"Sometimes I just want to yell out to the whole universe that you are mine , just mine but here I am sending whispers of my love to your ears and heart only." . . . "I intend to destroy everything you once cared for.." . . Two men living a carefree and independent lives meets each other and unknowingly falls in love...
🍀𝑵𝒂𝒎𝒆 : 𝑳𝒐𝒔𝒕 𝑰𝒏 𝑻𝒉𝒆 𝑱𝒖𝒏𝒈𝒍𝒆 🍀𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝒀𝒊𝒁𝒉𝒂𝒏(𝐿𝑆𝐹𝑌) 𝑽𝑲𝒐𝒐𝑲/𝑱𝒊𝑿𝒖𝒂𝒏 🍀𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝑨𝒅𝒗𝒆𝒏𝒕𝒖𝒓𝒆/𝑪𝒐𝒎𝒆𝒅𝒚/𝑫𝒂𝒊𝒍𝒚 𝑳𝒊𝒇𝒆 🍀𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓 : °•𝔂𝓪𝓭𝓮𝓰𝓪𝓻•° 🍀 گمشده در جنگل🍀 🍀خلاصه: ژو چنگ گا قراره با دوستانش به یه سفرِ مجردیِ قبل از ازدواج بره..اما درست یه ر...
They say when life gives you lemons, make lemonade out of them. But what if you already have the tastiest lemonade and then something happens to your lemonade and you have only super sour lemons again? That's right, you make new lemonade. All you have to do is add water and sugar and you're done! Or don't you? Xiao Zh...
من و تو و یه فنجون چایی بیا یکم از واقعیت دور شیم من و تو فقط دوست بودیم! فقط دوست بودیم؟ من ترجیح می‌دادم همان طور باقی بمانیم. اما لحظه‌ای که به خود آمدم؛ فیلی درست وسط اتاق بود. حتی اگر هزاران سال بگذرد؛ و این تنها راهی باشد که بتوانم کنارت باشم؛ من هزار سال دیگر به نادید گرفتن آن فیل ادامه خواهم داد! فقط برای اینک...
وانگ ییبو پسر مردی خودرای... پسری ک خیلی شبیه پدرشه... پسر ی خلافکار ک پلیسه... ترس عظیمی ک پنهون کرده... چی میشه اگ کابوس های زندگیش بشه بازیچه ی فرد دیگه؟ ژانر:معمایی/جنایی/عاشقانه/انگست/درام ییبو تاپ💚 و دارای سه فصل فصل اول کامل شده فصل دوم در حال آپ فصل سه در انتظار
بوم بوم بوم بوم.. صدای ضربان قلبش بود که به گوش می رسید. سریعتر از قبل میزد... نفساش آرومتر شده بود و بدنش گزگز می کرد. قفسه سینش میسوخت و نمیدونست کجاست و چند وقته تو این حالته. سردی آب و حس می کرد و دستگاهی که روی دهنش بود.. هوای خنکی که وارد ریه هاش میشد و چشم بندی که مانع از باز شدن چشم هاش میشد و در آخر... ◇◇◇ ...
-یوآن مان.. با تعجب به چشم های او می نگرد. در حالی که تصویر ماه درآنها به وضوع دیده می شود، می درخشند. -امشب، این بهترین کلمه در وصف شماست. یوآن مان عبارتی به معنای کامل و تکمیل است. متشکل از بخش های اول دو کلمه یوآن یو (ماه کامل) و مان یو (ماه گرد) می باشد.🌗 • نام رمان: سیم گون (به معنای نقره ای رنگ-به رنگ نقره) • ش...
Xiao Zhan, who looks like an ordinary guy with his handsome face and well defined body, has extraordinary skills, which no living human on this earth has. He can see Death. He can see the exact lifespan of a person and he can also see the way they die just by throwing them a single glance. But this power of his doesn'...
Kidnapped at the age of 5 became Xiao Zhan's worst nightmare. Being captured and tortured and having his parents being killed in front of him, is a trauma no child should bear witness to. But there, when the world was dark and painful with no hope for survival, he meets a light eyed boy, maybe the only ray of hope fo...
The sound of his voice chased away the darkness, anchoring him to the present. The sight of him alone made his heart sing, eroding the scars of grief and the agony of loss. The heavy weight of sorrow and the stinging truth that he alone mourned for Wei Ying. To live without Wei Ying was to live without air.
