چشماتو ببند. باور داشته باش که تو میتونی پرواز کنی."

  • Who Killed Her? [ziam]
    2.3K 431 10

    توجه « به علت شرایط شتی زندگی نویسنده دیگه نوشته نمیشه تا مدت نامعلوم » +وقتی اون منو به زندگی بر میگردوند تو اونجا نبودی. _تو نخواستی که باشم! +چون این تو بودی که اولش منو کُشتی.

  • ^^LeMOn CAndy^^
    21.5K 5.3K 16

    ^^Ziam Mayne Cute Short Story^^ جایی که لیام یه پاستیل خور حرفه اییه و زین براش پاستیل می خره تا راضی بشه باهاش حرف بزنه... ^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^ #1_fanfiction #1_Ziam

    Completed   Mature
  • ALEKTO [ziam]
    669K 87.9K 83

    ❌ Warning For Violence And Sexual Abuse ❌ مُعتــاد بـه بـویِ نِفــرَتـِت نـیـازمَـند بـه آتـشِ چِشـمـات 👁 Addicted To Your Hate In Need For Your Fire 🔥 . . . . . . . . [ Under This Body U Can Wish U Were Dead Instead Of Touching And U Can Wish To Be Alive One More Second To Breath His Hate ❗️]

    Completed  
  • Baby Boy [Ziam]
    186K 27.3K 54

    " تو خیلی زیبایی، بیبی بوی. " | Ziam Mayne Fan-Fiction 2020 | Zayn Top | Completed

    Completed   Mature
  • راز(mystery)
    19.7K 4.4K 29

    جانی_تصمیم درست همینه لئو ، زین و لیام باید ازدواج کنن درسته زین گند زده بود ، خبرنگارا عکسش و هنگام ورود و خروج از گی کلاب نیویورک گرفته بودن و این خبر همه جا پخش شده بود و جانی از اب گل الود ماهی میگیره ، پسر کوچیکش که به قول خودش مایه ننگش بود و از سرش باز کنه لئو و جانی شریک هم بودن و بزرگترین سرمایه داران نیویور...

    Completed  
  • LOVER▪︎Z.M▪︎
    1K 229 5

    +فکر کنم باختم. اون چشم های زیبا،پوست نرم،عطر دیوونه کننده رو...همه رو باختم. کمی مکث کرد و به دست های لرزونش که تو همدیگه قفل شده بودن نگاه کرد و ادامه داد: +شایدم نباخته باشم چون اون از اول هم مال من نبود؛نه چشم های زیباش،نه پوستِ نرمش و نه عطر دیوونه کنندش. نفس عمیقی کشید و زیر لب زمزمه کرد: +معشوقه ی فریبنده ی من...

  • What About Us
    9.7K 1.5K 42

    یخ دلِ سوخته و درد کشیده اش داشت آب می‌شد... آب شد و دل باخت بهش... ولی کی گفته زندگی قرار نیست حتی واسه یک بار هم که شده چیزی رو خراب نکنه!