Select All
  • like crazy
    18.8K 3.3K 22

    «اوه متاسفی؟ چقدر متاسفی؟ متاسفی که تمام این مدت جوری رفتار کردی انگار بیشتر از هرچیزی توی این دنیا دوستم داری و توی زندانی که اسمش رو گذاشتی عشق، نگهم داشتی؟ فکر میکنی متاسف بودن کافیه؟نه. آفیسر مین، آدما اون کلمه رو وقتی به کار میبرن که بخاطر حواس پرتی چیزی رو روی زمین انداخته باشن نه این که قلب کسی رو شکسته باشن.» ...

    Completed  
  • 𝑱𝑼𝑺𝑻 𝑫𝑶 𝑾𝑯𝑨𝑻𝑬𝑽𝑬𝑹 𝒀𝑶𝑼 𝑾𝑨𝑵𝑻!
    311K 58.7K 76

    ‏بی شک، من آفریده شدم تا دوستش داشته باشم. گاهی اوقات حس می‌کنم، من حتی قبل از این که متولد بشم هم، عاشقش بودم! من به این دنیا پا گذاشتم، تا آخرین راه نجاتش باشم. من اومدم تا حداقل اینبار، جلوی مرگش رو بگیرم. پس عقب نمی‌کشم، جا نمی‌زنم، نمی‌ترسم و تا آخرین لحظه، برای به دست آوردنت تمام دریاها رو، یه تنه شنا می‌کنم. چو...

    Completed  
  • puppeteer
    468K 41.2K 41

    ♡ʙᴇ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴɢᴇ ᴛʜᴀᴛ ʏᴏᴜ ᴡɪsʜ ᴛᴏ sᴇᴇ ɪɴ ᴛʜᴇ ᴡᴏʀʟᴅ

    Completed   Mature
  • 🌌Do Not Look At Me_VKOOK🌌
    1.1M 187K 162

    [به من نگاه نکن] -:میشه انقدر بهم زل نزنی؟ تهیونگ: خب متاسفم چون باید بگم نمیشه ، تو زیادی خوشگلی. جونگ کوک پسر ساکت دانشگاه که خیلیا روش کراش دارن و منظور از خیلیا ، تهیونگی که هر روز نگاهش میکنه هم هست. _____ Couple:VKOOK

    Completed  
  • You're Mine
    93.9K 10.2K 14

    با حس دستای کسی که صورتشو نوازش میکردن اروم چشماشو باز کرد. اطراف شو از نظر گذروند و چشمش به غریبه ای که کنارش نشسته بود -تو کی هستی...! سعی کرد از رو تخت بلند بشه ولی پاهاشو دستاش محکم به تخت بسته شده بودن! با عجز نالید: -توروخدا باهام کاری نداشته باش +واقعا جیمین؟؟ تو فکر میکنی من بهت صدمه میزنم؟ غریبه دستاش رو...

    Completed  
  • C h a t VKOOK-''|COMPLETE|
    182K 29.6K 23

    (Persian translation) اون فکر میکرد که هیچ کس اونو دوست نداره و هیچ کس دوست نداره با اون هم صحبت بشه. تا روزی که از یک شخصی مسجی دریافت کرد و البته اون پیام برایه یک شخص دیگه ای بود. +Vkook رنگکینگ bangtanwords #11 و vkook #83 * این فیک با اجازه نویسنده ترجمه میشه پایان: 1398.6.21

    Completed  
  • Storyless Mist | StoryTeller illusion
    7.1K 1.4K 38

    مه آلود بدون داستان | Storyless Mist ✨ 🏷ژانر | تخیلی، ماجرایی، فانتزی 🌊 خلاصه: جیمین پسر 13 ساله ایه که بعد از کشته شدن پدرش توی یک سانحه، تازه با مادر و برادرش به یک شهر کوچیک اومده. توی سن حساسیه و نمیتونه با برادرش به خوبی کنار بیاد تا اینکه یک روز توی کتابخونه ی مدرسه، با باز کردن یک کتاب مرموز توی کتاب کشیده...

