My Dangerous LifE(kookv)
تهیونگ پسر تاجر کره ای هست که زندگی عادی هم داره ولی چی میشه اگه یه روز تو مهمونی روی جئون کراش بزنه ولی اون مرد متاهل باشه....! . . ژانر:کمی کمدی/اسمات/امگاورس/هپی اند . . کاپل:کوکوی/نامجین/یونمین . . در حال اپ . 💖🫂
تهیونگ پسر تاجر کره ای هست که زندگی عادی هم داره ولی چی میشه اگه یه روز تو مهمونی روی جئون کراش بزنه ولی اون مرد متاهل باشه....! . . ژانر:کمی کمدی/اسمات/امگاورس/هپی اند . . کاپل:کوکوی/نامجین/یونمین . . در حال اپ . 💖🫂
ایا تهیونگ به عنوان یه الفا و بهترین بازیکن تیم ، میتونه دل امگایی که سالهاست روش کراش داره ، به دست بیاره ؟ "با من قرار میزاری جونگکوک؟ " " نه " تهیونگ نمیدونه چطوری باید دل اون امگای شیرین به دست بیاره . پس شروع به فکر کردن می کنه که شاید باید بجای گلزنی تو بازی ... به سمت عشق شوت کنه !؟ ⚽️ ♡________...
من خودمو نفرین کردم....باورم نمیشه!!! اون نفرین لعنتی مسیر زندگیم عوض کرد. همه چیز از اون کتاب شروع شد ولی من اون نفرین دوست دارم...نفرین دوست داشتنی من. این منم...من یک نفرینم.....من معشوقه اربابم. . . جین متوجه لبخندی که روی لباش شکل گرفته بود شد دستاش برای لمس پسر پایین برد و کنار گوشش با صدای بم زمزمه کرد +وقتشه...
_ امگا کوچولوی من 🍓 _ ته امگایی زیبا و شکننده ای که پدر مادرش همیشه اونو اذیت میکنن بعد از دبیرستان باید جفتش رو پیدا کنه و از اون جهنم که اسمش خونس بیاد بیرون ولی درست تو روز تولد 18 سالگیش دزدیده میشه و................. ✧❁❁❁✧✿✿✿✧❁❁❁✧ ژانر : امگاورس - امپرگ - مدرسه ای - اسمات_انگست 🍓 پارت ها زیاد بلند نیستن پس نگ...
با چشم های براق با پدر خوندش نگاه کرد و لبش رو گزید تا بدون لکنت حرفش رو بیان کنه × ددی یونگی نیشخندی کوچیکی زد و دستی به موهای جیمین کشید _ ددی ؟؟ به آبروی بالا رفته پرسید و لیسی به لبش زد _ این کلمه رو به همه نمی گن بچه جیمین لب هاش رو اویزون کرد و اخم کوچیکی رو بین ابروهاش نشوند × ولی م...من مییی خوام ببگم چون...
+تو نمیتونی یه شخص معتادو درک کنی جونگکوک! _ درسته...ولی تورو میتونم. پسر بزرگتر به سمتش خم شد و گفت: من بدونِ فنتانیل نمیتونم. جونگکوک هم بهش نزدیک تر شد : خب پس...میتونم فنتانیلت باشم! _______ 𝚆𝚛𝚒𝚝𝚎𝚛:Miky:> سناریوی نصفه شبی:) وضعیت: اتما...
-این احمق پسر همون پلیسیه که منو درحین سیگار کشیدن دستگیر کرد . -مگه من چه بدی به مین یونگی کرده بودم؟ -دیدن گریه هات روحمو ارضا میکنه پارک جیمین -بدبخت تر از پارک جیمین تو زندگیم ندیدم ! °•°• تگ ها: -آیو / فیک چت -مدرسهای -قلدری داره -جیمین یه جوجهی زرد ناز نازی -یونگی یک عدد سگ هار که دلش میخواد اون جوجه ناز...
سرزمین میدگارد +جنگ بین میدگارد و سرزمین اِلف ها چندین سال ،ادامه داره سرورم -خسارت های وارده زیاده سرورم 👑 قطعنامه صلح امضا میکنم * یعنی تو شرط ازدواج میپذیری هیونگ ؟ 👑 برام مهم نیست ، اون هرگز قلب منو نخواهد داشت ____ سرزمین اِلف ها + پادشاه میدگارد مین یونگی ، قطعنامه رو پذیرفتن 👑 کسی که باید بره انتخاب...
