Select All
  • 𝑫𝒊𝒗𝒊𝒍𝒆_𝐍𝐚𝐦𝐣𝐢𝐧
    935 157 13

    کیم سوکجین پلیسی که هر روز فساد رو میبینه که مثل هیولایی از جلوش میگذره و فقط اونه که به دست هیولا آلوده نشده اما چی میشه اگر نامجون رو ببینه و هفت مروارید توی دل اقیانوس تاریک فساد همو پیدا کنن

  • The Stupid Manager
    1.8K 390 12

    +توی لعنتی آخرش گند زدی به وجهه ی من _فک کردی عاشق اینم که ببوسمت؟...هیچیعنی میخوای بگی تو اونشب اصلا مست نبودی؟...حالا میخوای خودتو تبرعه کنی و منو مقصر؟ +لعنتی تو که انقد موقع مستی خنگ تری چرا قبلش هشدار ندادی تا جلوتو بگیریم؟!

  • Mångata | NamJin [COMPLETED]
    553 152 5

    ☾ مُنگاتا | انعکاس نور ماه روی آب ☽ [کامل‌شده] × داستان کوتاه × ≍ کاپل ↤ نامجین ≍ ژانر ↤درام، عاشقانه، فانتزی ≍ نویسنده ↤𝕐𝕦𝕞𝕖 ≍ نامجون نوجوونی بود که از کودکی، رویای پیوستن به نیروی دریایی کشورش رو در سر داشت و هر روز توی بندر، منتظر رسیدن یکی از کشتی‌های نیروی دریایی می‌نشست، تا برگشتن سربازهایی رو ببینه که موفقی...

    Completed   Mature
  • Devil's Love 1 | Jinjoon.Namjin § Full
    37.4K 7.5K 32

    کیم نامجون، پسری که روحش پاک پاکه... حتی شفاف تر از آب زلال! عاشق یه پسر شده. ولی مشکل این نیست! مشکل اینه.. اون پسر یه "فرشته" است و فرشته ها حق عاشق شدن ندارن! کنار اومدن با عشقی که بهت علاقه نداره راحته؛ ولی کنار اومدن با شیطانی که تشنه به خونته نه! از نظر نامجون، رابطه بین شون مزخرف ترین مثلث عشقی دنیاست... تو...

  • Outbreak|ᴺᵃᵐʲⁱⁿ•ˢᵒᵖᵉ|شیوع
    829 119 7

    ༊*·˚𝑭𝒊𝒄𝒕𝒊𝒐𝒏 𝑵𝒂𝒎𝒆: 𝑶𝒖𝒕𝒃𝒓𝒆𝒂𝒌 ✧ اسم فیکشن: شیوع ✧.* آگوست دی، هوسوک رو گرفته بود تا هم بتونه برادرش رو از اون تیمارستان لعنتی خارج کنه و هم بتونه کسی که به آگوست تبدیلش کرده، عذاب بده. ولی خبر نداشت اون شکنجه‌ها فقط جک درون هوسوک رو بیدار می‌کنه نه چیزی بیشتر. ✧.* اما نامجون به‌جای اینکه توی آزمایشگاه...

  • زهر قهوه|•|Coffee Poison
    1.3K 326 14

    +قهوه میخوری؟ -نه دیگه... +چرا؟ تو که همیشه قهوه دوست داشتی. -مزه تلخ قهوه تا جایی لذت بخش که ته گلوت رو نسوزونه.تا جایی که لذتش ،زهر نشه تمام جونت رو بگیره. -ولی بعضی وقتا چیزایی هست از قهوه ،زهرتر. مثل حس عشق،مثل جدایی. ~~‌♡~~ •| قهوه میسوزونه، هم داغیش و هم زهرش و حس جدایی از یه عشق داغ، زهرش از قهوه تلخ تره. •|علا...

