𝙋𝙖𝙧𝙩𝙮 𝙥𝙖𝙧𝙩𝙮 𝙮𝙚𝙖𝙝
اینجا پست خونه ی قلب منه اگر دوست داشتید به صندوق نامه هاش سر بزنید...
[Completed] ~بوی قهوه، کاغذ های نو، کلمات و جانگ هوسوکی که بهشتش رو لابه لای اونها پیدا میکنه.
انگشتش رو با استرس به سمت پسر مو آبی گرفت."ت-تو کی هستی و تو خونه ی من چه غلطی میکنی؟" سرشو کج کرد و لباشو جلو داد. "منو نخور!" ژانر:طنز-رمنس-فانتزی_اسمات_کیوت
من جزئیات ده سال جنگ و تقلای تو رو نوشتم. برات نوشتم که چشمهات چطور عادت داشتن بدرخشن. چطور تارهای صوتیت با ارتعاش لطیفشون عادت داشتن معجزه بیافرینن. برات از تمام چیزهایی نوشتم که فراموش کردی. برات اسم آدمهایی رو نوشتم که دیگه به یادشون نمیاری. |نامجین - کوکجین| |انگست| |داستان کوتاه| BTS short fanfiction copyright ©...
قسمت بزرگي از دنياي تهيونگ با رنگ سبز پوشيده شده بود قسمتي كه دركش براي همگان راحت نيست،همون طور كه دنياي پيچيده ي ديگران براي تهيونگ تعريف نشده به نظر مياد : لبخند بزرگ و مستطیلی ای به سیمون دوست داشتنیش زد - میدونی که تو بهترین دوستمی سیمونی !
دو تا آیس امریکانو با یه بستنی توت فرنگی... ^^ یعنی قرار اون کوچولو با چشمای بزرگ عسلیش هر روز به من خیره بشه و تا عمق وجودم سر بکشه؟ A Sope fanfiction Written by VIO Book 1 of The One series [Highest ranking so far] #1 in iran #1 in btsfanfic #1 in cute #2 in fluff #2 in sope #3 in suga #3 in jhope #4 in bangtan
«بهم بگو ببینم... تو تا حالا کسی رو کشتی؟» «نه.» «تا حالا دیدی که کسی تو میدون جنگ بمیره؟» «نه.» «من کشتم، من شنیدم که دارن میمیرن و مرگشون رو هم دیدم. هیچ افتخاری هم نداره و اصلاً هم شاعرانه نیست. تو میگی حاضری برای عشق بمیری، امّا تو نه چیزی راجع به مردن میدونی نه چیزی راجع به عشق.» ☘︎نام: تکیهگاه ☘︎ژانر: درا...
ملاقات تصادفی خواننده ی مشهور، مین یونگی، با پارک جیمین، پسر نابینایی که توی تنهایی سردش دست و پا میزنه، آینده ی این دو نفر رو بهم پیوند میزنه. برای یونگی، جیمین پسری با جثه ی ظریف، صدای زیبا، پوست شیری رنگ و صورتی دوست داشتنیه که علارغم مشکلاتش، به خوبی از پس زندگی براومده. پسری که هیچ طعم خاصی نداره اما به شدت شیری...
جیمین هرروز صبح برای یونگی نامه ی کوچیکی مینویسه و اون رو روی یخچالشون میچسبونه. اما چی میشه اگر یونگی نبینتشون و روی یخچالشون پر بشه از برگه نوت های صورتیِ کوچک؟ معنی اسم فیکشن : خواستن یا آرزوی داشتن چیزی که رسیدنی نیست.
Survivors on Earth "چی میشه اگ یک روز بفهمی که یک همزاد تو پونصد سال قبل داشتی و دوست پسر همزادت ، همزاد اون دانشمند دیوونه ای باشه که همش توی آزمایشگاهشه ."
•Name: Van Gogh was his god! •Couple: Vkook •Sub couple: Hopemin •Writer: Amara •Genre: Romance, Angst, smut •Channel: @papacita01 ~•Teaser: _چرا هیچ وقت از ته دلت نمیخندی؟ از اون لبخندهایی که به چشمات میرسن و برق خوشحالی رو توشون روشن میکنن! سرش رو تکون داد و از پنجره به زمستونی که سفرهی سفیدی و غمهاش رو روی سر شه...
❁ Cᴏᴜᴘʟᴇ: #vkook #vmin ❀ Gᴇɴᴇʀ: Crime. Scienc fiction .Romance دستاش رو جلو اورد و بهم نشون داد. - «این دستها رو نگاه کن... بوی خون رو حس میکنی؟ میدونی خون رو چی پاک میکنه؟» سرم رو تکون دادم. - «فقط خون میتونه خون رو پاک کنه...چرخه انتقام هیچوقت به پایان نمیرسه. نفرت تکثیر میشه و یه روزی میرسه که از زمین، چ...
[C O M P L E T E] نویسنده:ماری کاپل ها: یونمین ویکوک نامجین ژانر: هیبرید،کمدی، فانتزی، فلاف، کیوت،اسمات،امپرگ این مجموعه تشکیل شده از ۴ فصل: فصل اول: my mochi kitty تمکیل شده_ یونمین خلاصه: یونگی هیچ وقت فکرشو نمیکرد اوردن یه بچه گربه ی کیوت اون رو به کجا ها بکشونه..... فصل دوم: my kookie bunny تکمیل شده_ ویکوک خلا...
"تهش چی میشه؟" "تهشو تو مینویسی." "اگر اون چیزی بشه که نباید؟" "هرچی شد، فقط مسئولیتش رو بپذیر." یونگی آهی کشید و دستاشو رو صورتش گذاشت: "خیلی احمقم، مگه نه؟" گوروم سیمای گیتار سیاهرنگش که با استیکرای عجیب و غریب تزئین شده بود رو با نوک انگشتای زخمی نوازش کرد. ملودیش آروم و نوازشگر بود: "نیستی میو کون. آدمای احمق حما...