کیم تهیونگ دانشجو ممتاز اکادمی سلطنتی که مسئول تور اکادمی جئون جونگ کوک شاهزاده جوان و دردسرساز شده ،چی میشه اگه تهیونگی که از دست کوک آسی شده بخواد جور دیگه ای ارومش کنه و کوک هم بدش نیاد بیشتر شلوغ کنه .... ژانر : رمنس, عاشقانه ، مدرسه ای ،اسمات ، فیک چت ، اندکی کمدی کاپل : ویکوک ، هوپمین ، نامجین تعداد: ۴۲
« اوج خوشبختی... دقیقا لحظه ای که فکر میکنی بهتر از این ممکن نیست ... لحظه ای که درست مثل یه رویاست ... همچی اینقدر بی نقص و خوب پیش میرفت .. که باید شک میکردم ... ولی تا ابد ادامه داره ؟ ... نمیدونم .. شاید .. برای ما همچیز به ثانیه ها گره خورد ... ثانیه بین خوشبختی و نابودی .... این ثانیه ها بهمون خیانت نمیکنن ؟...
پارک جیمین یا به اختصار جی ام ... نویسنده تازه وارد دنیای وبتون ... که طوفان به پا کرد .... گرد و خاکی که دامن خودش رو هم گرفت .... درست از بالای قله شهرت سقوط کرد .... درست لحظه ای که همچیز بهم ریخته بوده .... لحظه ای امید از بین رفته بود ... لحظه ای که دوستی ها به شک افتاد .... لحظه ای که زندگی به پایان رسید...
هوسوک به فرزند خوندگی گرفته شده.هوسوک لکنت داره. و یونگی تمام زمان دنیا رو برای هوسوک داره.
_ فکر کنم یه اشتباهی شده آخه یعنی چی"تبریک میگم شما حامله ای"؟ +شما آروم باشین یه لحظه _تازه اونم از کی؟؟ این احمق؟؟ +تست تعیین هویت ثابت کردن که بچه تو شکم شما از اقای جئون هستش _مطمئنم یه اشتباهی شده عقل آدم سالمم میفهمه همچین چیزی ممکن نیست شما دیوونهاین همتون دیوونهاین در واقع اونی که دیوونه شده منم کیم تهیونگ...
نت های شبانه : جونگکوک که بخاطر امگا بودنش خانوادش تو یکی از واحد های آپارتمان زندانیش میکنند.. تهیونگ همسایه جونگکوک که از قضا جفتش هم هست... فقط رایحه جفتش رو حس میکنه و بخاطر تلخ بودن رایحه جفتش هر شب براش ویلون مینوازه تا جفتش کمی هم که شده اروم شه... کاپل:ویکوک.. یونمین.. نامجین. ژانر.. رومنس.. اسمات... امگاو...
White Rose | رُز سفید من به دلیل ترسی که از تو داشتم برای قویتر شدن تلاش کردم و به عنوان قوی ترین امگای پک رُز سفید شناخته شدم. ولی این کافی نبود نه تا وقتیکه تو دوباره برگشتی و ترسی که من چندساله در حال فرار کردن و انکار کردن آن هستم دوباره ظاهر شد. ::: - ا-از من دور شو... چشم های جونگکوک در یک لحظه از شیفتگی با بر...
"جیمین اون دقیقا دیشب منو بوسید.." "تهیونگ دو دقیقه دهنتو ببند و کمتر عر بزن..داره هی اینورو نگاه میکنه" "کی؟" "کراش عنترت و همینطور جفت احمقت،جئون جونگکوک" *********** جئون جونگکوک جذابترین سلبریتی جهان که دنبال جفتشه..حالا چی میشه صاحب قلبشو تو همون ساختمونی که زندگی میکنه پیدا کنه و بفهمن تو گذشته یه ربطی بهم دارن؟...
شما چقدر به پسرداییتون وابسته هستین ؟ اصلا چندبار در سال میبینینش ؟ خونه هاتون چقدر به هم نزدیکه ؟ جواب این سوال ها برای جونگکوک خیلی سادس ! اون دیووانهوار وابستهی پسر داییشه ! کیم تهیونگی که باهاش تو یک خونه زندگی میکنه و از لحظهای که چشم به این دنیا باز کرده اون رو دیده 👬🏻 ولی هر آدمی تو زندگیش اشتباهاتی داره...
Mpreg اونها کاملا متفاوت بودن؛ یکی خالصانه شوریده از عشق و دیگری، پر از نفرت و کینه؛ عشقی که بین اون جفت حقیقی شکل گرفته بود میتونست تموم کنندهی اون انتقام باشه؟
Most hated beloved~ من ازش متنفرم، اون ازم متنفره...ما از هم متنفریم. ----- _ما چیو نمیخوایم تهیونگ؟ _دیدن همدیگه رو. این همون کلیشه ی همیشگی هم اتاقی شدن دوتا پسریه که روی هم کراش دارن...ولی صبر کن، اینا که روهم کراش ندارن، از هم متنفرن! _عاشقم نشو جئون چون من تخمامم دستت نمیدم. ------ ژانر:کمدی،درام،مدرسه ای یه چو...