  • City Of Dead [Vkook AU]
    140K 23.8K 13

    "اون نيمه تاريكمو ديد و بهم گفت سياه رنگ مورد علاقشه"

    Completed  
  • 💡 slomb 💡
    128K 12.5K 17

    تا به حال شده دنیایی بدون زن ها تصور کنین؟ دنیایی که فقط مرد ها وجود داشته باشن! باید بگم الان سال 2219 هست و تقریبا هیچ زنی روی زمین پیدا نمیشه. همه این اتفاقات از صد سال پیش شروع شد. جنگ جهانی چهارم. صلاحی ساخته شد که میتونست تا کیلومتر ها ادم هارو بکشه. اما فقط زن ها. شاید فکر کنید که این کار بی فایدست اما باید بگم...

  • 𝖮𝖼𝖾𝖺𝗇 𝖤𝗒𝖾𝗌
    27.6K 5K 31

    +چشماش مثل یه اقیانوس منو به سمت خودش میکشید..همیشه بابت داشتن اون چشما تحسینش میکردم.سنمون پایین بود اما چشماش از همون موقع عشق رو بهم یاد داد. -اگه هنوز عاشقشی...پس من چی؟ +من عاشق تو ام و حاضرم جونمو برات بدم. تک تک سلول های بدنم اسم تو رو فریاد میزنن و همه چیزت منو جذب کرده؛ به جز... -به جز؟ +به جز چشمات..من حس می...

    Completed  
  • Last Keeper + Season 3 updating 🔰
    87K 18K 109

    خونه رو ترک کردم. تمام چیزی که اون روز با خودم داشتم کوله پشتی و تخته اسکیتم بود، به علاوه ی مبلغ نسبتا قابل توجهی پول که پدر بزرگم برام به ارث گذاشته بود. خوشبختانه سن قانونی در مورد وراثت تو کشور من 16 سال بود و وقتی دو ماه پیش پدر بزرگ ما رو ترک کرد پول نسبتا زود به حساب من واریز شد. بنابراین دیگه دلیلی نداشت که او...

  • Trouble mark •|L.S•|•Z.M|• COMPLETED
    352K 59K 79

    Highest ranking : #1 in fanfiction -خدای من... تو بلدی خفه شی? -باور کن نه!

    Completed  
  • Pied Piper #7 🚧
    9.5K 1.8K 12

    فلوت زن رنگارنگ هامیلین. لازم دونستم چند تا نکته رو بهتون بگم. 1. ایده ی اولیه ی این فیکشن از فیکشن BTS Outcast توی ذهن من جرقه زده. پس مواردی از قبیل اینکه فکر کنید بی اینکه نامی از اون فیکشن ببرم قصد دارم ازش سو استفاده کنم پذیرفته نیست. 2. این داستان شباهت ها با داستانی که اسم بردم به این معنی نیست که ایده ی خاص تر...

    Completed  
  • 『 MY DAILY 』
    5.7K 1K 25

    کتابفروشی سر خیابون سوم برای سوریم جذاب بود ؛ اما نه به اندازه صاحبش پارک جیمین ... پسری که به خاطر حادثه ای که براش پیش اومده بود خودشو لا به لای قفسه های کتاب حبس میکرد ... داستان من یه عاشقانه لوس و شیرین کلیشه ای نیست ... در مورد زندگیه واقعیِ . جایی که طبق یه قانون نانوشته دختراش نمیتونن به یه پسر به راحتی ابراز...

  • Devil wears prada || VKook
    145K 28K 31

    [ شیطان پرادا میپوشد. ] پایان یافته ژانر : رمنس/ انگست / فانتزی / سوپرنچرال / اکشن / حاوی اسمات کاپل : اصلی ؛ تهکوک - فرعی ؛ یونمین "این چرخه‌ی تکراری تا ابد ادامه داره و درمان عشق نافرجامی که هر روز و هر روز بهت یادآوری میشه، دست نیافتنیه! برای همینه که عشق برای ما درست نیست، ما نمیمیریم تهیونگ؛ هزار سال من رو حبس ک...