Wang Yibo and Xiao Zhan are two famous actors, singers and dancers. Xiao Zhan is a warm and friendly person while Yibo is more of a cold and serious person. Things started to change for Yibo when he started working for a series based on a popular Chinese bl novel along with Xiao Zhan. NOTE : This novel is only for e...
Wei Ying cares for the Wen remnants. He desires to protect them. The world wants Wei Ying and the Wen's gone. In consequence: The siege could never have been avoided. But: Wei Ying's story could still have been another one. Rating: M [To be safe]
"Lan Zhan, ever since you have recognized me after reincarnation, you have never left by my side and has always protected me from anyone and anything. Just how much did you miss me?" "More than you will ever know"
Wang Yibo known as most notorious Bad Boy and a heartbreaker. Xiao Zhan is known as most calmest person with cheerful mind. Wang Yibo can't stand with Xiao Zhan. Yibo hate Xiao Zhan more than anything in this world. Don't want to hear his name from Xiao Zhan mouth. Wang Yibo mostly hate the way Xiao Zhan smile. Xia...
He is a Lycan King. He is 1086 years old. His name is Wang Yibo. He is a half Vampire and half Wolf that's make him biggest fearing Lycan in the world. Currently he is looking at his mate while sitting in couch. His name is Xiao Zhan. He is an Omega. The lowest rank in Werewolf. He was looking down all the time while...
وانگ ییبو... خون آشام چندصد ساله ای که هیچکس از وجودش خبری نداشت... چون سالها بود در جنگلی نفرین شده زندانی بود و هیچوقت نمیدونست چطور این نفرین رو بشکنه و از زمانی که یادش میومد، از خون هیچ انسانی تغذیه نمیکرد تا اینکه یه روز شیائو ژان کنجکاو به جنگلی که تا به الان کسی جرات ورود بهش رو نداشته، پا میزاره و بدترین اتفا...
دستم رو ول کردی اما من تو رو از قلبم جدا نمیکنم وی یینگ اشک ها کلماتی هستن که قلب نمیتونه بگه ☁️انتیمد☁️ نیمه دوم رمان استاد تعالیم شیطانی روایت برادری ها و نابرادری ها قصه اعتماد و بی اعتمادی بعد از رفتن وی ووشیان تو این 13 سال چی به سر لان وانگجی و دنیای تعلیمات میاد؟ _لان ژان لقب ارباب نور و روشنایی واقعا براز...
وانگ ییبو... خون آشام چندصد ساله ای که هیچکس از وجودش خبری نداشت و سالها در جنگلی ممنوعه زندانی بود و هیچوقت نمیدونست چطور این نفرین رو بشکنه، با ورود ژان به جنگل نه تنها نفرین جنگل شکسته شد، قفل قلب ییبو هم شکسته شد... ولی هیچوقت همه چیز خوب پیش نمیره... و حالا که ییبو با دست خودش دلیل زندگیش رو کشته، چطور باید ادامه...
ییبو با پوزخند روی صورتش گفت *مشتاق کشته شدن* جان همراه با لبخندش گفت*نه بدون دعوا* **** ییبو خون اشامی که توی کافی شاپی که توسط یک زوج پیر اداره میشه کار میکنه و بخاطر شخصیت خون اشامی که داره قلب و بدنش به اون اجازه نمیده از نظر رابطه ی عاطفی و جنسی خودش رو وابسته ی کسی کنه. اما خب همیشه یه استثناهایی وجود داره :) ...
─نام فیکشن:࿐🐺ENCOUNTER🐺࿐࿔ ─کاپل: ییـــژان ─ژانر: امپرگ، اسمات، خون‌آشامی گرگینه، رومنس، فانتزی ─نویسنده: ᴋɪᴍɴɪᴇʟʟᴇ88 ─مترجم: ꜱᴇʙᴀꜱᴛɪᴀɴ ─روز آپ: 5 شنبه ─یک بار ییبوی ده ساله توله گرگی رو دید که داشت وارد جنگل میشد، تا زیر نور ماه کامل دنبالش کرد و وسط راه متوقف شدن. توله گرگ متوجه حضورش نشده بود و به بچه آدمیزاد ز...
the illness.. called HTSD. "Lan Zhan.. I have HTSD" Wei Ying said to Lan Zhan. "What do you mean. HTSD?... theres no possible way!" Lan Zhan responded to Wei Wuxian, flirtatious. "Lan Zhan, Im serious, everyday.. okay?" said Wei Wuxian. "Mm.' Lan Zhan replied while looking away. "Aah! No! I didnt mean everyday-!" Wei...
