bloody moon
کاپل : ییجان تایپ : ییبو تاپ (bjyx) ژانر : امگاورس ، امپرگ ، اسمات ، درام ، ومپایر ، ..... (هپی اند) تعداد پارت : نامشخص وضعیت آپ : یک پارت در هفته
کاپل : ییجان تایپ : ییبو تاپ (bjyx) ژانر : امگاورس ، امپرگ ، اسمات ، درام ، ومپایر ، ..... (هپی اند) تعداد پارت : نامشخص وضعیت آپ : یک پارت در هفته
─نام فیکشن: ࿐࿔💍Grew Up To Be Your Husband 💍࿐࿔ ─کاپل: ییـــژان ─ژانر: کمدی، رومنس، فلاف ─نویسنده : Endless_infinity ─مترجم: Avy🍓🌿 ─وضعیت: Full ─حتی نمیتونید تصور کنید وقتی به یه بچه قول میدین چقدر میتونه مصمم باشه. ➥All rights reserved to the original author and we are just translator of this work and permission t...
خلبانی که به دنبال جنگ در دریاچه نالینی به زمین می نشیند. و درمانگری که با وجودیتش او را نجات می دهد. درمانگر پرده ای دیگر از اینده را می بیند. و از آن پس ترس همدم شب های پرستاره دریاچه درمانگر است. نام:زیر صفر زوج: ییژان-ژوهای ژانر:اسمات-تاریخی-فانتزی
اگر دو نفر با گذشتهای دردناک و غمانگیز عاشق هم بشن و آیندهشون تحت تاثیر گذشتهی تلخ قرار بگیره... آیا ممکنه بدون کنار گذاشتن اون گذشته آیندهی دلخواهی رو برای خودشون رقم بزنن؟ جانگا خواهش میکنم خوب باش... میدونم چیکار کردم... میدونم دارم چیکار میکنم... میدونم چه روزایی در انتظارمه... اما التماست میکنم فقط خوب باش...
وابی سابی هنر اصیل ژاپنی در یافتن زیبایی در نقص و ژرفی در طبیعت، پذیرش چرخه طبیعی رشد، پوسیدگی و مرگ است. ساده، تنبل و بی نظم است و بیش از همه به اصالت احترام می گذارد. معنای اصالت برای ژان و ییبو چیست؟ دو مرد از دنیای کاملا متفاوت. یکی مردی از هنر جنگ, دیگری مرد هنر معانی قدیم. آیا این دو خط در نقطه ای به هم میرسند ی...
ییبو، جوانی ورزشکار با رویای شکستن مرزهای سرعت مسابقات رالی و ثبت امتیازی جدید و جاودانه در سر در کنار دوستانی بی نظیر و جان، شاهزاده ای فراری از چهارچوب های کسل کننده ی زندگی اشرافی که با آنها آشنا می شود یک شرط بندی و تغییر خط زندگی همه ی آنها این آشنایی و زندگی پر چالش آنها، هر کدامشان را با چه وقایعی روبرو میکند؟
فصل دوم آنتیمد از نگاه لان جان ⬅️⬅️⬅️ رازها فاش می شوند😱😍🧐😳 🇹 🇭 🇪 🇺 🇳 🇹 🇦 🇲 🇪 🇩 ✅⚠️سریال آنتیمد رو دیدی؟ ⚠️✅ 🛑چقدر سئوال برات باقی مونده؟ 😵💫 🛑 می خوای بدونی توی ذهن لان جان چی می گذشت که اونطور عاشقی کرد؟🤑😍 🛑 می دونی والدین وانگشیان چقدر تهذیبگرهای قوی ای بودن؟😯 🛑 می خوای بدونی چرا ل...