    Completed   Mature
  • How to be a criminal (L.S) (Completed)
    150K 26.2K 83

    من دوست دخترمو کشتم و الان دارم ازت دزدی یاد می گیرم! Highest rank : #7 in fanfiction وارنینگ : حاوی اندکی معصومیت از دست رفته (سکچوال کانتنت خودتون)

    Completed  
  • Unwanted love
    219K 29.6K 37

    جیمین یه دکتر موفق کاملا استریته (خودش اینجوری میگه) و از گی ها بدش میاد و عاشق دوست دخترشه! کوکی برادر جدید جیمین! یه خواننده گی موفق و خیلی تخس که میاد میشه بلای جون جیمین و تمام برنامه هاش رو بهم میریزه :) (این فیک دیگه توی تو پیج اینستا آپ نمیشه و فقط اینجا میزارمش) جیکوک💜

    Completed  
  • 𝐁𝐥𝐚𝐜𝐤 𝐁𝐞𝐚𝐮𝐭𝐲 [𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤]
    261K 35.2K 52

    [ completed ] |زیبایی سیاه| کاپل: ویکوک~ یونمین~ نامجین ژانر: درام | رمنس| انگست | اسمات مرد برگشت و تمام روح جانگ کوک رفت. چهره ای رو دید که تمام عمر ازش نفرت داشت. مردی رو دید که نمیخواست هیچوقت دیگه باهاش روبرو بشه. مردی رو دید که زندگیش رو نابود کرده بود. مردی که اسمش هم براش نفرت انگیز بود... کیم تهیونگ... پ...

    Completed  
  • Always You [L.S] ~ By Miss X
    3.2M 302K 140

    هری...هرررری...خواهش میکنم نجاتم بده...نذار من رو ببرن...هرررری... قطرات اشک گونه های پسر چشم سبز رو تر میکنن...صدا توی ذهنش تکرار میشه....حتی جرات نکن به التماس هاش گوش بدی استایلز...حتی جرات نکن برگردی سمتش... صدای فریادهای وحشت زده ی لویی تنش رو میلرزونن...روحش رو از هم میدرن...قلبش رو از کار میندازن اما این اجبار...

    Completed   Mature
  • A rugged road[Vkook]
    84.9K 10.5K 56

    این اولین فیکیه که مینویسم امیدوارم دوستش داشته باشید و چون اولین فیکمه ایرادامو بهم بگید اگه خوشتون اومد ووت و اضافه کردن به لیستتون هم فراموش نکنید😉💜 ~اکشن،معمایی،اسمات~

    Completed  
  • Oblivion | Sequel to PWHD 🔫
    27.4K 6.1K 58

    در ادامه ی داستان مردمی که وجود ندارند، پسر ها برای ماموریتی به یک جزیره فرستاده میشن . کریس بعد از از دست دادن سوهو افسرده شده و بقیه نگرانش هستن... اما توی اون جزیره چیزی منتظرشونه که نمیتونن باورش کنن. شوگا که در داستان اول نقش یه پسر عیاش رو داشت توی این کتاب سر از رازی بر میداره که هیچکس تصورش رو هم نیمکنه. رازی...

    Completed  
  • 24/7 [Sope] Completed
    45.8K 9K 42

    با اطمینان کامل دفترچه‌ای رو که عمرتو باهاش سر کردی باز می‌کنی و یک ضربدر بزرگ با خودکار قرمز روش می‌کشی و زیرش می‌نویسی تاریخ انقضائت تموم شده رفیق؛ روی میز پرتش می‌کنی و میری سمت زندگی روزمره‌‌ای که سالها دیگران رو به خاطر داشتنش مسخره می‌کردی. توی ایستگاه، کنار آدم‌ها، و منتظر قطاری که میتونه نقطه‌ی پایان یا شروعت...

