Select All
  • CrazyGay [Chanbaek]
    213K 34.9K 52

    •[کامل‌شده/تیر ۹۷ - دی ۹۸]• 📌چــانبــک: پارک چانیول، رئیس موفق، جدی و قانونمند کمپانی مشهور سی‌وایه که برای فرار از حقیقت بزرگ وجودش، دیوارهای نفوذناپذیری دور تا دور خودش کشیده و به کسی اجازه نزدیک شدن به حریمش رو نمیده. اما یک روز، این رئیس جدی و تا حدی عصبی، با استخدام بیون بکهیون، به عنوان مُدلی جذاب ولی قانون‌شکن...

    Completed   Mature
  • the nepenthe
    53.2K 17.7K 47

    Complete در فضای خفقان‌آور و پرالتهاب قرن 20 میلادی، ورود یک فرمانده‌ی جدید به پایگاه مرکزی، همه‌ چیز رو ترسناک‌تر و حتی تاریک‌تر می‌کرد. بیون بکهیون، فرمانده‌ی دست‌نشانده ژاپنی‌ها که شایعات عجیب‌ و غریب راجع‌بهش، حتی زودتر از خودش به پایگاه رسیده بود. آیا سرجوخه پارک با وجود روحیه‌ی وطن‌ پرستیش، می‌تونه به فرمانده ب...

    Mature
  • Deadlock [KookV]
    149K 21.1K 23

    «من متوجهم که مشکل از کجاست؛ شماها زیادی جدی هستید. یه چهره‌ی به ظاهر باهوش، صرفا نشون‌ دهنده‌ی هوش نیست آقایون‌. تمام کارهای ابلهانه‌ی دنیا، با همین حالتِ چهره انجام میشه. لبخند بزنید آقای محترم. لبخند!» •.☁️Title: Deadlock •.☁️Status: Completed •.☁️Couple: KookV •.☁️Rating: NC-17 •.☁️Tags: Age difference, Unequal r...

    Completed   Mature
  • Ambitious
    134K 34.6K 53

    پارک چانیول هجده‌ سال پیش باخته بود، به اون امگای اغواگر با چشم‌های شیطون و بی‌رحم. آره، بی‌رحم بهترین توصیف برای اون چشم‌ها بود. چشم‌هایی که در نگاه اول با نهایت بی‌رحمی مجذوبت می‌کردند طوری که هیچ‌وقت نمی‌فهمیدی کی درونشون غرق شدی. پارک چانیول هجده‌سال‌پیش یک بار همه چیزش رو به اون چشم‌ها باخته بود و الان، تو سن سی‌...

    Completed   Mature
  • ៸៸ Crazy Dance of Your Fingers ៸៸
    4.6K 948 46

    ៸៸ رقص دیوانه وار انگشتانت ៸៸ خلاصه: در اواخر سال 1990، پسر جوونی به اسم تهیونگ توی شهر سئول زندگی میکرد. پسری که عادت داشت به درد، به غم، به تنهایی و بی کسی... به باختن! خودش رو بین بدبختی هاش گم کرده و وجودش پر شده بود از خشم و تنفر. گرمای خون رو روی دست هاش حس میکرد و نشسته گوشه ی خلوت و تاریکی، انتظار فرشته ی مرگ...

    Mature
  • 😈°Karma Is a Bitch°😈
    453K 83.1K 87

    بکهیون نوجوون نمیدونست که هر عملی یه عکس العملی داره... شاید اگه میدونست وقتی چانیول 15 ساله با اون چشم های معصوم بهش ابراز علاقه میکرد بهش اسون میگرفت... شاید هیچوقت قلبش رو نمیشکست و به خاطر چاق و زشت بودنش مسخره اش نمیکرد...ولی بکهیون خبر نداشت و کارما داشت همه چی رو تماشا میکرد...و کارما فقط وقتی عوضیه که تو یه ع...

