Love me again
Love me again Couple : Vkook Genre : Romance . Angst . Omegavers . Smut . Mpreg هفته ای ۲ پارت آپ خواهد شد « اگر سخن ، میان من و تو پایان یافت و راه های وصال قطع شدند و جدا و غریبه گشتیم ... از نو با من آشنا شو ! »
Love me again Couple : Vkook Genre : Romance . Angst . Omegavers . Smut . Mpreg هفته ای ۲ پارت آپ خواهد شد « اگر سخن ، میان من و تو پایان یافت و راه های وصال قطع شدند و جدا و غریبه گشتیم ... از نو با من آشنا شو ! »
با غرش بلندی که کرد سر هر دو پسر هول زده سمتش چرخیدو جونگکوک با دیدن پسر مو طلایی که با چشمای خمار آبی لرزون، بهش خیره شده بود اونجا بود که حس کرد تیری به قلبش خورده و به آخر خط رسیده.... اون چطور تونسته بود همچین کاریو بکنه؟ با خشم و ناراحتی شدیدی که توی قلبش حس میکرد به چشم های ترسیده امگاش نگاه کرد،امگایی که حا...
کیم تهیونگ تقریباً از موقعی که بهیاد میآورد، همهچیز رو از دست داده بود. خانوادهای براش وجود نداشت و جفت حقیقیاش هم اون رو رد کرده بود. پس چه دلیلی برای زندگی جز پسر و مغازهی میوه فروشی کوچکش داشت؟ چی میشه، اگه جئون جونگکوک بخواد دوباره برای بلوبری و پسرش تلاش کنه؟ میتونه بدستشون بیاره؟ main couple:kookv genre...
مولتی شات:داستان از زبان جونگکوکه. از لحظهی پیدا کردن جفتش تا زمانیکه بالاخره پیوندشون رو قبول میکند ---- نمیدونم یه روزی دلم میخواست اون لب ها رو ببوسم یا نه؟آخه الان هیچ علاقهای بهش نداشتم!حس میکردم باید مزهی تلخی بده!یه تلخ بد! اشک از شدت بدبختیم توی چشمام جمع شد و من آلفای قوی تری بودم که اجازهی ریختن بهشون...
[بوسهی ماه] [همیشه و از جایی که شاهزاده به یاد داشت؛ بهش گوشزد کرده بودند که نزدیکِ اون جنگل نشه. ولی از اونجایی که پسر سرتق و کنجکاو تر از این حرفها بود، اهمیتی نداده و حالا اونجا بود... در حالی که یک غریبهی جذاب داشت دندونهای نیشش رو بهش نشون میداد و میخواست پوستِ گردنش رو خراش بندازه تا خونش رو بمَکه!] ≈...
"جوئن ها تنها ی پسر دارن. یک آلفای خون خالص و جفت از پیش تعیین شده تو. " "پس گفتید که قراره با یه امگا آشنا بشم و اون امگا لونای من خواهد بود ." "نگران نباش، تو از امشب لونای من هستی، برای اولین بار بهت سخت نمیگیرم " "اگر بقیه با خون شون مجازات میشن، تو با ناله هات توی تخت !" "بالا آوردن اون روی سگم واست گرون تموم می...
| کامل شده | دوستدخترم نود اکسش رو برای من فرستاد، میخوای بدونی بعدش چیشد؟ • ویکوک آیو | چت استوری • کمدی، رقابتی، توییتر، زندگی روزمره، عاشقانه و اسمات!
"من مرد دریام، یک ناخدا قلبش تو خشکی میمیره ارباب زاده" 𝐆𝐚𝐧𝐫𝐞: 𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞.𝐬𝐦𝐮𝐭.𝐨𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕
- الان جرم کردیم. - من فقط بوسیدمت. - این گناه بود. - لبهات رو گناهآلود کردم؟ چه بد! گناهم رو بهم پس بده. شکارچیها حق نداشتن عاشق بشن، این قانون پک بود. وظیفهی اونها حفاظت و شکار برای پک بود؛ اما اگه یک طرف قضیه پسر رئیس پک بود، چی؟ اگه یه شب توی سرمای زمستون امگایی با چشمهای پستهای قلبش رو توی دستهای شکارچی...
