Select All
  • Rain forest
    4.6K 752 18

    بوی عود جنگل باران و صدای ویولون فضا را پر کرده بود. "فک میکنی اونا بتونن بهمون کمک کنن" برای چند لحظه صدای برخورد آرشه و سیم متوقف شد . از پنجره نگاهی به زوج جلوی در نداخت. "اوه جان عزیزم باور کن هرکسی میتونست همه ی معماها رو حل کنه اگه تمام صفحه رو میدید."

  • 🎭Puppeteer _ عروسک‌گردان 🎭
    145K 14K 20

    (Completed) _ نگو که فکر میکردی دیگه منو نمیبینی! قدمی سمت جونگکوک برداشت و با پوزخند غلیظی که روی لبهاش نقش بسته بود ادامه داد: _ فکر میکردی تموم میشه؟؟ باید احمق باشی من 12 سال عاشقت نبودم که به اون بچه ببازمت. _ حق نداری حتی بهش اشاره ای کنی... میفهمی؟! روبروش ایستاد و اجازه داد نفس هاشون فاصله کم بین صورت هاشون رو...

    Completed  
  • POLYMERIC
    484K 59.9K 40

    تهیونگ گرگینه ی چند رگه ایه که تمام زندگیش رو به امید پیدا کردن جفتش گذرونده. چی میشه اگه جفتش اونو نخواد... ژانر: امگاورس، هیجان انگیز، رمنس، اسمات

    Completed   Mature
  • White Piano || Y.S
    384 83 1

    Yoonseok. [وانشات پیانوی سفید] "اون شاد ترین آدمی بود که ملاقات کردم اما ای کاش زود تر میفهمیدم اون فقط بازیگر خیلی خوبی بود." •Gener: Dram, Tragedy, Realistic •Couple: Sope •Start and end: 2021 January 20th -Luna

    Completed  
  • again after long time
    38.2K 4.5K 31

    من نمیخواستم...باور کن نمیخواستم برم.هیچ میدونی بعد ازاینکه رفتم و اون اتفاق افتاد چه حالی شدم؟باور کن اونی که این همه مدت درد کشیده فقط تو نبودی،منم تو این مدت نابود شدم.من خواهرمو،دوستامو،تورو از دست دادم. این همه سال با فکر اینکه دیگه تهیونگی وجود نداره دست و پنجه نرم کردم. تو هیچ میدونی من چرا مشکل ریه دار؟من تو ا...

  • 𝕹𝖞𝖈𝖙𝖔𝖕𝖍𝖎𝖑𝖎𝖆ঔৣ
    8.7K 1.6K 13

    " چقدر تغییر کردی." " آدما در طول زمان تغییر میکنن." " احساساتشون چی؟ احساساتشونم تغییر میکنه؟ " " بستگی به اون فرد داره که چجوری توی خاطرات و ذهن یکی موندگار بشه. " ❖︎ اسم: Nyctophilia ❖︎کاپل اصلی: یونمین ❖︎کاپل های فرعی: نامجین، ویکوک ❖︎ژانر: رومنس، رمزآلود، انگست ❖︎نویسنده: Nyxowy [Completed]

    Completed  
  • What Is Love Like?
    109K 14.8K 64

    ابتدا هیچ بود و هیچ، سپس خاموشی و جاوادن و بعد از آن سرزمین متحد.. اتحادی بر علیه عشق. نگاهم به آن طرف میدان افتاد، چشمانش مرا طلب میکرد و لبانش نامم را بر لب می‌آورد. نگاهم را دزدیدم، به سرزمینم چشم دوختم و بعد از آن به زمین سرد. دیگر چیزی برای از دست دادن نداشتم، از آسمان خون می‌بارید و میدان بوی خاک خون خورده می‌د...

