Select All
  • "Addicted"
    830 71 8

    - من معتادت شدم لیام پوزخندی گوشه لبش میشینه + البته که شدی - منظورم از نظر جنسی نیست لی + اوه مطمئنی؟ چون تنها چیزی که توی این دنیا بهش اهمیت میدی سکسه زَت - من.. من معتاد روح‌ت شدم غم وجودش حتی روی صداش هم تاثیر گذاشته بود رنگ شادی تو چشمای لیام کمی امیدوارش کرده بود ولی حرفی که از بین لب‌هاش خارج شد روح رو از...

  • Love, Cheater. >> Ziam {Persian Translation}
    40.9K 6.7K 31

    [Completed] زین سعی میکنه دنبال رستگاری‌ای بگرده که لیاقتشو نداره ، و بعد از خیانت کردن به لیام بهش نامه میفرسته و همیشه اونا رو با " Love, Cheater." امضا میکنه تا به احساسات کمی که توی خودش نگه داشته اضافه کنه .

    Completed  
  • Time For The Moonlight | Larry
    3.3K 928 10

    خلاصه: لویی فقط قرار بود توی کتاب فروشی هری استایلز مشغول به کار بشه اما از روز اول دلش رو به اون مرد قد بلند که شبیه یکی از الهه های یونان بود باخت ولی حالا چی میشه اگه هری ظاهرش فقط شبیه یه الهه باشه و باطنش خطرناک تر از یک شیطان؟! "قاتلی که خودش قربانی شد" این جمله باید تیتر اول اخبار بشه! اولین قربانی ایی که هیچ ش...

  • He Was Blue
    271K 24.9K 49

    .. -میدونی اولین باری که دیدمت چی توجهمو جلب کرد؟ سرمو تکون دادم.. برگشت و به پشتش خوابید.. بعد اینکه با ورنون از پیشم رفتین اولین چیزی که تو ذهنم جرقه زد این بود.. -OH he was blue.. لبخند زدم و چرخیدم سمتش.. -چشمات همون رنگ آبیه مورد علاقم بودن و تو همون لحظه که بهشون فکر کردم یه چیزی رو حس کردم که دوستش داشتم و بعد...

    Completed  
  • jackpot (L.S) [Completed]
    84.1K 10.9K 48

    "قمار فقط یه باتلاقه. کافیه گوشه ی پات بیوفته توش تا تورو تا عمق وجودت تو خودش خفه کنه زرنگ باشی دیرتر خفه میشی... احمق باشی زودتر..."

    Completed   Mature
  • The hit and run>>Zarry(Persian translation )
    8.4K 1.3K 14

    وقتي كاراگاه سابق زين ماليك و هري استايلز بايد باهم واسه حل كردن پرونده ي قاتل سريالي همكاري كنن چي ميشه؟ --------------- داستان كوتاهه. [completed]

    Completed   Mature
  • relax (ترجمه )
    109K 10K 44

    عاشق دشمن شدن بخشی از برنامه نبود این قرار نیست پایان خوشی داشته باشه

    Completed   Mature
  • راز(mystery)
    19.4K 4.3K 29

    جانی_تصمیم درست همینه لئو ، زین و لیام باید ازدواج کنن درسته زین گند زده بود ، خبرنگارا عکسش و هنگام ورود و خروج از گی کلاب نیویورک گرفته بودن و این خبر همه جا پخش شده بود و جانی از اب گل الود ماهی میگیره ، پسر کوچیکش که به قول خودش مایه ننگش بود و از سرش باز کنه لئو و جانی شریک هم بودن و بزرگترین سرمایه داران نیویور...

    Completed  
  • Never Again [Ziam]
    249K 27.3K 73

    - when ? - I don't know - maybe later ? -No, never again ------------- - didn't you say never again? - No , not gonna lose you again - but no , never again! **** -کی ؟ - نمیدونم - شاید بعدا ؟ - نه ، هیچوقت دیگه ---------- - مگه نگفتی هیچوقت دیگه ؟ - نه دیگه از دستت نمیدم - اما نه ، هیچوقت دیگه .