گاهی وقتا اتفاقاتی غیرقابل پیشبینی و دردناک زندگیتو تغییر میده... اگر تو زندگیت کسیو داشته باشی که با تمام وجود بپرستیش... حاضری هرکاری کنی تا هیچوقت نفهمه چه دردی میکشی... حتی اگر اون کار باعث نفرت و دوری بشه... حاضری ازش دور باشی و نبینیش اما باعث غم و ناراحتیش نباشی... . وقتی روزی میرسه که میفهمی تنها راه تسکین در...
گونه ی خیس از اشک مرد روبرو را با ملایمت نوازش کرد نگاه غمبارش را به چشمای متعجب و نگرانش دوخت چرا ...چرا زودتر بهم نگفتی مرد به سرعت نگاهش را گرفت سرش را پایین انداخت و به دست پسرک که روی بازویش جا خوش کرده بود و نوازشوار حرکت میکرد چشم دوخت با ملایمت فک مرد را میان انگشتانش فشرد و به سمت خودش برگرداند بار دیگر عاجز...
داستان یه امگا که به خاطر اشتباه و اجبار خانواده ی آلفای مورد علاقش همه فکر می کنن که کشته شده! امگا خودشو از خانوادش و آلفاش دور می کنه که بعد از چند سال برگرده و ازش انتقام بگیره... چون آلفا بهش گفته بود من نمی تونم تو رو جفت خودم بدونم چون تو نمی تونی بچه دار بشی! اما امگا با این حجم از غم یه شاه شد...شاه امگا ها! ...
در زیر آسمان پرستاره، در زمین بازیِ سرنوشت، آرامش شب شکست و شیائو ژان زمزمه ای رو شنید. - ژان گه سرش رو به سمت صدای خوش آهنگِ آشنا چرخوند، و با لبخندی کورکننده و گرم تر از خورشید تابستان ازش استقبال شد. در اون لحظه شیائو ژان احساسات پیچیده ای داشت و قلبش دیوانه وار شروع به کوبیدن در سینش کرد. چطور نباید احساسات پیچیده...
انتخاب اینکه قلبمان برای چه کسی بتپد در دست ما نیست. قلب همیشه کار خودش را می کند و گاهی انگار عاشق همان کسی می شود که مغزمان نهیب میزند و ما را از نزدیک شدن به آن فرد باز میدارد... قلب و مغز وانگ ییبو هم اصلا همکاری خوبی نداشتند. هنگامی که ییبو، آن پسر را دید مغزش فرمان داد که از او فاصله بگیرد. ولی قلبش اسیر آن پس...
وانگ ییبو یه سلبریتی معروفه که ناگهان حادثه ای تمام زندگی شخصی و حرفه ایش رو نابود می کنه "قتل" وانگ ییبو حالا یک متهم به قتله و از طرف تمام مردم به بدترین شکل طرد میشه شیائو جان مردیه که دورادور مثل سایه مراقب ییبوئه اما نمیتونه خودش رو بهش نشون بده اما دست سرنوشت بالاخره این دو نفر رو بعد از سالها دوباره سر راه هم...
ژانر : امگاورس_اسمات_واقعا مثبت هجده سال🔞 🚫🚫اصلا توصیه نمیشود این رو نخونید😅💜 دلم نمیاد حذفش کنم فقط😬 کاپل : ییژان هونهان تهکوک چانبک نامجین 💙فصل دوم آپ شد💙 خلاصه : ╔•°༄•🌞•═══════•°༄༚ 🐾ژان تو اولین روز امگا بودنش مورد حمله ی یک آلفا قرار میگیره و بعد اون خانواده شم تردش میکنند و ژان با یک بچه تک و تن...
گذشته مانند وزنه ای روی دوش شیائو ژان سنگینی می کند. او گذشته اش را به دنبال خود می کشد در حالی که ذره ذره وجودش زیر این بار خورد می شود. او رئیس یکی از بزرگترین کمپانی های ساخت تلفن همراه در دنیاست. رئیسی با صورت و رفتاری از یخ وانگ ییبو پسری که سعی می کند اجازه ندهد گذشته مانع حرکتش رو به جلو شود.او که قرار است به ع...