    Completed  
  • ஜ 𝑻𝒉𝒆 𝒍𝒊𝒕𝒕𝒍𝒆 𝒔𝒂𝒗io𝒓𝒔 ʚϊɞ 𝑵𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏 ஜ( Completed )
    268K 44.1K 52

    **کامل شده** تا حالا حس کردید کاش خیلی درگیر کسی یا چیزی که عاشقش هستید نمی شدید؟ کاش به دوست داشتنش از دور بسنده می کردید؟ تا حالا پیش اومده از تصمیمتون عمیقا پشیمون بشید؟ این ها دقیقا احساسات این روزهای جینه. جین از تصمیمی که سه سال پیش برای ازدواج گرفته، پشیمونه! خیلی پشیمون! ولی دقیقا زمانی که حس میکنه وقتشه که ای...

    Completed  
  • 𝐁𝐥𝐚𝐜𝐤 𝐁𝐞𝐚𝐮𝐭𝐲 [𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤]
    269K 35.7K 52

    [ completed ] |زیبایی سیاه| کاپل: ویکوک~ یونمین~ نامجین ژانر: درام | رمنس| انگست | اسمات مرد برگشت و تمام روح جانگ کوک رفت. چهره ای رو دید که تمام عمر ازش نفرت داشت. مردی رو دید که نمیخواست هیچوقت دیگه باهاش روبرو بشه. مردی رو دید که زندگیش رو نابود کرده بود. مردی که اسمش هم براش نفرت انگیز بود... کیم تهیونگ... پ...

    Completed  
  • two hours till sunrise
    192 37 7

    اولین داستانی که جرئت نوشتنش رو به خودم دادم. با تمامی بی تجربگی خودم و مقدماتی بودن سطح جملاتش، باز تکیه ای از ذهن و افکار منه... چی میشه اگه زندگی مجددمون ، جهنم و بهشتی باشه ک بعد مرگ واردش میشیم ؟ پس اگه اینطوری باشه ما دچار تکراری میشیم که راه فراری ازش نداریم.... چند سال بعد از جنگ جهانی اول ، پسری برای باغبونی...

    Completed   Mature
  • 𝐁𝐚𝐛𝐲𝐬𝐢𝐭𝐭𝐞𝐫, 𝑷𝒂𝒓𝒌
    9.7K 1.8K 7

    پارک جیمین پرستار کودکیه‌ که از طرف شرکت خدمات خانگی وانگ به خونه مین‌ یونگی فرستاده میشه تا از سه‌قلوهاش مراقبت کنه. جیمین نمیدونه جهنم خانواده مین دقیقا یعنی چی. سه تا پسر کیوت که عاشق خرابکاری و دردسرن یا پدر مجردی که روی پرستار بچه‌هاش یه کراش بزرگ داره؟ -یونمین- کوکوی- نامجین- _________ Cover by @yasi-tana

  • 𝐒𝐢𝐧𝐜𝐞 1894
    21.5K 3.5K 22

    [ ترجمه شده ] "وقتی جنگ تمام شود، ازدواج خواهیم کرد و من گل‌هایی به زیبایی تو پرورش خواهم داد و داستان ما از زیباترین داستان‌های عاشقانه در جهان خواهد بود." - نامه پیدا شده در جیب یک سرباز مرده، کاپیتان جئون جونگکوک، ۱۸۹۵. روزهای آپ: فعلا نامنظم [ از نویسنده اجازه گرفته شده ] writer on twt: @: ARTSEOULVK writer on ao3...

  • 𝐂𝐮𝐫𝐬𝐞𝐝 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕
    693K 92.8K 26

    [ کامل شده] + اسمت چیه؟ _ لوسیفر + مثل شیطان؟ پسر کوچولو در حالی که با چشم های گرد براقش به مرد خیره بود زمزمه کرد... _ دقیقا مرد نیشخندی زد و مثل پسر کوچولو آروم زمزمه کرد... + اسم من جونگ کوکه ولی من کوکی رو ترجیح میدم _ چه مخفف احمقانه ای! + احمقانه یعنی چی؟ پسر کوچولو با چشم هایی که کنجکاوی رو منعکس میکردند پرسید...

