Select All
  • As You Are (ترجمه)
    18.4K 2.3K 13

    "من میدونم چرا شما دارید این کار رو میکنید,بخاطر بیماریه هری!ولی آدمهایی با ناتوانی ذهنی یا جسمی هم میتونن دوست داشته بشن "نه!از خونه ی من برو بیرون" Translation of the story "as you are" by @itsZaynandhaRRy

    Completed   Mature
  • Mental || Zarry | Complete
    60.3K 8.3K 42

    " من ديوونه نيستم .. من فقط زياد عصبى ميشم " ( Zarry Stylik AU ) [ Persian Translation] copyright © 2014 all rights reserved, kryptomike

    Completed  
  • 𝕲𝖔𝖑𝖉𝖊𝖓 𝕮𝖆𝖗𝖉𝖎𝖌𝖆𝖓 ᶻ.ˢ
    53.3K 8.5K 30

    عزیزم منو تو متعلق به ستاره‌هاییم،چون ستاره‌ها تا ابد کنار هم زنده می‌مونن و من میخواهم تمام بی‌نهایت‌هامو صرف تو کنم‌. a rainy journey from the autumn.. 𝐆𝐎𝐋𝐃𝐄𝐍 𝐂𝐀𝐑𝐃𝐈𝐆𝐀𝐍 25 April 2021

    Completed  
  • Annoyed (ترجمه)
    1.5K 263 5

    زین دلش میخواد توجه هری رو بدست بیاره اما هری اون رو کلافه کننده میبینه

    Completed   Mature
  • Can I Hide Him?(Z.S)
    29.9K 3.7K 45

    ماهر مشكلي رو حل ميكنيم به مشكل بزرگتري برميخوريم...داستان زندگي ما چيه؟ گذشته ي تاريك من يا آينده ي تاريك تو؟ [تكميل شده در تاريخ 3/nov/18]

    Completed  
  • Listen To My Heartbeat<By:Sarah.Styles[Z.S]
    26.1K 4.7K 58

    [Completed] جایی که من زندگی می‌کردم گرایش به هم جنس خود یه مریضی بود. من دکتر بودم و باید چنین افرادی رو تغییر میدادم اما من خودم جزو این افرادم . . .

    Completed   Mature
  • cruel»Zarry (persian translation)
    1.9K 203 4

    زین ، موهای قهوه ای فرشو تو مشتش میگیره سرشو به عقب هل میده و موهاشو با اسلحه مشکی عقب میده "نقشه یکی اینجا نتیجه برعکس نداد؟"اروم میخنده "فک کنم داد عزیزم" "زین میتونم توضیح بدم لطفا بهم گوش کن" "توضیح؟"زین اسلحرو تو دهن هری برد "مامان بابات بهت یاد ندادن بادهن پر حرف نزنی؟البته که نه،اونا مشغول یاد دادن چیزای دیگه ب...

  • My Only Angel [ zarry ] ~ persian
    449 79 2

    من یه آدم عادی نیستم.... چه اتفاقی میفته اگه این آدم غیرعادی خیلی یهویی توی چشمای کسی که حتی بهش فکر هم نمیکنه غرق شه؟ میتونه نجات پیدا کنه....؟ هری یه پسر افسردست که به یه مدرسه ی جدید اومده ، ولی با دیدن پسری که همه درموردش پچ پچ میکنن قلبش به طور ناگهانی از حرکت وایمیسته و به طرز عجیبی احساس سرخوشی پیدا میکنه!

  • psychedelic(zarry)
    240 32 1

    روان گردان... هیچ روان گردانی نمی تونست به اندازه ی آغوش اون آرومم کنه... هنوز هم باورم نمی سه که رفتی... psychedlic by:saba f zarry story

  • paparazzi
    447 85 3

    تو هنوز هم باعث میشی که لبخند بزنم با اینکه دلیل اصلی ناراحتیم هستی. Zarry ff

  • The Panacea | نوشدارو
    1.5K 214 8

    اینجا خیلی بی روحه؛ صندلی چرمش سرد و همه چیزش سفیده. -:◄ میتونیم شروع کنیم؟ ► سر تکون میدم و شروع میکنم: -:◄ یادم میاد وقتی که شروع شد، یه حس شیرین بود که باعث میشد عرق سردی روی مهره های گردنم بشینه! وقتی ناخودآگاه بهَم نزدیک شدیم، بی صدا نالیدم تا چیزی نشونم بده؛ اونم با چشماش جرعتم رو به تنگنا کشید تا ترغیبم کنه بی...