    Completed   Mature
  • V E N G E A N C E [S2]
    121K 32.4K 30

    - پیوست ↓ همه چیز تو یه لحظه اتفاق افتاد. دست‌هام رو دور بدنش پیچیدم و وقتی به بدنم چسبوندمش انگار تکه‌ی گمشده‌ی قلبم رو دوباره بهش پیوند زدن اما من جای نگاه کردن به چشم‌های درشتش، جای دیدن لبخندی که چال لپش رو به نمایش می‌گذاشت و جای نوازش کردن پوست نرم و بی‌نقصش اون رو تو سبد گذاشتم و ترکش کردم‌. بعد از اون دیگه هیچ...

    Mature
  • V E N G E A N C E [S1]
    456K 70.8K 56

    - خلاصه ↓ ورود بکهیون به خونه‌‌ی ویلایی پارک، مساوی میشه با قتل دختر اون خانواده و زندگی شیرین بکهیون، در عرض یک شب، تبدیل میشه به یه کابوس بزرگ و پارک چانیول تبدیل میشه به فرشتهٔ عذابش! ༄•༊Fɪᴄᴛɪᴏɴ : تقاص ༄•༊ Cᴏᴜᴘʟᴇ : Chanbaek ༄•༊ Gᴇɴʀᴇ : Romance , Smut , Mpreg , Angst ༄•༊ Aᴜᴛнᴇʀ: SuperGirl

    Completed  
  • -𝐓𝐇𝐈𝐒 𝐈𝐒 𝐌𝐄 𝐓𝐑𝐘𝐈𝐍𝐆-
    35K 7.7K 28

    𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞𝐬: 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 / 𝐂𝐇𝐀𝐍𝐁𝐀𝐄𝐊 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞𝐬: 𝐒𝐥𝐢𝐜𝐞 𝐨𝐟 𝐥𝐢𝐟𝐞 / 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞 𝐒𝐧𝐞𝐚𝐤 𝐩𝐞𝐞𝐤: :«عروسکهات رو جمع کن و یه کوله بردار، باهم فرار میکنیم به نِوِرلَند و تا ابد پیش پیترپن زندگی میکنیم، تو دیگه از چیزی نمیترسی و قرار نیست همش گریه کنی. من خودم مراقبتم.» :«قول میدی؟» انگشت های ک...

  • shout my silence[[complete]]
    33.8K 9.2K 22

    "بکهیونا، من قراره خیلی اذیتت کنم، نه اینکه دلم بخواد نه ، ولی بعضی وقتا حالم خوب نیست. وقتی تنها میشم، وقتی همه جا تاریک میشه، وقتی کسی حرف نمیزنه، آوازی زمزمه نمیشه، اهنگی نواخته نمیشه، وقتی میخوابم و کنارم سینه ای از دم و بازدم پایین بالا نمیشه، من حالم بد میشه. پس اگه روزایی دیدی که حالم بده و دیوونه شدم ، مثل باب...

    Completed   Mature
  • ⌊☠ Cursed Hour☠⌉
    207K 63.5K 64

    ༻خلاصه؛ پیرمرد مرموزی که تو همسایگی زندگی می‌کرد می‌گفت بعد از مرگ اون پیانیست، واحد طبقه‌ی بالا خالی مونده. ولی من هر شب ساعت ۳ نیمه شب با صدای پیانو از خواب میپرم. صدایی که از طبقه‌ی بالا به گوش میرسه. ساعت ۳ نیمه شب... دقیقا همون زمانی که مرگ پیانیست جوان ثبت شد. 🛑 رده‌ی سنی این فیک +18 و اگه روحیه‌ی حساسی دارید ا...

    Completed   Mature
  • 🌸Forget Me Not🌸 [ one shot ]
    4.2K 811 1

    "این گل های ظریف و آبی رو امروز برات میفرستم و این ها کلماتی ان که ازشون درخواست میکنم بهت بگن: ما با دوستی شروع کردیم و به یه عشق قوی و واقعی رسیدیم این از طرف کسیه که حتی اگه ازت دور باشه نمیتونه فراموشت کنه". 🌸#ForgetMeNot 🌸ژانر: رمنس.فلاف 🌸کاپل: چانبک

    Completed  
  • ☁️Trance|خلسه☁️
    31.7K 6.2K 10

    کاپل : چانبک ژانر: رمنس. روانشناسی .انگست محدودیت سنی: 18+ NC نویسنده : #SilverBunny ⌗═✾خلاصه داستان ✾═⌗ بیون بکهیون پسر جوون و بی انگیزه ایه که زندگی خاکستریش توی سفرهای هر روزه اش به محل کارش و اتوبوس سواری مسیر برگشت و قدم زدن های گاه به گاه روی پلی که تو مسیرشه خلاصه میشه... اون نه انگیزه ای برای ادامه دادن دار...