« آخرالــزمان; مردگان برمیخیزند ⚠️ » ⋄ همهچیز از وقتی شروع شد که شهر، توسط مُردههای پوسیده محاصره شد! کاپلها↵ ویکوک، نامجین ژانر↵ اکشن، جنگی، رمنس، مهیج، زامبی، هارش، انگست، اسمات‼️ برای دریافت اطلاعات بیشتر، پارت اول بوک رو چک کنید🏷
√ در حال آپ ¦ نام = پسر کیوت من ¦☆ ¦ کاپل = ویکوک ¦☆ ¦ ژانر = اسمات , فلاف , امپرگ , رمنس ,.... ¦☆ ¦ نوع = فیک ¦☆ ¦ نویسنده = فلوریم ¦☆ √ این فیک فقط دارای یک ورژن ویکوک است
هیچکس فکرش رو هم نمیکرد بدترین الفای پک جئون ها جفت کیم تهیونگ، وارث سلطتنی ها از اب در بیاد؛ اما وقتی اتفاق افتاد همه میدونستن این داستان به جاهای خوبی نمیرسه. « من مال تو بودم جونگکوک... الان دیگه نیستم » امگا با لحن سردی زمزمه کرد الفا بوسه ای روی دست های کشیده ی پسر گذاشت « اشکالی نداره، من هنوز مال توام هیونگ،...
[ فراری ] Cuple : KookV Genre : Omegavers , Smut , Dark Romance , Mpreg , Harsh , 🔞 جونگکوک بعداز اینکه متوجه گرایشِ عجیبِ منشی نوجوونش میشه ، باهاش یه رابطهی قراردادیِ یک ساله رو شروع میکنه.... چی میشه اگه تهیونگ بخاطر یه سهلانگاری ، برخلاف قوانین رابطه ی قراردادیش با جونگکوک ، باردار بشه و حالا قرار بود چه بلای...
"بس کن !تو منو بازی میدادی دنبال خودت میکشوندی و بعد میگفتی یه دوستم ! و بعد به من احمق میخندیدی چون یه عوضی بودی!" جونگکوک قدمی به عقب رفت ،کاملا خیس شده بود و قطرات بارون مثل شلاق های تیز بدنش رو مورد اثابت قرار میدادن ... با دیدن سکوت پسره روبه روش خنده ی تلخی کرد "اره...حق داری چیزی نگی ،همش تقصیر خودمه ،میدون...
کاپل: ویکوک ژانر: سلطنتی، رمنس، اسمات ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ _ میدونی وقتی میگم "مقاومت در مقابل چشمهات امکان نداره" یعنی چی؟ + یعنی چی؟.. _ یعنی دوست دارم!.. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ + آغوش تو، خونهی منه... جایی که احساس امنیت م...
[پایان یافته] چی میشه اگر جونگکوک بفهمه رستورانی که سرآشپز مورد علاقهاش توش کار میکنه، دنبال یک گارسون میگرده؟ ژانر: عاشقانه، کمدی کاپل: ویکوک نویسنده: 🐿️ این فیکچت در چنل ویکوک چایلد کاملاً آپ شده و اگه خواستید میتونید از اونجا هم بخونیدش @Vkookchild9597
فقط مال من؛ درحال آپ ~ . . . 𝑺𝒚𝒏𝒐𝒑𝒔𝒊𝒔:تهیونگ،امگایی که با دوست صمیمیش برای تتو زدن پیش تتو ارتیست معروف جئون جونگکوک میرن،چی میشه اگه تهیونگ تو همون نگاه اول دلباخته اون بشه و به هر بهانهای بهش پیام بده و مداوم ازش بخواد ملاقاتش کنه اما ندونه جونگکوک هم همین حس رو داره؟ 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:Kookv 𝐠𝐞𝐧𝐫𝐞:امگا...
تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتو...
جونـگکوک، بوکسور معروفی که به بیرحمی و زورگویی مشهور شده بود، بازی بدی رو با پسرک مو آبی شروع کرد؛ به طوری که نمیدونست قراره همخوابگی بعد از هر فایتش با اون پسر باکره و خجالتی رو به اعتیادش به مارگـاریتا ترجیح بده. _ من تموم زندگیم رو درحال مسابقه دادن بودم و به هیچکدومشون باخت ندادم؛ چون تونستم و بلد نیستم باخ...
کیم تهیونگ، فضا نورد کرهای/آمریکایی بعد از پرتاب سفینهاش به فضا با یه اختلال توی عملکرد دستگاهش مواجه میشه و به یه سیاره ی ناشناخته سقوط میکنه. انتظار داشت داخل مواد مذاب یا مثلا سیاهچالی چیزی بمیره ولی وقتی به اون فضایی عجیب و وراج برخورد کرد همه چیز عوض شد. _سلاااااام اسم من ژانکوکه اسم تو چیه؟؟؟
کیم تهیونگ، ریس شرکت موفق و بزرگی بود. اما در پدر بودن شکست خورد چون دختر کوچولوی عزیزش رو چند وقت پیش از دستداد. دختر کوچولوش عاشق خرگوش ها بود برای همين تهیونگ تصمیم گرفت یه خرگوش مشکی رنگ رو، که رنگ مورد علاقهی دخترش بود، به سرپرستی بگیره! اما خب چونکگوکی که یه خرگوش عادی نبود، بود؟ اون خرگوش تهتهکیم بود و یه...
