Select All
  • Pressure
    1.5M 44.9K 42

    Eager to reach his families expectations, Louis lives a life of secrecy and denial. In one of the most respected households in Doncaster, there's no room for mistake. But when Louis meets Harry styles in his first year of boarding school, it seems all the more difficult to keep himself In check.

  • hoping this cold blue water scrubs me clean and spits me out again
    161K 2.7K 22

    "Stay," Harry whispers desperately, pressing his lips to Louis' temple like he can somehow ease the pain that's blooming there, but he can't make the pain stop and no matter how hard he tries he can't make Louis stay. - {not my story} COMPLETED

    Completed   Mature
  • Fox [L.S]
    832 201 36

    الان هری داره تمام مشکلات لویی رو لمس میکنه انگار که یک نقاش ماهر لویی رو نشونده و همه زخمایی که لویی روی پشتش داره رو برای هری نقاشی کرده و منتظره تا تک تک لایه های پوستش رو بشکافه و به روحش برسه

    Completed  
  • The Red Hills [L.S]
    1.7K 242 11

    آسمان با باران گلوله‌ها تداعی‌گر کابوسی دیرینه، مثل آخرین روز‌های بقای زمین بود و پوتین‌هایی که در دریاچه خون قدم می‌گذاشتن، اون مرد رو به وهمی از نشنیدن فرو بردن تا مجددا قلم که خارج از این تپه‌های سرخ از خون؛ سلاحی قوی بود رو به دست بگیره. "عزیز من؛ تعداد نامه‌هایی که برایت نوشته‌ام از دستم خارج شده. در دهکده‌های دو...

  • UnbelieVers L.S
    4.3K 561 10

    لویی سال آخر دبیرستانه. و تمام تمرکزش روی درس و فوتبالشه تا با موفقیت بتونه از دانشگاه فوتبال "منچستر یونایتد" پذیرش بگیره. با وجود خانواده ای پیچیده ، مشکلاتش و آینده ی نامعلومش، تنها چیزی که فکرشو نمیکرد این بود که بزرگترین دشمنش اینجوری دلش رو بلرزونه! نه!!!! اینکه هری "دشمنِ بامنفعتش" بشه اصلا توی برنامه هاش نبود...

    Completed   Mature
  • Scream [L.S] *completed*
    13.6K 3.3K 16

    لویی تاملینسون توی یک تیمارستان چشم هاش رو باز میکنه و هیچ چیز رو جز اسمش به یاد نمیاره...

    Completed   Mature
  • manarola
    1.6K 455 18

    جنگ جهانی دوم ویرانی هایی برجای گذاشت اما دوران کودکی کسانی بود که عهد های عاشقانه و دوستی های ناگسستنی را در دل خود ابستن بود

  • I Sleep Naked (Persian Translation)
    7.9K 892 15

    "تو خیلی کوچولویی" و برای اینکه ثابتش کنه، هری رو محکم بین بازوهاش فشار داد. هری خودشو یکم بالا کشید و تا جایی که میتونست سرشو به سینه ی لویی فشار داد. "عروسک کاغذی خوشگل من" و وقتی لویی دوباره اونو فشار داد، یه بوسه گرم و لرزون روی پیشونی سرد هری گذاشت . هری دوباره اون حس رو توی قلبش حس کرد. عشق رو حس کرد. یه لرزش کو...

    Mature
  • friends with benefits (L.S)
    236K 28.7K 31

    لویی فکر می کرد این تنها راهیه که میتونه هری رو پیش خودش نگهداره ‌‌‌...

