YoonMin aus
🐱to🐥: I personally love your voice better, it's my taste. اگه شماهم عاشق یونگی های شیفته و ذلیل و بیچاره ی جیمین هستید، پس اینجا جای شماست.✨
🐱to🐥: I personally love your voice better, it's my taste. اگه شماهم عاشق یونگی های شیفته و ذلیل و بیچاره ی جیمین هستید، پس اینجا جای شماست.✨
خلاصه؛ ولیعهد دو سرزمین چوسان و چین در آستانه رسیدن به قدرت دچار چالش هایی میشن. مین یونگی ولیعهد چین بزرگ که از مادری چوسانی و با نقض به دنیا اومده ، ظاهرا قدرت رو تو دست داره میخواد کشورش رو از وجود نائب السلطنه و هوسوک پسرخونده ی چوسانیش پاک کنه تا به قدرت مطلق توی دنیای شرق تبدیل بشه . و کیم سوکجین ولیعهد چوسان می...
| تکمیل| نفسای داغش رو تو گردن پسر آزاد کرد. دست هاش رو محکم گرفته بود تا فرار نکنه ، نه مثل دفعه های قبل +توی فسقلی..این دفعه چی دزدیدی؟! پسر کوچیکتر از ترس میلرزید ، اون گیر افتاده بود و راه فراری نداشت. -م...من..نمیدونم! مرد بزرگتر پوزخندی زد. +نمیدونی پارک؟....تو دیگه ساعت یا پولم رو ندزدیدی...تو قلبم رو دزدیدی...
• Name: Wicked Game [Angel Beats2]🍷 • Couple: Yoonmin, Vkook • Writer: Sadixen • NC: +21⚠️ Summary: مومو؛ زنی که همه چیز زیر سر خودش بود و برای حفظ گنگش، حاضره حتی پسرش رو هم از بین ببره! معامله با پلیس جوان و شرور، که یک طرف معاملهی اخیری که سر دخترهای دزدیده شده بود، قرار داشت... اما به سادگی به گردن گربهی صورت...
{من محافظِ بادیگاردم هستم} کاش از اول میدونستم با کمک کردن بهت دارم خودمو تو چه دردسری میندازم. انگار من با دست های خودم قلبم رو گذاشتم رو تیغه ی گلِ رز. این یه عشق تعریف نشدست، قرار نیست حتی خودمون بفهمیم که بهش دچار شدیم، چه برسه به باقی آدم ها که بخوان درک کنن یا بپذیرنش... ☆این فیکشن قراره وایب قرمزرنگ از جوونی ب...
دو تروریست ، مین شوگا و دستیارش کیم تهیونگ یه ماموریت جدید برای ترور پسر پروفسور پارک و تهدید اون میگیرن. این ماموریت برای مین شوگا فوق آسون به نظر میاد و تهیونگ هم باید تو این ماموریت ثابت کنه که بالاخره میتونه یه تروریست حرفه ای باشه. ظاهرا که همه چیز عادیه اما اینبار یه چیزایی قرار نیست درست پیش بره. شوگا جز ادم کش...
ɴᴀᴍᴇ: ᴘᴏʟᴀʀᴏɪᴅ ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ʏᴏᴏɴᴍɪɴ sᴜʙ ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ᴠᴋᴏᴏᴋ, ɴᴀᴍᴊɪɴ ᴡʀɪᴛᴇʀ: ʟɪʀᴀ ɢᴇɴᴇʀ: ᴀɴɢsᴛ, ᴅʀᴀᴍ, ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ 𖡋 𝐓𝐄𝐀𝐒𝐄𝐑: آنجا خانه ای بود برای کسانی که نمی توانستند از خودشان مراقبت کنند. برای کسانی که صداهایی می شنیدند. کسانی که افکار عجیبی داشتند و کارهای عجیبی انجام می دادند . خانه را برای این ساخته بودند که آن ها را درو...
❗️این فیک هنوز کامل نشده Couple: Yoonmin Genres: Drama/ Romance/ Angest/ Mystery Up time: نامشخص خلاصه فیک: زندگی جیمین توی بدبختی خلاصه میشد! برای همین روی پل تصمیمی گرفت که به نظر خودش بهترین بود... میخواست ارتباطش رو با دنیا قطع کنه و همزمان خودش رو نجات بده و بقیه رو خلاص کنه. یونگی دادستان تازه کاریه که روی پ...