  • Scenario .zarry
    3.5K 614 21

    هری:هنوز عاشقم نشدی؟ زین: نه، اما سعی ام رو میکنم... ... نایل: دوستش داری؟ زین :اگه تو بجای اون بودی ،جوابم اره بود...

  • Ready to run(zarry Mperg)
    14.8K 2K 25

    "This time I'm ready to run I'll give everything that i got for your love" •••••••• هرکس ممکنه اشتباهي رو انجام بده... ممکنه با اشتباهش زندگیش رو تباه کنه یا اون اشتباه اونقدر خوب باشه که بهترین زندگي رو براش بوجود بیاره یه مرز باریك بینش وجود داره... مرزي که هري؛دقیقا نمیدونست توي کدوم قسمتش وایستاده.. انگار هیچ وقت...

  • heartbeat«Zarry»(Persian translation)zombie AU
    429 63 3

    وقتی دنیا توسط رستاخیز زامبی ها به ستوه درمیاد پسری که میخواد تمدن باقی موندرو ثابت نگه داره متوجه میشه که زندگی ی چیزی بیشتر از زنده موندنه؛یاد میگیره که همه تلاش میکنن که ادم بهتری شن ؛و چطور دنیارو نجات بده و وقتی که زامبیی یاد میگیره چطور هوشیاریشو بدست بیاره؛ ؛چطور دنیارو نجات بده و دوباره قلبش بتپه.

  • نفیس[zarry]
    259 63 6

    جایی که پدر پرنس زین یک مهمونی در قصرش تشکیل میده و حالا اون میتونه پرنس زندگیشو پیدا کنه.

  • Drαɯn Out Dreαms ᶻ.ˢ
    8.4K 3.3K 26

    اون توی رویاهاش زندگی میکرد... جایی بین رنگ های قشنگ و نقاشی های توی دفترش ولی بالاخره روزی میاد که علاقشو به پسر قد بلند و موفرفری نشون میده؛ Start: 18 February 2022

    Completed  
  • For your eyes only | z.s |
    937 205 6

    اون میخواست شلیک کنه ولی نتونست ... . . . . . . Zarry story . Start:14 July 2021 . Tarane

  • Zero point | zarry stylik |
    6.5K 1.3K 17

    نقطه ی صفر.. نقطه ی شروع ما...!

    Completed  
  • DO YOU HATE ME? [Zarry & Lilo]
    29.6K 4.1K 34

    داستان ما شروع شده نمیدونیم قراره چی پیش بیاد نمیدونیم تهش چی میشه شاید تو شخصیت دوست داشتنی برای نویسنده ی داستان من نباشیو زود پاکت کنه، یا برعکس... من فقط از یه چیز مطمئنم این رابطه، نه به خواست من شروع شد نه به خواست تو... اما قراره به خواست منو تو تموم نشدنی باشه... Zarry💛💚 Lilo💙❤

  • kraken 《 By: Sarah.Styles ~ [ Z.S ] 》
    10.9K 1.8K 37

    کراکِن! اصلا کراکن چی بود؟ یه وسیله؟ یه شخص؟ نمیدونم، هرچی که بود زندگیمو تغییر داد، خاطرات خوب و بدی و برام رغم زد و از همه‌مهم تر هم اونو بهم رسوند هم از من گرفتش!

  • mind of mine [zarry]
    8.5K 1.4K 13

    + اولین باری که اینجارو دیدم انقدر محوش شده بودم که تا مدت ها هر روز به عشق دیدنه این منظره ساعت ها قبل از غروب اینجا منتظر میشستم...به نظرم قشنگ ترین چیزیه که دیدم... از دیدنه اون صحنه سیر نمیشدم.بالاخره بعد از چند دقیقه که دیگه هوا تاریک شده بود و خورشید کامل غروب کرده بود،برگشتم سمتش... - ولی من چیزه زیبا تری هم دی...

    Completed  
  • My green clouds around your dark world |z.s|
    12.2K 1.8K 22

    دنیای ما بهم وصل شد.. همون جوری که باید میشد!

    Completed  
  • Ludusꨄ︎ [𝐙𝐚𝐫𝐫𝐲] ||Completed||
    9K 1.4K 37

    این یه تناقض خاصه..بیمار باشی در عین حال که خودت درمانگری..درمانگر باشی و مرهمی برای دردت وجود نداشته باشه :) این جریان زندگی دو پسره..زین که روانپزشکی مشهور و حرفه ایست ،دوباره به زندگی بیمارش هری رنگ میپاشه..در حالی که قلب خودش مریضه..و هری چطور میتونه بدون هیچ تخصصی درد معشوقه اش رو مداوا کنه؟..فقط با عشق! آن هم د...

    Completed   Mature