    Completed  
  • The manager [L.S/Z.M]
    25.9K 2.3K 13

    همه چيز از يه تصادف شروع شد ! هري پسريه ك توي منجلاب بدبختي دست و پا ميزنه ك روزي از روز ها شانس در خونشو به صدا در مياره...! اصلا شانس چيه؟ يه جفت چشم ابي؟ هشدار: بي دي اس ام زيام / لي تاپ( دام) لو تاپ( دام)

  • • Beloved Rival • [L.S]
    86.2K 12.2K 31

    -تو چی از جون من میخوای؟ خسته نشدی از این همه کثافت کاری؟ اونم بخاطر پول ؟ فقط بگو چی از من میخوای و تنهام بزار +خودتو ! • رقیبِ معشوق • -M.Preg- Written by: Cnstylinson

  • [ Only Fool Wins ] (L.S)(ON HOLD)
    8.2K 1.1K 17

    +شب و روز این مغز کوفتیمو زیر و رو میکنم تا شاید یه جواب وسط این همه گنگی به خودم بدم... که چجوری همه چیز انقد دقیق و مرتب بهم ریخت... چون من یه احمقم! _شاید تو احمق باشی ...منم احمقم... ولی همیشه یادت باشه... یه احمقه ک بازی رو میبره! -L.s -Z.m- -برگرفته از زندگی واقعی شخصیت های اصلی- -Written by : Cnstylinson

  • Philophobia •[L.S]•[completed]
    3.6K 500 11

    •کامل شده• •روح من دنبال راه فراری از منه . مغز من به حرفام گوش نمیده میخواد حرفش با فکر کردن به تو تموم شه . قلبم نمیخواد برای چیزی بتپه اما میخواد برای تویی زندگی کنه که مردی و رفتی .

    Completed  
  • Take Me To Church [L.S](Persian Translation)
    22.4K 4.3K 10

    [Completed] شيطان واقعيه و اون يه مرد كوچك قرمز با شاخ و دم نيست. Larry Stylinson Short Story. Written by: @Louish Translated by: @Vampire_sh17

    Completed   Mature
  • SIN(LarryStylinsonAU)
    248K 28.8K 40

    Original Larry Stylinson (persian AU) for Iranian Larry shippers

    Completed  
  • Trouble mark •|L.S•|•Z.M|• COMPLETED
    352K 58.9K 79

    Highest ranking : #1 in fanfiction -خدای من... تو بلدی خفه شی? -باور کن نه!

    Completed  
  • 𝗚𝗼
    10K 2.1K 12

    [Completed] تو و قلبت میتونین ازم متنفر باشین، اما از من و قلبم نخواه که تنهات بذاریم...

  • Torturer Of Love~L.S [Completed]
    26.5K 4.5K 26

    و تو میدونی؛ من، عاشقِ این دردم... "شکنجه گرِ عشق" 17نوامبر2018

    Completed  
  • ps, I love You |Z.M| • |L.S|
    126K 18.1K 61

    Highest Ranking : #1 in zayn malik #1 in liam payne #2 in romance پایم را روی مین گذاشته‌ام! اگر تِکان بخورم مرده‌ام... باید همینجا که هستم بمانم تا آخر دُنیا دُرست وضعیت ِسرباز جنگی را دارم، کنار تو و زیبایی‌ات... 👈🏻 لیام پین عاشق دو تا گوی خورشیدی بی احساسه‌‌.. چشم هایی که قراره زندگیش رو نابود کنن :) #liamTop #Ha...

    Completed   Mature
  • Our Destiny (L.S)
    1.1M 127K 134

    "من اسمش رو گذاشتم.... . . . سرنوشتِ ما..."

    Completed  
  • Angel [L.S]
    86K 17.7K 64

    [Completed] *Under edit* هری به خاطر دوست صمیمیش و تصمیم‌های غلط اون وارد ماجرایی می‌شه که باید از تنها دارایی به جا مونده ازش مراقبت کنه. اما ورق‌ها تک‌تک برمی‌گردن و می‌فهمه واقعیت هیچوقت اون چیزی نبود که فکرش رو می‌کرده. وقتی تنها چیزی که حس می‌شه درده، چه می‌شه که یک نفر مرهم باشه؟ پی‌نوشت: در این کتاب تمرکزی رو...