  • 𝐌𝐲𝐑𝐨𝐬𝐞
    14.7K 2.3K 24

    𝑵𝒂𝒎𝒆:𝑴𝒚𝑹𝒐𝒔𝒆 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆𝒔:𝑵𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏,𝑺𝒐𝒑𝒆,𝑲𝒐𝒐𝒌𝒗 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆:𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆,𝑺𝒎𝒖𝒕,𝒎𝒂𝒇𝒊𝒂,𝑯𝒂𝒑𝒑𝒚𝑬𝒏𝒅?! اسم: رزِ من کاپل ها: نامجین، سپ، تهکوک ژانر: رمنس، اسمات، مافیا، هپی اند؟! کی فکرشو میکرد اون قلبِ سنگی یروز عاشق بشه؟ کی فکرشو میکرد یروز تمام فکر و ذکرش یک نفر بشه اونم کی کیم نامجون...

  • DERANGED | NAMJIN
    2.5K 443 9

    | آشفته ، در هم بر هم | . . . با کت و شلواری سیاه رنگ و زیبا، در ردیف اول مهمانان و کنار بقیه اقوام درجه یک ایستاده بود و چهره‌ی ماه گونش، با لبخندی مزین شده بود. دستش رو در کنار پاهاش مشت کرد و خیره به محراب، برای عروس و داماد آرزوی خوشبختی کرد. هر چند داماد، عشق اول و آخرش بود.. . . . + به توئی که بخاطر ترست، دوست پ...

  • Traumatized [NamJin]
    1.2K 257 11

    مرد لبه تخت با فاصله از پسرک نشست. "زودباش. درست زیر تختت مخفیش کردی. مگه نه؟" سوکجین سر چرخاند. قطره اشکی روی گونه‌اش غلتید که دستش را ناشیانه روی صورتش کشید تا غرور نه چندان محافظت شده‌اش را حفظ کند. سر خم کرد و دستش، زیر تخت را فتح کرد. شئ براقی که نور را بازتاب می‌کرد، پیدا شد. لرزش انگشتانش به وضوح مشخص بود و ای...

    Mature
  • A Silent Voice [NamJin] [Completed]
    9.9K 2.6K 31

    پسر بالاخره برگشت و با دیدن او آنجا، انگار شوکه شد. دستپاچه اطراف را نگاه کرد. به دنبال چیزی می‌گشت. دفترچه‌ای برداشت و آن را مقابل چشم‌های مشتری بی صبرش گرفت. نوشته‌ها از قبل آماده بودند. (معذرت می‌خوام. نمی‌تونم بشنوم.) کاپل: نامجین ژانر: درام/انگست/رمنس/اجتماعی

    Completed  
  • 𝐌𝐢𝐫𝐚𝐜𝐥𝐞(Namjin)
    2.5K 264 7

    (درحال عاپ) ROMANCE,ANGST,KOMEDY COUPLE:NAMJIN وقتایی میرسه که فکر میکنی همه چیز تموم شده اما غیر منتظره نوری توی زندگیت پدیدار میشه به اسم "معجزه" که زندگیت رو زیر و رو میکنه. کیم سوکجین پسر شاد و مهربونه که بزرگترین آرزوش اینکه پزشک بشه اما طی یه قرار دادی مجبور میشه سر راه کیم نامجون مغرور و متکبر قرار بگیره و اونو...

    Completed  
  • Another chance | namjin
    4.7K 595 34

    اما...این موضوع یعنی فراموشی برام صدق کرده ؟ نمیدونم... ولی فکر کنم اون تونسته فراموشم کنه :) این سوال رو همیشه هر روز از خودم میپرسم فراموشش کردم؟ و هیچ جوابی براش ندارم... . کاپل: نامجین کاپل فرعی: سپ . ژانر: رومنس ، اگنست ، اسمات ، پلیسی ،امپرگ (کسی توش باردار نمیشه)

  • 𝐓𝐡𝐞 𝐆𝐨𝐝𝐟𝐚𝐭𝐡𝐞𝐫
    302 35 3

    کیم سوکجین و کیم نامجون برادرای ناتنی که تو شب تولد کیم بزرگ انتخاب پدرخوانده نسل بعد تنش بین دو برادر رو بیشتر میکرد با حس نفس های گرم کسی به گردنش بدنش کمی لرزید «از جشن لذت میبری برادر؟» «تو چته امشب میخوای رو اعصاب من راه بری؟» «اوه سوکجینا ما با هم برادریم پدرخوانده شدن یکی از ما فرقی نداره مهم مهر و محبتیه که...

