Dark till Light
آن کلمهی عجیب و غریب را در خواب می جستم و اصلا نمیتوانستم پیدایش کنم وقتی خواب یک ماهی / با چشمهای قرمز دیدم بیدار شدم. با نان جویده و قلاب خمیده شکارش آسان بود خیلی کندذهن تر از مرواریدماهیهای مهربان بود این رقاصهی خستگی ناپذیر آبهای ساحلی ی گرم آری، این رویا از زیبایی و از رقص؛ به واقعیت پیوست و هیچکس در تمام ج...