    Completed   Mature
  • Wolve [L.S]
    121K 14.2K 56

    من آسیب دیده ام این زخم از بین نمیره و بزرگتر و دردناکتر از قبل میشه زنجیر اختیارم دست خودم نیست حمله کردن و اسیب زدن به اطرافیانم قسمتی از وجودم شده من انسانی ام از جنس تاریکی گرگها به کسي رحم نميکنن ميکنن؟ حتی وقتی مقابل چیزی قرار بگیرن ازش کم نمیارن اما چرا من تو اقیانوس چشماش سقوط کردم ؟ * این داستان توسط...

    Completed  
  • Sin (persian translation)
    363K 51.5K 58

    گى بودن گناهه. تتو كردن گناهه. سكس داشتن قبل از ازدواج گناهه. بودن با لويى گناهه، هرى اينو ميدونه. اون ميدونه بودن با اون مرد مخالف هر چيزيه كه اون باور داره. اما حتى اگر اون مذهبيه ولی هنوزم كنجكاوه. *** *this book is translate by page and its not allowed to copy*

    Completed  
  • I've waited so long...
    510K 61.3K 67

    زیباترین آدم هایی که تا کنون شناخته ام، آنهایی بودند که شکست خورده بودند، رنج میکشیدند، دچار فقدان شده بودند و با این حال راه خود را از اعماق درد و رنج گشودند و بیرون آمدند این افراد، یک حسی از قدردانی، حساسیت و فهم زندگی داشتند که آنها را پر از شفقت، ملایمت و توجه عمیق و عاشقانه میکرد زیبایی این افراد، اتفاقی و بی س...

    Completed  
  • Sea's whisper [L.S | Z.M]
    191K 44.1K 60

    «بهش میگن زمزمه ی دریا و اون بزرگ ترین رازی که دریا توی خودش قایم کرده.»

    Completed  
  • He Was Blue
    271K 24.9K 49

    .. -میدونی اولین باری که دیدمت چی توجهمو جلب کرد؟ سرمو تکون دادم.. برگشت و به پشتش خوابید.. بعد اینکه با ورنون از پیشم رفتین اولین چیزی که تو ذهنم جرقه زد این بود.. -OH he was blue.. لبخند زدم و چرخیدم سمتش.. -چشمات همون رنگ آبیه مورد علاقم بودن و تو همون لحظه که بهشون فکر کردم یه چیزی رو حس کردم که دوستش داشتم و بعد...

    Completed  
  • دوپنجره
    14.1K 3.2K 12

    [تمام شده] دستات خودت نیستن، اما جزئی از تو ان...

  • Nobody could take my place [L.S]
    18.8K 4.7K 35

    [On Hold] هری رنگین‌کمانی بود که عمر کوتاهش لویی را می‌آزرد. از لحظه‌ای که باران گرفت تا هنگامی که پرتوهای خورشید تجزیه شدند و روی آبیِ آسمان هفت رنگ زدند، لویی رنگین‌کمانش را پرستید. حتی هنگامی که باران بند آمد، خورشید پشت ابر پنهان شد و رنگین کمان، زیبایی‌اش را از آبی گرفت لحظه‌ای در پرستیدنش کوتاهی نکرد. لویی عاشق...

    Mature
  • Baby Heaven's In Your Eyes [L/S: Persian Translation]
    94.4K 10.1K 25

    [OnGoing] بیشتر از این نمیتونست تفاوتی بینشون باشه. لویی تاملینسون ۱۷ ساله که آخرین سال دبیرستانش رو تو معتبر ترین مدرسه غیرانتفاعی دانکستر میگذروند.اگه تنها یک چیز باشه که اونو به شدت آزار میده,قطعا مدرسه ی سطح پایینِ دولتیِ خیابون روبرویی هست. هری استایلز ۱۹ ساله,کسی که درحال گذروندن آخرین سال دبیرستانش تو مدرسه دول...