نام فن فیکشن : سیاه چاله کاپل ها : یونمین ، تهکوک ، نامجین ژانر : جنایی ، رمنس ، اکشن ، هیجانی ، خشن ، سوپرنچرال خلاصه : زمانی بود که بی اهمیت به هیچ چیز و هیچ کس پاش رو روی سینه ی خوناشام ها میذاشت و بدون درنظر گرفتن اشتباهی که اون موجود مرتکب نشده با آرامش ماشه رو میکشید. ولی اکنون این شهرش است که رنگ بوی کثافت...
Complete #yoonmin #Vkook برقص روی تیغ این صحنه برای ماست و اگه تمام شدیم جاودانه خواهیم شد ! چشمم رو آینه ات کن بهم بگو که توی صورت غمگینت میبینی که چطور غم تورو مثل فرشته ای پاک قالب داده بهم بگو که از لا به لای ترک های قلبت ... نور بکر عشق رو میبینی بهم بگو ... چشم من هر چه در تو دید طیف های زیبایی بود. پارتی از...
[-کامل شده-] 𝐌𝐢𝐧𝐘𝐨𝐨𝐧 ~طبقهی هفت واحد هفتاد و هفت! خلاصه: یونگی زخم خورده بود. جیمین میخواست زخمهاش رو التیام بده. *** ▪️Name: Heal me ▪️Couple: YoonMin (Jimin🔝) ▪️Gener: Romance, Slice of life, Short story *** ▪October 16th, 2020▪ توجه داشته باشید که این داستان فقط افکارِ منِ نویسندهاس و اتفاقاتی که توی کتا...
وقتي كه جيمين ميفهمه ميتونه روح هر موجوديو ببينه وقتي توي خونه ي جديدشون شوهر خواهرش توسط يك روح كشته ميشه و جيمين تنها كسيه كه اخطارهاي روح توي خونرو ميفهمه و مهم تر اينكه اون روح نسبت نزديكي باهاش داره و بايد مشكلش رو حل كنه تا بتونه به زندگيه بعديش بره و خب حل كردن مشكل شايد با كمك دوستش يونگي راحت بنظر بياد ولي...
Pure [ Mpreg ] ▪Yoonmin ▪Kookv بخشی از فیک: جیمین: اون ... اون قضیه یه اجبار بود! من به محض اینکه بتونم کمکت رو جبران میکنم تا برای همیشه کارمون باهم دیگه تموم بشه تو هم مجبور نباشی هرزه ای مثل منو ببینی! مرد خنده ی مستی سر داد ، طوری که صدای خنده هاش لرز ترسی به جون پسر می انداخت، آروم سمتش قدم برداشت و جلوی اون ایس...
• جیمین مثل بمب ساعتی بود؛ باید رمزش رو به دست میآورد و با احتیاط سیمهایی رو که توی مغزش اتصالی میکرد و چیزی به آتش سوزی نمونده، از وسط قیچی میکرد. • Multishot • Genre: Romance, Fluff, Smut
مـيـن يـونگـي x پـارک جیـمین • كـاري از تيـم ترجمه ميـن شـوگٓا آي آر• پارك جيمين در نقشِ پسرِ لوسِ رئيس شركت،و مين يونگي در نقش خلافكار يك باندِ سه نفـره 🚂🧣
ابرها از حرکت ایستادن، خورشید نورش رو فقط به اون دو نفر بخشید، دریا لبخند زد و امواج به امید دیدن دوبارهی جیمین همراه معشوقش، توی دریا محو شدن تا دوباره برگردن... • MultiShot • Genre: Romance, Angst
٧ روز گذشت...٧ روز بدون گل و قهوه گذشت...٧ روز بدون اون گذشت...