  • 𝐊𝐚𝐢𝐫𝐨𝐬
    89 15 3

    نامجون پدری ۳۲ ساله که مدیر شرکت ساختمان سازیه طی اتفاقی دختر پنج سالش گم میشه و زندگیش به کل نابود میشه به هر جایی چنگ میندازه تا نشونه ای از دخترش پیدا کنه بعد از تماس هایی مختلفی که باهاش گرفته میشه یکی از تماس ها براش عجیبه که گوشی کسی دستشه و براش فیلمی از دختر گمشده اش فرستاده «دخترم رو کجا دیدی؟» «جلو سوپر مارک...

  • 𝑼𝒏𝒉𝒐𝒍𝒚 𝒑𝒓𝒊𝒆𝒔𝒕
    928 63 9

    در معروف ترین کلیسای سئول جین از یتیم خونه به کلیسا اومده بود «خوش اومدی سوکجین میخوای اتاقتو نشونت بدم؟» با صدای بم و ارومی دم گوش پسر حرف زد «سلام پدر بله ممنون میشم» این اولین دیدار منو و کشیش نامقدسی بود که کل وجود و روحمو برای خودش کرد «از این به بعد سوکجین هرچیزی گفتم گوش اطاعت میکنی» «بله پدر متوجه شدم» سوکج...

  • 𝐂𝐡𝐞𝐫𝐧𝐨𝐛𝐲𝐥 | NJ
    78 19 4

    «نامجون یه لحظه بیا» نامجون از پشت میز کارش بلند شد اومد تو اتاق کار جین «جانم عزیزم چیشده؟» « دستگاه تشعشع سنج عقربه اش تا اخر رفته ، اون بیرون چه خبره؟» به محض تموم شدن حرف جین صدای زنگ تلفن خونه به صدا دراومد نامجون برگشت تو پذیرایی و تلفن جواب داد «کیم نامجون هستم بفرمایید» «نامجون !هردوتاتون فورا خودتون رو برسونی...

  • Crazy Driver
    335 30 8

    کیم سوکجین و کیم نامجون راننده های معروف فرمول یک که همیشه با دعوا و بحث هاشون تیتر اول خبر بودن بعد چند سال قراره در مسابقات جهانی فرمول یک شرکت کنن و از الان اسمشون سر زبون هوادارا و بقیه مردم بود. «میبینم که خودتو دپباره نشون دادی کیم نامجون ، ببینم اینبار میتونی منو شکست بدی راننده حرفه ای؟» «به جا تیکه پرونی سعی...

  • 𝗛𝗶𝗷𝗮𝗰𝗸
    346 37 8

    چی میشه آشنایی یه خلبان معروف و یه کمک خلبان تازه کار که اولین پرواز طولانی عمرشو میخواد بگذرونه مصادف بشه با یه هواپیما ربایی مسلحانه؟ «جین نگران نباش من بهت قول دادم سالم برسونمت پیش خانوادت و باهم بیشتر اشنا بشیم» «نامجون.ن مسلح ان این لعنتیا اسلحه دارن » «من سوگند خوردم تو هم همینطور این هواپیما رو میشونیم زمین چن...