    Completed  
  • ^^LeMOn CAndy^^
    21.3K 5.3K 16

    ^^Ziam Mayne Cute Short Story^^ جایی که لیام یه پاستیل خور حرفه اییه و زین براش پاستیل می خره تا راضی بشه باهاش حرف بزنه... ^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^ #1_fanfiction #1_Ziam

    Completed   Mature
  • Stranger Love‌[Ziam Fanfiction]
    117K 15.9K 39

    {completed} -من‌ از همه چیز میترسم، از مردم، از رنگ ها، از دردها، حتی از خودم و هرچیزی که توی گذشته لعنتیم بود! اما چرا از تُ نمی‌ترسم؟! از عشق تُ، از رابطه با تُ، من هر ذره از وجود لعنتیو میخوام؛ پس بیا و منو با روحت ارضا کن! Baby, let me love you Goodbye.

    Completed   Mature
  • Plein de vie [ziam]
    63.9K 12.6K 47

    [Completed] plein de vie ~ full of life وقتی که دروغ جای باور رو گرفته و ترس مثل پیچک دور پاهات جوونه زده و قدرت برداشتن قدم بعدی رو ازت گرفته، قلبی که به درد خو گرفته تورو به کدوم سمت میکشونه؟

    Completed  
  • ◾Mr.Coffee◾{Ziam}
    15.9K 3.7K 25

    باید میفهمیدم شاعره! غرق شعر بود،غرق جزئیات!غرق حس عاشقانه از طرز نگاهش به قهوه ای که به سردی میرفت،از عطر تلخی که شال گردنش به شاهرگم تلقین میکرد! از نفس های آروم،قدم های مکث دار! از انتخاب یک کافه تکراری! از جمله های کوتاه ولی تا عمق وجود؛نامعلوم باید می فهمیدم؛از طرز نگاهش به نم بارون خوبی آدمای غریبه اینه که مجبور...

    Completed  
  • SYNDROME [ZiamFanfiction]
    110K 18.7K 52

    COMPLETED Ranking #1 in Fanfiction -حداقلش من همینی ام که هستم، تو کی هستی پشت نقاب هات ؟! +من همون لعنتیم که قرار بود عذابت بدم، ولی نمیدونستم با عذاب دادنت خودمم نابود میشم !

    Completed   Mature
  • [ The Fault In Our Stars ➳ Z.M ]
    179K 28.3K 53

    لیام از طبقه ی پایین داشت صداش میکرد، اما زین نمیتونست نگاهش رو از ستاره های بالای سرش ، توی آسمون تیره جدا کنه .برای ساعتها بهشون خیره شده بود تا شاید بفهمه ستاره راهنماش چرا داره اشتباه میکنه؟ زین خیره شده بود تا بفهمه چرا عاشق برادرش شده! -این داستان محارم نیست- ❌-Warning: you may think it's an Incest love story bu...

    Completed  
  • Sunken (Ziam)
    8.1K 2K 40

    تا حالا به این فکر کردید که شما تو چه چیزی غرق شدید؟ تو عشق؟ تو تنهایی؟ تو پول؟ تو تاریکی؟ تو شهرت؟ شاید هر کدوم از شما تو یکی از این ها غرق شده باشید... اما من... تو اکثر این ها غرق شدم... وقتی تو تاریک ترین روز های زندگیم بودم... وقتی همه امیدم رو برای زنده موندن و زندگی کردن از دست داده بودم... وقتی اصلا انتظارش رو...

    Completed  
  • Wanna be yours [l.s]
    560K 88.8K 109

    لویی یه پسر به شدت خجالتی و تنهاست،پسری که همه به خاطر ظاهرش و درسخون بودنش مسخره ش میکنن. تنها چیزی که اونو به مدرسه میکشونه نشستن سر کلاس ادبیاته چون این چیزیه که لویی عاشقشه... لویی دوستی نداره اما هر روز بعد از مدرسه به خونه ی "برثا" همسایه ی رو به رویی شون میره که یه پیرزن مهربون و دوست داشتنیه.لویی معتقده دوست ه...