وضعیت: اتمام یافته✅️ کاپل:ویکوک🐯🐰 ژانر: هایبرید، اسمات، فانتزی، سناریو، تاریخی، ماجراجویی. خلاصه⚠️: جونگکوک هایبرید و دورگهی انسان/مار هست که در یک گروه پایین شهر آدمها زندگی میکنه. اون، پاپا و دو نفر دیگه توی گروهشون زهری دارن که قابلت درمان و شفا بخشی داره. جادوگری در دربار پادشاهی کیم تهیونگ، حرف این نوع مار ر...
وضعیت: اتمام یافته✅️ کاپل: کوکوی🐰🐯 ژانر: امگاورس، روزمره، اسمات، امپرگ، کلاسیک خلاصه⚠️: تهیونگ امگای روستاییعه که بعد از رد کردن تمامی آلفا های روستاشون و گفتن اینکه "مرسی از ابراز علاقهات ولی من منتظر جفتحقیقیمم..." با لبخند از کنارشون رد شده. ولی حتی تصورش رو هم نمیکرد که جفتش، شهردار جئون باشه! چنل تلگرام رد...
وضعیت: اتمام یافته✅️ کاپل: کوکوی 🐰🐯 ژانر: امگاورس، بخشی از زندگی، رمنس، اسمات، انگست، امپرگ، مافیایی خلاصه⚠️: جئون جونگکوک آلفای خوشبختی بود که با امگا کیم تهیونگ ازدواج کرده بود. همه چیز خوب و عالی به نظر میرسید تا اینکه امگا راجب شغل همسرش فهمید! یک مافیا! هرچند آلفا نقش زیادی نداشت اما بازم امگا قبول نمیکرد تا...
_امگا از اینکه با یک آلفای سی و هشت ساله مزدوج شدی ناراحت نیستی؟ تو فقط هفده سال داری. میدونی که نمیخوام چیزی رو بهت تحمیل کنم. +خیر سرورم هرطور که خاندان شما بخوان عمل میکنم شادی من در رضایت شماست
اگر عاشق فیکشن امگاورس و سلطنتی هستید این فیکشن مخصوص شماست ☕🤍 بخشی از داستان : برخی از الفا ها همراه امگا میرقصیدن و برخی جدی و اخم آلود اطراف را نگاه میکردن تا از امنیت اطمینان حاصل کنند با نمایان شدن مو طلایی سکوت شد و همه با شگفتی به مو طلایی خیره شدن و تحسینش میکردند اما نگاه مو طلایی روی یک نفر ثابت مان...
"Full" بعد از گذشت ده سال نفرت تنها چیزی بود که تهیونگ نسبت به عشق قدیمیش احساس می کرد. میخواست باهاش بازی کنه؛ به گریه بندازتش و زمانی که بیچاره و ناتوان شد اون رو به حال خودش رها کنه. اما حتی روحش هم خبر نداشت جونگکوک چقدر میتونه خطرناک باشه.
Selenophile🌗 Couple : kookv, yoonmin Genre : omegaverse,werewolf,angst, fantasy, smut,romance - گاهی حس میکنم کسی دوستم نداره. - دوست داشتن من برات کافی نیست؟ - اما تو که عاشقم نیستی. _ آره ؛ اما ترجیح میدم کنار من آسمون چشمات بارونی باشه تا یکی دیگه خندهاتو ببینه.
🦋اسم: پروانه (کامل شده). 🦋ژانر: تاریخی/درام/انگست/اسمات🔞 🦋کاپل اصلی: کوکوی 🦋کاپل فرعی: نامجین/مخفی 🦋نویسنده: mj_stories ⚠️خلاصه: کیم تهیونگ پرنس کوچک ۲۱ ساله که هیچ علاقه ای به قانون های سخت و طاقت فرسای دوران گوریو ندارد، بازیگوشی هایش منجر به استخدام بزرگترین محافظ دوره توسط امپراطور یا همان پدرش میشود تا بتو...
كيم تهيونگ، كاپوى قدرتمندِ مافياى نيوجرسى، باید با دخترِ مشاورِ مافیایِ بوستون به قصد صلح ازدواج كنه، اما درست قبل از مراسم نامزدى با خبر فرار اون دختر، همه چيز بهم ميريزه و تهيونگ براى حفظ غرور و تحقيرى كه در خفا صورت گرفته، خبرِ ازدواجش با پسرِ اون خانواده رو اعلام ميكنه... قوىِ وحشى! ↳Name: Capo ↳Couple: Vkook ↳Gen...