  • 𝐃𝐫 𝐀𝐍𝐆𝐄𝐋
    117 9 3

    ~ چی میشه که بهترین جراح قلب کشور با وکیل جذابی که هیچ پرونده باخت نداره تصادف کنه و دیر به مراسم تجلیل رییس بیمارستان برسه؟ «اقای محترم شما بدون راهنما پیچیدی جلو من بعد من مقصرم؟چجور مدرک پزشکی تو گرفتی؟» «ببخشید که شما پات رو پدال گاز خواب رفته و ورش نمیداشتی اومدی تو در ماشینم الانم به مراسم نمیرسم به لطف رانندگی...

  • Lovelorn
    19.6K 3.7K 21

    بیچارگی میدونی چیه؟ ...اصلا تا حالا آدم بی چاره دیدی؟ تاحالا آدمی رو دیدی که یه چیزی یا یه کسی رو با همه وجود بخواد ... لعنت بهش با همه قلبش بخواد ... بپرستتش ... اما نذارن... نشه ... نشه اونو داشته باشه ... اما بیچارگی این آدم وقتی معلوم میشه که میبوسه میذاره کنار ... کیو؟ ... اون ادمو؟ ... نه ... اشتباه میکنی ... ق...

  • Blueberry scent
    9.2K 1.7K 38

    Couple: Taejin,Namjin Genre:romance،omegaverse,mpreg °•○●•°°•○●•°°•○●•° +جناب قاضی الفای من ناتوانی جنسی داره و من به همین علت نمی تونم بچه خودم رو داشته باشم -ما میتونیم یه بچه از پرورشگاه داشته باشیم امگاااا! ^جناب کیم سعی نکنید با لحن الفاییتون امگا رو تحت تاثیر قرار بدین که نتونه از خودش دفاع کنه +...

  • "𝑷𝑨𝑳𝑹𝑬𝑴𝑶"[𝑵𝑨𝑴𝑱𝑰𝑵]
    96 26 4

    +این‌بازی‌منه‌کیم‌نامجون،چی‌باعث‌شده‌فکر‌کنی‌منو‌تو‌بازی‌خودم‌شکست‌میدی؟ -هی‌زیبای‌وحشی،تو‌میتونی‌به‌من‌دروغ‌بگی‌ولی‌چشم‌هات‌نمیتونن؛حتی‌اون‌ها‌هم‌خواستن‌من‌رو‌فریاد‌میزنن‌سوکجینا. پسر بزرگتر فشار دیگه‌ایی به چونه مرد با اسلحه خوش دست قرمز رنگش وارد کرد و پوزخندی زد +تازه‌داره‌جالب‌میشه تو‌رقص‌با‌یک‌شیطان‌را‌انتخاب‌کر...

  • False Compensation
    4.8K 1K 10

    [جبران دروغین] کاپل اصلی : نامجین کاپل فرعی : یونمین . کوکوی ژانر بوک : مافیایی . اکشن . درام . اسمات . خشونت انگست . آمپرگ خلاصه : تو یه شب بارونی کیم سوکجین رزیدنت بیمارستان سئول جلوی واحد اپارتمانش جسم نیمه جون مردی رو پیدا میکنه مرد زخمی شده بود و خون زیادی از دست داده بود جین تصمیم میگیره اونو به داخل خونش ببره و...

  • Great Revenge
    662 90 5

    خلاصه : زن و شوهری که رییس بزرگترین باند مافیایی کره هستن اما بچه دار نمیشن همین موقع میفهمن هفت بچه با شخصیت های متفاوت تو پرورشگاه معروف کره زندگی میکنن و بخاطر اخلاق های خاصشون کسی اونا رو به سرپرستی نمیگیره چی میشه اگه اون هفت بچه رو به سرپرستی بگیرن و تحت اموزش ویژه قرارشون بدن اما تو این راه مشکلات زیادی بوجود م...