پسرى كه هيچ وقت عشق و علاقه رو، حتى از طرف پدرش هم تجربه نكرده، با غريبه اى آشنا ميشه كه نه تنها احساساتش، بلكه زندگيش رو كاملاً تغيير ميده. #2 in MinYoongi #3 in ParkJimin #3 in BtsFanfic
~⚚~𝑃𝑎𝑡𝒉𝑤𝑎𝑦 "گذرگاه" 𝑦𝑜𝑜𝑛𝑔𝑖 ⌇ 𝐽𝑖𝑚𝑖𝑛 𝐴𝑛𝑔𝑒𝑠𝑡 , 𝑆𝑚𝑎𝑡 , 𝑤𝒉𝑖𝑐𝒉 , 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒 , 𝑓𝑎𝑛𝑡𝑎𝑠𝑦 -"تو عاشق شیطان شدی!" -"تو نمیفهمی عشق چیه هیونگ"
یه پیانو... عشق اول و دنیای یه نفره همون پیانو... میشه منبع آرامش یه نفر دیگه! یعنی... همین پیانو... میتونه قلب این دو زجر کشیده رو ... درمان کنه... به هم پیوند بده؟؟؟ اگه بتونه... اون موقع است که شاید جنبه های خوب زندگی رو هم ببینن! زندگی ای که با پیانو شروع بشه... چه زندگی ای میشه! Best ranking #1 piano
او هر روز اونجا مينشست و ساعت ها، مدادش براى كشيدن طرح هايى دور از چشم پسر، روى كاغذ سفيد ميرقصيد.
عشقى با طعم نعناع، كه وجود جيمين رو خنك و سرزنده ميكنه؛ و بعد ميسوزونتش... #5 in MinYoongi #10 in Bangtan
متاسفم یونگی تو نمی تونی خودتو از شر پارک جیمین خلاص کنی . خوش بگذره! *** نگاه یونگی به لبای جیمین و خورده بیسکوئیتای روش افتاد و بی اختیار با تحسین گفت:(( خوشمزه به نظر میاد .)) جیمین لباشو تو دهنش کشید و به رد شکلات روی لب بالایی یونگی نگاه کرد. _ مال توام . دوتا پسر با نگاه مب...
ماه رو دوست دارى هيونگ؟ -خيلى زياد دوسش دارم. -چرا؟ -چون توى تاريكى شب، يه روشنايى خاص و پنهانى داره كه خيلى جذابه. ميتونم ساعت ها باهاش حرف بزنم و اون فقط سكوت ميكنه. -اگر بهم اجازه بدى، من ماهت ميشم هيونگ. شب هات رو روشن ميكنم و ميتونى باهام حرف بزنى، قول ميدم ساكت شم. اگر پسم نزنى، ميتونم ماهت باشم. #8 in Yoonmin ...
جيمين براى نجات جون مادرش، مجبور ميشه به جادو روى بياره؛ ولى نميدونه كه استفاده از جادوى سياه آثار مخربى روى زندگيش ميذاره... #2 in BtsFanfic
جیمین به صورت مخفیانه توی لاکر کراش سال بالاییش نامه میذاره. برای رو در رو صحبت کردن با کراشش زیادی خجالتیه. [چپتر ها کوتاهن] -جیمین: یه سال پایینی 15 ساله و یونگی یه سال بالایی 19 ساله ست. •ترجمه ی فارسی• Credit: btswritings
" ميخواى به كلكسيون تتو هات يه شاهكار ديگه اضافه كنى؟" "آره، اسم تو رو، پارك جيمين."
من يه برده ام. يه برده ى آزاد، افسرده براى گذشته، نگران براى آينده، معلق در حال.
یونگی:من فقط میدونم نباید این اتفاق می افتاد! جیمین:چه اتفاقی؟ یونگی:نباید عاشقت میشدم...
🔞 -سرورم ... آه... نتونست جملش رو کامل کنه وقتی یونگی زبونش رو آروم روی شاهرگ پسر کوچکتر کشید و بطور ناگهانی گردنش رو گاز گرفت و باعث ناله ی بلند تر جیمین شد. +تو... توی لعنتی... میدونی هربار که برای من میرقصی من رو به جنون میکشی... مطمئن باش نمیزارم اینبار بهت آسون بگذره! صدای دو رگه و خشن و در عین حال زمزمه وار یون...