Game | KOOKV
اگه الان بخوام ببوسمت، کی میتونه جلومو بگیره؟ [𝗖𝗼𝗺𝗽𝗹𝗲𝘁𝗲𝗱] ɢᴇɴʀᴇ: ᵃⁿᵍˢᵗ, ˢᶜʰᵒᵒˡ ˡⁱᶠᵉ, ᶠˡᵘᶠᶠ, ˢᵐᵘᵗ, ʳᵒᵐᵃⁿᶜᵉ ꜱᴜʙ ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ᴺᵃᵐʲⁱⁿ, ʲᵉⁿˢᵒᵒ, ʸᵒᵒⁿᵐⁱⁿ 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: _𝒓𝒊𝒕𝒕𝒐𝒘_ (قبل از خوندن، اولین پیام مسیج بردم رو چک کنین..)
اگه الان بخوام ببوسمت، کی میتونه جلومو بگیره؟ [𝗖𝗼𝗺𝗽𝗹𝗲𝘁𝗲𝗱] ɢᴇɴʀᴇ: ᵃⁿᵍˢᵗ, ˢᶜʰᵒᵒˡ ˡⁱᶠᵉ, ᶠˡᵘᶠᶠ, ˢᵐᵘᵗ, ʳᵒᵐᵃⁿᶜᵉ ꜱᴜʙ ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ᴺᵃᵐʲⁱⁿ, ʲᵉⁿˢᵒᵒ, ʸᵒᵒⁿᵐⁱⁿ 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: _𝒓𝒊𝒕𝒕𝒐𝒘_ (قبل از خوندن، اولین پیام مسیج بردم رو چک کنین..)
┊Summary: توی این بوک داستان عاشقانه یه زوج فرانسوی از دل پاریس رو میخونیم. تهیونگ و جونگکوکی که هفت ساله ازدواج کردن و دوتا دختر دوقلو دارن، اما بعد از هفت سال اختلاف ها و مشکلاتی بینشون شکل گرفته که باعث شده جونگکوک تصمیم به جدایی از همسرش بگیره...اما چه آینده ای انتظار این زوج رو میکشه؟ ┊Teaser: _ یقهت زیادی بازه...
دستیار رافائل سانتسیوی کبیر بودن، جونگوک جوان رو چند قدم به آرتیست شدن نزدیکتر کرده، اون با پسر لئوناردو داوینچی معاشرت میکنه، و نقاشی تو خونشه، به نظر میاد همه چیز آرومه تا اینکه سر و کلهی یه تاجر شرقی به زندگیش باز میشه، وینسنت کیم، که مخفیانه یک قاتل هم هست، و بیش از حد به جونگوک توجه نشون میده، راز واقعی لبخند...
پسرِ مو بلند | 𝖫𝗈𝗇𝗀 𝖧𝖺𝗂𝗋𝖾𝖽 𝖡𝗈𝗒 -کامل شــده- همه چی از اونجایی شروع شد که دال، پسرِ ۵ سالهی کیم تهیونگ، با دیدنِ موهای بلند و آبیِ پسری، اون رو "مامان" صدا زد و این بود اولین دیدارِ اون پسرِ مو بلند و تهیونگی که کلِ زندگیِ بعد از جداییش از همسرش رو با جق زدن میگذروند! ژانر ↶ عاشقانه، فلاف، کمدی، چتاس...
⚡تمام شده⚡ 🌩𝑵𝒂𝒎𝒆: 𝑪𝒆𝒓𝒂𝒖𝒏𝒐𝒑𝒉𝒊𝒍𝒆(کسی که عاشق رعد و برق است) 🌩𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑩𝒂𝒏𝒐𝒐𝒚𝒆 𝒅𝒆𝒍𝒍 🌩𝑴𝒂𝒊𝒏 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑲𝒐𝒐𝒌𝒗 🌩𝑺𝒊𝒅𝒂 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑵𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏 _ 𝑺𝒐𝒑𝒆 _ 𝒀𝒊𝒛𝒉𝒂𝒏 🌩𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆𝒔: 𝑯𝒊𝒔𝒕𝒐𝒓𝒊𝒄𝒂𝒍_ 𝑶𝒎𝒆𝒈𝒂𝒗𝒆𝒓𝒔_𝑴𝒑𝒓𝒆𝒈_𝑨𝒏𝒈𝒔𝒕 🌩𝑼𝒑: 𝑺𝒂𝒕𝒖𝒓𝒅𝒂𝒚 ...
"دلیلی برای نگه داشتن رازت نمیبینم، چرا یه دلیل بهم نمیدی ؟" "هر کاری بگی...انجامش میدم" این جمله آخرین ریسمان برای نگه داشتن آبرویش بود. جانگکوک که انگار به جمله دلخواه رسیده بود به آرامی تکیه زد: " راستش فانتزی هات منو کنجکاو کرده..." حرفش را برید ولی اتصال نگاهشان قطع نشد و با صدای بم ادامه داد: "چرا با من انجام...
ژانر:امگاورس،امپرگ،انگست تهیونگ پسر امگای پولداری که به خاطر حادثه ی وحشتناک پاهاش فلج شده و ویلچر نشین شده به همون دلیل هم لال شده و نمیتونه درست حسابی حرف بزنه اون توی مدرسه ای درس میخونه که بچه هاش نمیتونن چندان باهاش رابطه برقرار کنن چون زبان اشاره بلد نیستن و برای همون همیشه با خودش خودکارو کاغذ همراه داره.چرا بچ...
تهیونگ با دقت به جون دادن گرگی نگاه کرد که همراه با ضربان قلبش ، نفس هاش هم قطع شدن. سرش رو بالا گرفت و برای لحظه ای به ماه بالای سرش نگاه کرد . اون هم نوع خودش رو کشته بود ، اما خودش رو گناهکار نمیدونست ! اون گرگ عاری از هر معصومیتی، سزاوار مرگ بود . انگشتش رو به آرومی روی لبه ی تیز خنجرنقره ای که دستش بود کشید و...
[زندگی توی ساعتشنی] "اون گرگ سیاه کیه؟" "جفتِ جیمین." "جفت جیمین؟ و تواینجا ایستادی و هیچ کاری نمیکنی؟" یونگی با عصبانیت جواب داد:"چیکار میتونم بکنم وقتی کشش گرگش به سمت جفتشه؟ فکر کردی برام آسونه که جیمین با چشمهای ملتمس بهم نگاه میکنه اما نمیتونه جلوی قدم هاش که به سمت اون میرن رو بگیره؟ آره ما عاشق همیم ولی عشق کا...
کیم تهیونگ افسر پلیسیه که بخاطر دستگیر نکردن یکی از دیلرهای اصلی مواد مخدر، از کارش معلق میشه.. اخه، لعنت! اون اصلا انتظارش رو نداشت دوست پسر قدیمیش رو بعد از ۲ سال اینطوری ملاقات کنه! اسم : Pursuit | تعقیب (تحت تعقیب) کاپل : Vkook | ویکوک ژانر : رمنس، اکشن، اسمات، جنایی #تمامشده #completed