    Mature
  • Silver Edge : The Cruor
    13.5K 2.2K 16

    • Name: [Silver Edge : The Cruor]🩸 • Couple: Namgi - Namjin - Vhope • Writer: ELA & Sara ac • NC: -17 • Summary: با مرگ مشکوک یکی از محبوب ترین اساتید دانشگاه سئول، بوی خون توی فضای همیشه آروم دانشکده ی علوم انسانی می پیچه. زنگ خطری که به همه هشدار میده مرگ درکمین نشسته. مرگ هولناکی که کم کم ترس رو به دل دانشجو ها...

    Completed   Mature
  • 😈*My lovely devil*😈
    7.1K 766 9

    شیطان دوست داشتنی من😈🖤✨ چی میشه ک ی پدر روحانی پاک و مقدس عاشق ی شیطان جذاب بشه؟ با تموم سختی ها و گریه های شبانه....و ترس از دست دادن کسی ک دوسش داری ولی با مشکلات ک داری ....😢. بقیه نمیذارن بهش برسی تا پای مرگ میری🖤 ولی این با این سختی ها ...عشق بینشون رو شیرین کرده✨✨🖤 نامجین😈🖤✨ ژانر: سد استوری . اسمات . کمی...

    Mature
  • The Devil's Soul
    4.3K 802 19

    کاپل اصلی : نامجین کاپل فرعی : سپ ( یونگی و جیهوپ)، ویکوک ژانر : جنایی، اکشن، ماورالطبیعی، اسمات خلاصه: کیم نامجون یه افسر ارشد در سازمان اف بی آی هست که به دلیل اینکه در یکی از عملیات هاش در برابر کیم تهیونگ شکست خورده از مقامش کناره گیری میکنه کیم تهیونگ رئیس یه شرکت مد لباس LV اما اینها تازه بخشی از ماجراس در واق...

    Mature
  • ✦𝒔𝒖𝒈𝒆𝒓 𝒃𝒂𝒃𝒚✦(𝒏𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏)❖𝑻𝒓𝒂𝒏𝒔𝒍𝒂𝒕𝒆𝒅❖
    3.8K 736 10

    𝑛𝑎𝑚𝑒: 𝑠𝑢𝑔𝑒𝑟 𝑏𝑎𝑏𝑦 𝑇𝑟𝑎𝑛𝑠𝑙𝑎𝑡𝑜𝑟: 𝐷𝑖𝑏_𝐷𝑖𝑏𝟕 ┈┈┈┈┈┈┈ نامجون یه فاکبویه پولداره که یه شوگر بیبیه کیوت به اسمه جین داره. بعد از چند سال نامجون دلش زده میشه ازش و سعی میکنه که همه چیزو بینه خودشون تموم کنه ولی این درحالی هست که جین واقعا عاشقه شوگر ددیش شده. جین قلبش میشکنه درحالی که نامج...

    Mature
  • kim family 🍓🍓
    118K 18K 58

    خلاصه=سال 4087،میلادی قرنی که هیچ زنی وجود نداره ونسلشون منقرض شده باپیشرفت علم مردها تونستن نسل خودشونو ادامه بدن دراین بین کیم نامجون ثروتمند ترین فردجهان با کیم سوکجین پادشاه زیبایی(لقبشه مثل ملکه زیبایی ) ازدواج میکنه و حاصل ازدواجشون 5تا بچه قدونیم قدن که لحظه به لحظه زندگیشونو به چالش میکشن توجه=نامجین دچار سند...

  • Blue Orchid_PersianTranslate{kookv}
    66.2K 10.2K 13

    ⚠️ Warning ⚠️ امگا زیر نگاه خیره آلفا که مثل طعمه ای بهش نگاه میکرد لرزید. اون نشسته روی تخت و پوشیده شده تو لباس حریر سفید رنگ دعوتی برای آلفا بود تا بدون توجه به هر مخالفتی تصاحبش کنه. آلفا غرشی کرد، امگا لرزید و با چشم های اشکی بهش چشم دوخت. "تو مال من متعلق به منی، مال منی برای درست کردن توله هام، مال منی تا...