🦁COMPLETE🐇 Wei Wuxian left Lan Wanji the second time around after they knew everything and after he cleared his name for the wrong accusations towards him in the past. He died in Guanyin Temple after the real culprit die... But he woke up in Celestial realm. When He opened his eyes he doesn't remember anything but h...
▪︎نور تاریک▪︎[کامل شده] شما میگین گذشته آدما چقدر مهمه؟ هیچی..! این جوابتون اشتباه محضه، چون این گذشته آدماس که آیندشون رو میسازه... مثل شیائو ژان، پسری با چشمای هلالی و لبخندای درخشان که هیچکس نمیتونست تصور کنه همچین گذشته تاریک و مبهمی داره. گذشته ای هرچند فراموش شده که روی آینده سایه انداخته بود.. سایه ای از جنس خو...
▪︎فرشته مرگ▪︎ هرگز نباید به آدما اعتماد کرد. به لبخنداشون.. به نگاهاشون.. به حرفاشون هیچوقت نباید اعتماد کرد. اینها همه فقط یه نقاب پوشالی هستن برای پنهان کردن شیطان درونشون... ........ خلاصه: وانگ ییبو یکی از باهوش ترین افسرای دایره جنایی، کسی که به حل کردن پروندهای سخت معروفه با پیدا شدن یه قاتل روانی، کل شهرتش به...
─نام فیکشن: ࿐࿔⛓MY DANGREUS HASBAND⛓࿐࿔ ─کاپل: ییـــژان ─ژانر: رمنس، اسمات، امپرگ ─نویسنده: FatumaHabuya ─مترجم: Sebastian 🐾🍓 ─وضعیت: Full ─شیائو ژان یه مدرس 22 ساله اس و همینطور به عنوان سخنران انگیزشی تو خیلی از دانشگاه ها ، کالج ها ، دبیرستان های مختلف چین کار می کنه. بخاطر ظرافتـش شناخته شده است و همه دوسش دارن...
....♤Completed♤.... در سال 2070 تقریبا هیچ چیز غیر ممکن نیست. هر روز دانشمندان چیز های جدید کشف و اختراع میکنند . اما یکی دوست داره گذشته رو کشف کنه و روشون ازمایش انجام بده. گذشته تلخه اما اینده تلخ تر
یک داستان پر چالش و پر ماجرا این داستان احساسات زیادی دربردارد،عشق،نفرت،حسادت،سردرگمی،پشیمانی،که شخصیت ها با همین احساسات عمیق رشد میکنند و بزرگ میشوند. ییبو سال های زیادی ست که نفرت عمیقی را در قلبش می پروراند،نفرت از شخص غریبه ای که تصور میکند همه ی توجه و محبتِ تنها خانواده یعنی مادرش را از او دزدیده.اما هیچ چیز آن...
نگاهی به چهره ی غرق در خوابش انداخت.دست ظریفش را در دست گرفت وبوسه ای بر کف آن زد "الان دیگه همه ی وجودمو به تو سپردم،میشه همین جا نگهش داری؟"ومحکم دست را مشت کردو روی قلبش گذاشت. "میشه همین جا نگهشون داری و پسش ندی؟وقتی همه ی وجودم اینجاست،تو سینت، حالم خوبه...از پس همه چیز برمیام" نمیدانست چندبار آن مشت کوچک را بوس...
Top rankings: #1 bjyxszd ;) #2 Mystery #2 Wangxian #1 Wangyibo _BJYX_ " هشدار: این داستان قلب شما را خواهد شکست" 🎴ژانر: یاکوزا/ مافیا/ انگست/ جنایی/ معمایی/ رمنس 🎴کاپل: ییژان، کوانچنگ 🎴فصل اول: پایان یافته 🎴فصل دوم : در حال آپ S2 Description: 【شش ماه از مرگ وانگ ییبو، شینیگامی معروف، می گذره. کشور به وضعیت نسبتا...
ﻬღ ترجمه فارسی فیک ‹اون از یه مولکول بزرگتره، اون هستی ماست›👼 [Completed] ⌑ کاپل ‹ ییجان␋جان‌تاپ › ⌑ ژانر ‹ امگاورس، امپرگ، انگست، رومانتیک، اسمات، هپی‌اندینگ › ⌑ روز آپ ‹ یکشنبه‌ها › ⌑ نویسنده ‹ aces_low › ⌑ مترجم ‹ Arqavan › ⌑ ویراستار ‹ HooriA ›