واقعا دردناک بود!!! دندوناش با خون گردن جان آغشته شدن. دندوناشو از گردن جان جدا کرد و شروع کرد رد خون رو با زبونش از روی گردن جان پاک کرد. جان که هنوز هم دهانش با دست ییبو بسته نگه داشته شده بود چشماشو بسته بود و اشک هاش گونشو از زیر ماسک خیس می کردن. بعد از این که چند بار زبونشو روی جای دندوناش کشید و مارکش رو روی گر...
سری داستان های جنایی "قتل" فصل اول: الماس فصل دوم : شیمیدان دیوانه ‼️ توجه: دارای صحنه های فوق خشن و اسمات🚫 زوج:ییژان ژانر:روح-عاشقانه-اسمات-جنایی
"همه چیز از یه تغییر شروع میشه" شیائو جان بخاطر فشار های روانی که بهش وارد شده قصد خودکشی داره اما در همین حوالی با وانگ ییبو رو به رو میشه!کسی که بی شک بیشتر نه اما کمتر از خودش دیوانه نیست! عاقبت این دو چی میشه؟از راز های همدیگه سر در میارن؟؟میفهمن پشت تمام این ماجرا ها چی بوده؟ منم نمیدونم بیاین ببینیم داستان چی م...
به کسی که برایت نمینویسد مزاحم روزهایت نمیشود درباره ات نمیخواند مهمترین تاریخهای تو را حفظ نمیکند و زندگی ات را پُر از کارهای شگفت انگیز نمیکند وابسته نشو... جان و ییبو دو دوست دو هم خاطره دو هم خانه در پی یافتن معنی حقیقی عشقند، عشقی که در ابتدا حتی برای خودشان ناپاک و ممنوعه است.... داستان شوکران، داستان زهری...
تو دنیایی ک آدما۲دسته ان(آب سرشت ها و آتشین ها،که ۲دشمن دیرینه اند)تکلیف ۲عاشق که درگیر عشق ممنوعه اند چیه؟ . . شاید اولش کشش نداشته باشه واسه بعضیا ولی وقتی ادامه بدین اصلا پشیمون نمیشین #1 paranormal
▪︎نور تاریک▪︎[کامل شده] شما میگین گذشته آدما چقدر مهمه؟ هیچی..! این جوابتون اشتباه محضه، چون این گذشته آدماس که آیندشون رو میسازه... مثل شیائو ژان، پسری با چشمای هلالی و لبخندای درخشان که هیچکس نمیتونست تصور کنه همچین گذشته تاریک و مبهمی داره. گذشته ای هرچند فراموش شده که روی آینده سایه انداخته بود.. سایه ای از جنس خو...
ژان دکتر فوق العادی هست در عین حال فوضول کنجکاو 🤪 ییبو خواننده مغرور که به جز خودش به هیچکس اهمیت نمیده همیشه باید حرف حرف اون باشه اجازه نمیده کسی تو زندگیش دخالت کنه حالا زندگی هر دو با دیدن هم دیگه عوض میشه😍
〄☾ نِیم : Atlantis Moon ✘کاپل : ʸᶤᶻʰᴬᶰ 【ژانر : [𝓢𝓵𝓲𝓬𝓮 𝓸𝓯 𝓵𝓲𝓯𝓮 ] - [𝓡𝓸𝓶𝓪𝓷𝓬𝓮] -[𝓓𝓻𝓪𝓶𝓪] 】 ◀هپی اند. ⏱پایان یافته. . . ★ [تریلر] . . محض رضای خدا، آخه اون هرکسی نبود که ییبو بخواد با تفکر بچگانه اش سر ندیدنش بجنگه! اون شیائو ژان بود، الهه زیبایی و نور شب خیره کننده ای که هر نگاهی رو مجذوب و فری...