    Completed   Mature
  • EXPERIMENT (L.s)
    321K 45.3K 75

    تنها گذاشتن فقط کاره یک انسان است.....اما من که انسان نیستم.....پس اینو تا آخرین روزی که نفس میکشی با خودت تکرار کن " من هیچ وقت تنهات نمیزارم". Finished✅✅ _________________ #experiment1#

  • illegal|l.S
    119K 24.4K 63

    عشق؛یک اتحاد دونفره‌ای است،علیه جهان. در سال [۱۹۴۰] و در پی شروع جنگ جهانی دوم، خانواده لوییِ نوزدَه ساله جلوی چشمانش به دست سربازان نازی به قتل می‌رسند. تلاش‌های لویی برای انتقام بی‌فایده‌ست! سرانجام، دستگیر شدنش سرنوشت او را با سرنوشت ژنرال هری استایلز گره می‌زند. Genre// War, Romance

    Completed  
  • No Homo [Ziam | Persian Translation]
    49.1K 5.7K 24

    زین: دیکمو ساک بزن مرد زین: اما با این حال منظوری ندارم داداش { جایی که زین و لیام بهترین دوستای هم دیگه ن اما کارایی میکنن که دوستا نمیکنن } {کتاب عکس داره و باید آنلاین خونده بشه} Translated by : @IWontBeTheOne & @_blueshift

    Mature
  • Travel To Love (Ziam)
    95.7K 13.3K 82

    چهار ساله همه ازش متنفرن... پدر... مادر... برادر... حتی همه ی فامیل با نگاه های پر از نفرت دلش رو به درد میارن... فقط و فقط به جرم بی گناهی... بی گناهی که تو دادگاه همه گناهکاره... تا اینکه بالاخره بعد از چهار سال غریبه ای رو میبینه که از هر آشنایی براش آشنا تره... یا شاید هم آشنایی که از هر غریبه ای براش غریبه تره...

    Completed  
  • Legionnaire(L.S) [Completed]
    378K 50.5K 64

    " دوتا زندگی واسم ساختی : زندگی فوتبالی ، زندگی پر از عشق"

    Completed   Mature
  • Bring me to life
    326K 42.4K 85

    completed _فقط یه ساعت صبر کن و بعدش بیرون شهر همو میبینیم _نه من نمیتونم یه ساعت صبر کنم.لطفا فقط گوشیو قطع نکن.فقط بذار صداتو بشنوم _زین اینجا پر از آدمه _و اینجا پیش من هیشکی نیس لیام... خب این یه زیام استوریه و من کیارام همین

    Completed  
  • Same mistakes Ziam
    184K 32.7K 79

    اکنون کجاست؟ چه می کند؟ کسی که فراموشش کرده ام!🧿

    Completed   Mature
  • save me (ziam) (Completed)
    169K 18.9K 65

    ز, ليام من ميترسم اونا مي خوان منو اعدا.... ل, هييشش هيچکس تا وقتي من اينجام جرعت نميکنه نزديکت شه تخس کوچولوم .کافيه دستشون بهت بخوره تا کاري کنم از ب دنيا اومدنشون پشيمون بشن

    Completed  
  • Hit me back [Z.M]
    464 110 16

    تنهایی و بی اعتمادی واقعا مفیده چون کسی نمیتونه بهت آسیب بزنه! ولی میدونی چیه،من انتخاب کردم جلوی تو آسیب پذیر باشم حالا به هر قیمتی...

  • Haze[short story L.S]
    39 17 7

    من مسکین دچارم به تو و تسکین شیرین نگاهت. در تلاطم این دریا تنها تو میتوانی هردویمان را از این طوفان رها کنی و به ساحلی امن برسانی. جایی که خارج از هرج و مرج ها در آغوش یکدیگر غرق شویم.

  • Blue man [L.S]
    58 17 7

    هیچوقت،هیچکس‌ سعی نکرد بفهمد که بر ما چه گذشت و چه چیزهایی را پشت سر‌گذاشتیم،یا از دست دادیم. نخواستند بفهمند خورشیدی که آنها در آسمان می‌بینند را، من در او پیدا کردم. که اگر او نباشد نور و گرمای زندگی ام سرد و تاریک می‌شود. و این خواستنِ بر نخواستن،بزرگترین پارادوکس‌ زندگی ام بود.

    Mature
  • Insomnia [Z.M]
    37.8K 7.7K 29

    لیامی که کل زندگیش تو یه خواننده ی معروف و دوست داشتنی به اسم زین مالیک خلاصه شده و حالا قراره یه سفر چند ماهه رو باهاش تجربه کنه... کاور:deborah_me@ [وضعیت:کامل شده!] 1 #ziam 1 #zaynmalik

    Completed  
  • Zaddy's Princess [Z.S]
    124K 7.8K 22

    Zayn:"Good boy just like that,princess"