His Tears
جونگین دوباره اونجا بود. انعکاس نور شهر تو چشم هاش میدرخشید. لباشو دور سیگار ارزون قیمتش حلقه میکرد و دودشو آروم بیرون میداد. موهاش با نسیم سبکی که تو بالکن خونه ی کیونگسو میپیچید تکون میخوردن و کیونگسو سرجاش خشک شده بود. نمیتونست چشم برداره ______________________________________________________ جونگین تا شب اونجا افت...