    Completed  
  • My Turn! [VKOOK]
    152K 19.2K 70

    دوتا دوست مجازی که کم کم عاشق هم میشن با یه اتفاق کات میکنن و دیگه خبری از هم ندارن و زندگی یکی ازونا تباه میشه.. چی میشه اگه در آینده اونا عضو گروه معروف بی تی اس شن و بعد ازینکه دوباره به هم حس پیدا کردن بفهمن همون آدمان؟ _تو همونی؟تو همون عوضی هستی که یه شبه ولم کرد؟عاشقم کرد و ولم کرد؟ +ازت عضر میخوام _فقط خفه ش...

    Completed  
  • My Little Big Brothers (taekook_canon)
    57.2K 9.1K 33

    سه گانه ی my fucking life : فصل اول : my little big brothers فصل دو : the change up فصل سه : tears خلاصه فصل اول : جونگکوک راز بزرگی داره که از هیونگ هاش پنهانش میکنه ... ولی اتفاق جادویی که شب تولدش رخ میده درها رو به روی گذشته اش باز میکنه و همه چیز رو تغییر میده ...

  • Just Hold On(completed)
    440K 50.7K 60

    Larry+ziam از درد به خودش میپیچید و گریه های بچگانش تو کل اون کوچه ی تاریک طنین مینداخت.صدای خنده های اون آدمای مست هنوز تو گوشش بودن...آخه چرا از درد نمیمیره؟چرا این کابوسا تموم نمیشن؟آخه اون فقط یه پسر بچه کوچولوعه! ___________________________________ 💚💙👬 👬💛❤

    Completed  
  • Cancer [L.S] (Completed)
    49.5K 7.8K 17

    میدونم که قول دادم اجازه ندم چیزی بینمون فاصله بندازه ولی میدونی که... رقیب من سرسخت تر از این حرفا بود... . ( Larry Stylinson AU ) Written by: Fatemeh [Fatemeh, stylinson_ff, 2016]

    Completed  
  • Our Omega Leadernim!
    1.6M 232K 213

    کیم تهیونگ،لیدر ترسناک گروه،در واقع یه اومگاست که پنهانش کرده!برای 3 سال اون هویتشو به عنوان یه آلفا به خاطر ابرو از طریق داروهای شیمیاییه خاص جعل کرد.وقتی که داروها دیگه اثری ندارن و هورمونا دارن بهش غلبه میکنن،آیا اون تسلیم غریزش میشه؟

    Completed   Mature
  • Occult [Yoonmin]~Completed
    52.4K 10.9K 37

    جيمين براى نجات جون مادرش، مجبور ميشه به جادو روى بياره؛ ولى نميدونه كه استفاده از جادوى سياه آثار مخربى روى زندگيش ميذاره... #2 in BtsFanfic

    Completed   Mature
  • My Daddy
    498K 86.2K 66

    Name: My daddy Writer: maya^^ ژانر:روزمره،اسمات،ددی کینک،فلاف،عاشقانه💖 کاپل:چانبک / کایسو / هونهان ❌کامل شده❌ بکهیون یه منحرف کوچولو🍓 بود و با سیاستش هر چیزی که دلش میخواست رو بدست میاورد! ولی وقتی هوس یا عشق در یک نگاه اتفاق میافته بک میتونه جلوی اون غریزه مالکیت خودش رو بگیره؟! اون به پارک چانیول به جای اینکه به...

    Completed  
  • Before Our Spring - [Completed]
    75.8K 14.8K 48

    تهیونگ به جیمین قول می‌ده. شب‌ها می‌گذرن، روز‌ها از راه می‌رسن. باد می‌وزه، قول‌ها شکسته‌ می‌شن و فصل‌ها عوض می‌شن؛ تابستون، پاییز، زمستون، زمستون، زمستون. و برف همیشه موندگاره. تهیونگِ من، تو می‌تونی قولی بدی که شکسته نشه، آفتابی که خاموش نشه، شبی که از راه نرسه؟ می‌تونی برف‌ها رو آب کنی؟ می‌تونی بهار رو صدا کنی؟ ...

    Completed