    Completed  
  • HEAVEN (+18)
    1.1M 114K 57

    "بگو مال مني!" "فقط مال توام" Vkook/Yoonmin AU

    Completed  
  • dance with devil
    49.8K 6.2K 36

    اون مهربون بود... جذاب بود... انگاری توی چشمهاش هزارتا ستاره طلوع کرده بود و میتونست تمام شبهامو روشن کنه... حرفهاش شیرین بود و لبخنداش یه دنیای متفاوت... درست مثل تیکه ای از بهشت.... من انتخابی به جز عاشق شدن نداشتم....

  • ༒︎𝐈𝐤𝐢𝐠𝐚𝐢
    627K 78.3K 44

    ‌ [کامل شده] 🤎هر دو عاشق بودند اما دور از هم، هر دو برای هم زندگی میکردند، اما بی هم. قلب‌هایشان به هم گره خورده بود و گویا هیچ چیز توان باز کردن این گره را نداشت اما توان دور کردنشان از هم را چرا. بعد از رفتنش تنها کسی که برایش مانده فرزند کوچکش بود اما حتی فرزندش هم آینه‌ای بود از او. به بودن بی هم عادت کرده بودند،...

    Completed  
  • 𝑂𝑛𝑒 𝑊𝑒𝑒𝑘.
    45.7K 7.2K 9

    [Completed] ساعت دوازده شب بود و آرزو کردم، کاش دوباره عاشقم می‌شدی.. ____________________ "بیا جدا شیم.. من یکی رو دیدم.. و اون.. از تو بهتر بود" "فقط یک هفته بهم وقت بده" - مینی فیک - 🤍کاپل اصلی : کوکوی 🤍ژانر : انگست ، رمنس ، تراژدی 🤍Start : [00/2/11 , 16:2] 🤍End : [00/3/31 , 18:24] ©️The base of This beauti...

    Completed  
  • Paranoia
    131K 13.9K 25

    حالا دیگه دنبال تو نمی‌گردم. شاید اگر دستم رو دراز کنم بتونم خیالِ بودن با تو تا ابد رو بردارم و بذارمش همون جایی که می‌خوام، زیر اون تک درخت. ولی الان تقریبا دو سال میگذره...تو رفتی و رقصیدن با تو، توی اون دشت پر از گل های زرد، خام ترین خیال من باقی میمونه. واسه همیشه.✨ . . . . . Couples : vkook , jikook , yoonmin

    Completed  
  • 𝐄𝐫𝐫𝐨𝐫404 ˡᵒˢᵗ ⁱⁿ ˢᵉᵒᵘˡ
    12.4K 2.3K 21

    کارکتر بازی؟ یه جهان دیگه؟ اینا همش یه مشت خزعبلاته! از خزعبلات متنفرم، ولی خودم جزوی از همین خزعبلاتم... اره من شخصیت یه بازیه کامپیوتری لعنتی ام!! (به دلیل کنکوری بودن نویسنده، اپ فیک موقتا متوقف شده) 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐅𝐚𝐧𝐭𝐚𝐬𝐲 , 𝐀𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧 , 𝐓𝐫𝐢𝐥𝐥𝐞𝐫 , 𝐒𝐦𝐮𝐭 , 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞 𝐂𝐨𝐩: 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤 - 𝐘𝐨𝐨...

  • God is Dead? | Vkook Completed
    39.9K 5K 6

    _ فقط برای این نیست، به خاطر تو اومدم. _ من بیست و هفت سالمه، دیگه اون بچه ی بیست و سه ساله نیستم که با تحریک کردن احساساتم خامم میکردی. چشمهای آرومش دوباره سرد شد، با نگاه خشکی توی چشمهاش خیره شد و گفت: _ توی این پنج سال بیکار نبودم، با دخترا و پسرای زیادی رابطه داشتم. شنیدن این حرفها هنوز براش سخت بود، این پسر هرچقد...