─نام فیکشن: ࿐࿔⛓MY DANGREUS HASBAND⛓࿐࿔ ─کاپل: ییـــژان ─ژانر: رمنس، اسمات، امپرگ ─نویسنده: FatumaHabuya ─مترجم: Sebastian 🐾🍓 ─وضعیت: Full ─شیائو ژان یه مدرس 22 ساله اس و همینطور به عنوان سخنران انگیزشی تو خیلی از دانشگاه ها ، کالج ها ، دبیرستان های مختلف چین کار می کنه. بخاطر ظرافتـش شناخته شده است و همه دوسش دارن...
─نام فیکشن: ࿐࿔🌼The Eternal Daffodil🌼࿐࿔ ─کاپل: ییـــژان ─ژانر: رمنس، امگاورس، اسمات، امپرگ ─نویسنده: @_RuiShi_ ─مترجم: Sebastian 🐾🍓 ─وضعیت: HIATUS ─شیائو ژان با چشم هایی مملوء از اشک گفت" نه سال آزگار عاشقت بودم، تمام این سالها، عاجزانه میخواستم تا بهم توجه کنی و مهم نیست چقدر تلاش کردم اما تو هیچوقت احساسمـو بهم ب...
من دیگه نمیدونم باید چی بهت بگم واقعا نمیفهمم کجارو اشتباه کردم هرکاری میتونستم کردم اما... دیگه نمیدونم... واقعا نمیدونم باید چیکار کنم تا بفهمی این راهی ک داری میری تهش هیچی نیست چرا نمیخای بفهمی داری زندگیتو نابود میکنی هیچ آینده ای برای شما نیست سرشو خم کرد و نگاهش به موزاییکای کف اتاق داد این سکوت معنی نداشت...
با تو همه چی برام قشنگ تره... همه چی متفاوت تره... وقتی با توام دنیا رو جور دیگه ای میبینم... برام دیگه مهم نیست کجا باشم... چون بعد از اون اتفاقا تازه متوجه شدم عشق یعنی چی! عشق یعنی تو!!! پس تو هرجا بری...منم باهات میام! ای آن که آن چنان دوستت داشتم که عشق آتش گرفت! دوستت دارم❤️ داستان پسری که پدر خوانده اش خانواده،...
انتقام تنها واژه ای که به آن فکر می کرد. دنیا با او بد تا کرده بود، آدم ها هم بد تا کرده بودند. پس باید تقاص پس می دادند. باید ضربه می خوردند. باید ذلت می کشیدند. زمانی که سوفیای آب سرشت فکر می کند همه چیز به خوبی تمام شده، خود را درست میان بازی ای مرگبار می یابد. خیلی زود می فهمد حیله و خیانت سراسر زندگی او را فرا...
قرارمون فقط یک سال بود. -اشتباه نکن تو محکوم به منی! +محکوم؟! -تو در ازای عشق حقیقی به من داده شدی! باید ارزشش رو داشته باشی... +تا کی؟ -تا وقتی که منی وجود داشته باشه، تا وقتی که تویی وجود داشته باشه... تو محکوم شدی...توی دادگاه من...توی قلب و ذهن من؛ در آخر حکم تو، محکوم شدن بود! محکوم به موندن... محکوم به دوست دا...
─نام فیکشن:࿐🥀I Hate You🥀࿐࿔ ─کاپل: ییـــژان ─ژانر: امپرگ، اسمات، ازدواج تعیین شده ─نویسنده: ɪɴꜰɪɴɪᴛʏʟᴍ44 ─مترجم: Hani🍓💫 ─روز آپ: شنبه ─وانگ ییبو بدنام ترین و بی رحم ترین پسر دانشگاه و شیائو ژان یه پسر شاد و سرزنده و آروم! وانگ ییبو نه تحمل شیائو ژان رو داره و نه دلش میخواد حتی یک بار هم که شده اسمش رو از زبونش ب...