➳ Paparazzi تمامشده. ✔️ جونگکوک یه آیدل معمولی و بیحاشیهست. چی میشه اگر مچ اون فن فضولش که همهجا بیاجازه ازش عکسبرداری میکنه رو بگیره؟ کاپل: کوکوی، نامگی ژانر: عاشقانه، کمدی، فلاف، درام
tweet '༎ bbg '༎ vkook '༎ translate ترجمه ای* جونگکوک ایدلی که صاحب یکی از فن اکانتاش رو در حالی که ادعا میکنه که جونگکوک یه باتم متولد شده، جونگکوک از این طرز فکر متنفر بود پس تصمیم گرفت دلیل این فکر احمقانه رو که چرا اون فن فکر میکنه که اون یه باتمه رو بفهمه. .•́𝗎𝗉:پنجشنبه ها .•́𝖳𝗋𝖺𝗇𝗌𝗅𝖺𝗍𝗈𝗋:𝖵𝗂𝗁𝖺𝗇¯
جونگکوک، تک امگای خاندان آلفا پرست جئون بود و زمانی که به درخواست خانوادهاش، قراری مبنی بر ترک خونه و رفتن به سئول گذاشته شد، همه چیز به هم ریخت. تمام آیندهاش وابسته به تصمیمی بود که در اون لحظه باید میگرفت؛ به سئول میرفت و با فردی که پدربزرگش انتخاب کرده بود، تشکیل خانواده میداد؟ یا راهی برای بیرون اومدن از زیر...
▪︎داستان زندگی روزمره تهیونگ و جونگکوکه که قراره با هم با مشکلات زندگی دست و پنجه نرم کنن و البته چی میشه اگه تهیونگ یه رازی توی گذشته اش داشته باشه که از گفتن اون به جونگکوک میترسه ، تا قضاوت نشه 🤷♀️ .... ▪︎ . . . . ▪︎ ژانر : گی🌈، روزمره🌬 ، عاشقانه❤، کمی اسمات +۱۸😈🔞 ... ▪︎ کاپل اصلی : کوکوی ♡ ▪︎این اولین بوک...
بی شک، من آفریده شدم تا دوستش داشته باشم. گاهی اوقات حس میکنم، من حتی قبل از این که متولد بشم هم، عاشقش بودم! من به این دنیا پا گذاشتم، تا آخرین راه نجاتش باشم. من اومدم تا حداقل اینبار، جلوی مرگش رو بگیرم. پس عقب نمیکشم، جا نمیزنم، نمیترسم و تا آخرین لحظه، برای به دست آوردنت تمام دریاها رو، یه تنه شنا میکنم. چو...
[ عشق ابدی ] _ تکمیل شده همراه همدیگه کنار همدیگه هم قدم با هم پیش رفتیم ، باهم جفت بودیم ، همه چیز مثل یک زندگی عادی بود برامون ولی قرار نیست همه چی به وفق مرادت باشه ، این رسم زندگیِ در این دنیا فقط صبور بودن و زمان میتونه همه چیز رو درست کنه " جفت حقیقی هیچ وقت شکست نمیخوره ، من بهت قول دادم " °•~ COUPLE : KOOKV...
جئون جونگکوک سارق چیرهدستی که به نظر احمق میاد به خواسته خودش دستگیر میشه و وبه زندان میره، و اونجا امپراطوری خودش رو برپا میکنه، چطوری؟ قطعا همهی زندانی ها به گنده ترین سارق کره احترام میگذارند! البته بجز یک نفر! کیم تهیونگ رئیس باند قاچاقی که برخلاف میلش دستگیر شده و در تلاشه که یه جوری از زندان بیرون بره... تهیو...
[Completed] "ارباب جوان، یک پسربچه یتیمه؟!" سال نو مبارککک🎊 توی سیزده روز تعطیلات عید هر روز یک پارت از این مینی فیک آپ میشه.*-*
➳ I Want A Husband تمامشده. ✔️ «همهی امگاهای فامیل ازدواج کردن و فقط من موندم؛ این وسط گردنگیر دوستپسرم هم خرابه! من شوهر میخوام، دردم رو به کی بگم؟» تهیونگ احساس میکنه یه نفر طلسمش کرده، چون بختش بهطرز عجیبی بسته شده؛ و این درحالیه که خواستگار پولدار و خفنش رو بهخاطر دوستپسر گردننگیرش رد میکنه و بعداً به ش...
[بوسهی ماه] [همیشه و از جایی که شاهزاده به یاد داشت؛ بهش گوشزد کرده بودند که نزدیکِ اون جنگل نشه. ولی از اونجایی که پسر سرتق و کنجکاو تر از این حرفها بود، اهمیتی نداده و حالا اونجا بود... در حالی که یک غریبهی جذاب داشت دندونهای نیشش رو بهش نشون میداد و میخواست پوستِ گردنش رو خراش بندازه تا خونش رو بمَکه!] ≈...
- تهیونگ...! چه طور تونستی؟ - چی؟ - یه سوال ازت میپرسم... اصلا هیچوقت بهم حسی داشتی؟ - بنظرت اگه حسی بهت نداشتم، برام اهمیتی داشت که چطور دربارهم فکر میکنی؟! کاپل: کوکوی ژانر: فلاف، رومنس، اسمات، لیتل اسپیس(cgl) وضعیت: کامل شده