جیمین یه پسر هیفده ساله است که در اثر یه حادثه قدرت تکلمش رو از دست داده و یک ساله که به مرکز توانبخشی برای دوباره به دست آوردن صداش مراجعه میکنه. حالا اون توی ناامید ترین روزای زندگیشه ودرست وقتی فکر میکنه شاید قرار نیست هیچ وقت دوباره بتونه حرف بزنه یه ملاقات همه چیز رو عوض میکنه. "تو مثل زئوس میمونی" روی دفترچه ا...
من اون شب به خودم و اون قوی سیاه قول دادم. قسم خوردم، که فرشتمو به همه ی آرزوهاش برسونم. و اون روحشو به من بخشید، بالهاشو به من هدیه کرد، که تا آخر عمر، تا جایی که مرگ مارو از هم جدا کنه، مواظبش باشم. " ∷∷∷∷∷ سر پسر کوچکتر که روی شونه هاش به خوبی جاخوش کرده بود رو آروم بوسید. ماه طلایی از این فاصله خیلی دست یافت...
جونگکوک وارث بدنام ترین امپراطوری مافیا در سرتاسر سئول تهیونگ پلیس تازه کاری که از طرف تیمش برای نابودی این امپراطوری به عنوان مامورمخفی فرستاده شده "قانون رو بلدبودی و بازی کردی، دونستن اینکه مغلوب شدی دیوانه کنندست." ♤♡◇♧ نویسنده این داستان Sugamins هست و من فقط ترجمه کردم. 🔞اخطار داستان رو حتما بخونید. VMinKook
[PAPER HEARTS~ قلب های کاغذی ] ژانر: فانتزی♡ درام♡ عاشقانه کاپل: جنلیسا ( جنی و لیسا بلک پینک) در پس این خاکدان غم ماهی با خشکی می امیزد... می امیزد و ما حراجیم ما حراجیم... حراج خوشبختی های کنسرو شده! به راستی من پیغام نارس کدام کشتی به لنگر نشسته هستم؟ و تو ناقوس کدامین پیکان هفت اسمان هستی؟! مواظب قلبت باش~ قلبت با...
او هر روز اونجا مينشست و ساعت ها، مدادش براى كشيدن طرح هايى دور از چشم پسر، روى كاغذ سفيد ميرقصيد.
" جانگکوک عزیز. من متوجه زخم های روی دست هات از زیر آستین بلندت شدم. این گل های یاس رو توی آب بذار و هر روز ی خورده از اون آب به دستات ، به زخمات بزن. توی افسانه ها میگن بوی گل یاس آدم رو جادو میکنه و باعث میشه گناهانش رو ترک کنه ".
"سئوکجین عزیز،" "دوستت دارم." "-R" "ترجمهی فارسی فن فیک "یادداشتهایی از آر امیدوارم دوست داشته باشید و لطفا از نویسنده اصلی هم حمایت کنید. By @ShadeOfBlackz ❤^o^ 1 in #Fluf 2 in #note 4 in #کیوت 5 in #Seokjin
One shot. Credits to the great author. LISA G!P
"شما می دونید من با دولت کار نمیکنم. " "به خاطر دوست پسرت چطور؟" ***** اگوست دی یکی از ماهرترین کارمندای سایت آدم کشی پینک پنثره. اون از زندگی روتین و یکنواختش راضیه. اما چی میشه یه روز صبح وقتی از خواب بیدار میشه به جای دوست پسرش روی تخت، یه نامه تهدید آمیز...
The fact that ' Butterfly ' is about loving someone who is suicidal makes it even more beautiful and sad at the same time ♡ این حقیقت که آهنگ ' butterfly ' در مورد دوست داشتن شخصی هست که قصد خودکشی داره باعث میشه این آهنگ هم زمان زیباتر و ناراحت کننده تر بشه ♡ کاپل اصلی : یونکوک
«𝑐𝑜𝑚𝑝𝑙𝑒𝑡𝑒𝑑» -دلم برای بارون تنگ شده بود! با چشم های غمگینش بهم نگاه کرد و صدای زیباش که زمزمه وار چیزی میگفت توی گوشم پیچید... -هودی هایی که نمی تونی بپوشیشون... بارونی که نمیتونی با چتر زیرش قدم بزنی... سرمایی که نمیتونی حسش کنی چه دلتنگی داره؟! ❀𝑛𝑎𝑚𝑒: 𝐼 𝑙𝑜𝑣𝑒𝑑 ℎ𝑖𝑚 ❀𝑐𝑜𝑢𝑝𝑙𝑒: 𝑘𝑜𝑜𝑘𝑣 ❀𝑤𝑟...
فیکشن آقای من🥀 ▪︎جونگکوک: "زیاده روی کن آجوشی من عاشق زیاده روی هاتم!"🐰 ▪︎تهیونگ: "تو یه سازی اسمتو میذارم کُ... از پایین مینوازمت از این بالا ملودیت رو استخراج کن!"🐯 •ممنوعه ای در دل #عشق و #خیانت 🤍↯ #MyAjjussi 🥀 - -Couple: TaeKOok 🌙 -Author: -Smutic🥀
[کافه ویولت] تو بارون بودی کیم تهیونگ و من یه چترِ باد برده ------------------------------- داستانِ کوتاه لطفا کافه بنفش رو با عشق و احساس بخونید :) ------------------------------- کاپل: ویکوک، ویمین ژانر: درام، رومنس، انگست