    Completed   Mature
  • No Pulse •kookmin•
    32.5K 4.2K 10

    اینکه میگن هیچوقت دیر نیست یه دروغ مسخرست که میخوان باهاش بهمون امید واهی بدن.... اگه چیزی رو میخوای بجنب چون اگه دیر بشه... برای همیشه از دست دادیش - JJY ژانر : زندگی مدرسه ای، تراژدی (پایان تلخ/سَد اِند)

    Completed  
  • Sᴄᴇɴᴛ Oғ Hᴇᴀᴠᴇɴ | Vkook, Hopemin
    29.9K 4.6K 71

    تهیونگ نگاهش رو به آب‌های ساکن دریاچه‌ی نقره‌ای دوخت. تصور نبودِ میخک سفیدش، زخم ریش شده‌ی روی قلبش رو می‌سوزوند. _همه‌چیز زندگی مربوط به اولین نفری هست که وقتی خبر خوبی می‌شنوی بهش اطلاع میدی؛ مشکل زندگی من همین جاست سنسه... اونی که من خبرای خوبم رو زودتر از بقیه بهش می‌گفتم دیگه نیست. غمِ صدای بم و گرفته‌اش، انگار د...

    Completed   Mature
  • Letter
    4K 806 14

    _و تنها لبخندت لحظه ای که نامه جدید رو دستت میدم.کاش اونی که مایل ها ازت دور بود و هر روز براش مشغول نوشتن بودی من بودم اما حیف که من فقط یه پستچی سادم... تایم اپ: جمعه ها ژانر:روزمرگی_مدرسه ای_کلاسیک_سافت

  • A F R O D I T [KookV]
    121K 20.5K 42

    " کامل شده" _ سکسپیر میگه.. عشقم را در برابر دست تو و دستم را در عشق تو می نهم ماگ قهوه اشو پایین اورد و چشماشو توی حدقه چرخوند + اولا اون شکسپیره نه سکسپیر احمق.. و بعدم اون جمله کوفتی اینه.. عشقم را در برابر عشق تو و دستم را در دست تو می نهم. چرا وقتی بلد نیستی اصرار داری که استفادش کنی.. با اینکارات قرار نیست بزا...

    Completed  
  • شیطان معشوقه خدا بود
    3.2K 574 1

    چهل شبانه روز و انسان آفریده شد. خدا تعظیم خواست انجام شد در کمال ناباوری اما ایستاد کسی شیطان که معشوقه خدا بود. ❤︎꧁❤︎꧂꧁❤︎꧂꧁❤︎꧂꧁❤︎꧂꧁❤︎꧂❤︎ ژانر✵ رمنس، فانتزی کاپل✵ تهکوک امضا✵ الهه ای که عاشق ماه شد، آستریا. کاور از دوست عزیزم @MOONCHILD_leveretTK

    Completed  
  • BLOW
    140K 22.4K 23

    تفنگو روی گونه ش فشار داد " خودت چی فکر میکنی ؟" کاپل : کوکوی ژانر : جنایی ، اکشن ، روانشناختی ، اسمات محدودیت سنی +18 [[ بعلت استفاده از خشونت ، کلمات رکیک ، موادمخدر و ... ]] وضعیت : پایان یافته ✔ [I don't own the cover !]

    Completed  
  • Leica
    60.8K 11.9K 18

    • Name : Leica 📷 • Couple : Vkook • Writer : Ziwon • Summary : یک دوربین! همه ی آنچه که سرنوشت برای گره زدن آن دو در سال ۱۹۵۱ نیاز داشت، یک دوربین بود و همه ی آنچه این گره را می گشود٬ جنگ؟ عاشقانه ای در دل جنگِ میان دو کره!🚢

    Completed  
  • Deja Vu Theory | Namjin، Sope Completed
    20.3K 4K 13

    دژاوو چیه؟ میتونه یه حس باشه؟ میتونه یه الهام باشه؟ یا شاید یه خاطره؟ دژاوو داستان زندگی منه... تئوری عشقی که به عجیب ترین شکل ممکن به وجود اومد. تصادفی که من و به کما برد، اما وقتی برگشتم دیگه اون ادم سابق نبودم! خاطراتی داشتم که متعلق به همزادم از جهان دیگه ای بود... و مرکز تمام اون خاطرات تو بودی...کیم نامجون... ن...

    Completed   Mature