    Completed   Mature
  • 💎••SpotLight••💎
    660K 228K 124

    بکهیون وارث بیچونوچرای شرکت پارکه. اون همه زندگیش رو صرف رسیدن به این نقطه کرده و برای نگه داشتنش از هیچی دریغ نکرده. ولی چی میشه اگه یه روز رقیبی که همیشه ازش میترسید پیداش بشه و موقعیت بکهیون رو به خطر بندازه؟ یعنی بکهیون باز هم میتونه تو صدر بمونه؟ 💎 فیکشن : SpotLight 💎 کاپل : چانبک. ویکوک. کریسهو 💎ژانر : رمنس...

    Completed  
  • ••✴️Stigma✴️••
    1.4M 217K 171

    بکهیون یه پرستار ساده و خوش قلبه که یه روز موقع برگشتن از سرکارش توی کوچه چانیول رو در حالی که چاقو خورده و وضعیتش خیلی بده پیدا میکنه. بکهیون به درخواست اون پسر که بهش میگه به پلیس زنگ نزنه اون رو به خونه اش میاره و با وجود تمام اخلاق های بد چانیول ازش مراقبت میکنه... اما یه روز چانیول بی خبر میذاره و میره و بکهیون ب...

    Completed   Mature
  • ••💮SignMate💮••
    488K 84.6K 88

    تو دنیایی که همه وقتی هجده ساله میشن یه نشانه روی مچ اشون برای شناسایی نیمه گمشده اشون ظاهر میشه بیون بکهیون نشانه ای نداره!اونم مثل هر هجده ساله دیگه ای روز تولدش با شور و شوق مچ اش رو چک کرد اما هیچ خبری از اون نشانه خاص که قرار بود به بکهیون سرنوشت اش رو نشون بده نشد! بکهیون اون روز تصمیم گرفت که هیچوقت نذاره کسی ر...

    Completed   Mature
  • ••🌘Silver and Silk🌒••
    709K 96.5K 72

    📋خلاصه داستان : بیون بکهیون یکی از افسرهای سازمان اطلاعاتی کره اس! کسی که به خاطر ظاهرش همیشه از عملیات ها کنار گذاشته میشه اما یه روز موفق میشه بلاخره یه ماموریت به عنوان مامور مخفی بگیره! بک به خاطر این ماموریت پا به سیلور تاون که یه باند قمار غیر قانونیه میذاره و با ادمای جدیدی اشنا میشه. یکی از این ادمها پارک چ...

    Completed   Mature
  • Gone with the sea
    73.1K 18.6K 21

    بابام یه ماهی فروش بود که بوی گند لباسش اجازه نمیداد شب ها تن برهنه مادرم رو در آغوش بکشه،یا بوسه خوش آمد من رو برای بعد از کار داشته باشه. این شد که یه روز وقتی پدرم احساس کرد به اندازه کافی برای «داشتن » بزرگ شدم دستشو رو شونه هام گذاشت و زمزمه کرد "نقاش شو پسرم، و تن برهنه اون کسی که دوسش داری رو ثبت کن ،ماهی فروش...

    Completed  
  • BE MY SIN
    7.6K 1.1K 27

    •{داستان اون مرد، داستان پایانی بود که داشت قصه مینوشت... و من، شاهد تمام واقعیتی بودم که داشت رقم می خورد...}• 1 in #vkook 1 in #sad

  • Myosotis
    28.6K 7.3K 5

    بکهیون یک پسر درونگراست که روزگارش رو با کتاب ها و فکرکردن به چانیول میگذرونه، اون واقعا هیچ دوستی تو مدرسه نداره و نقطه مقابلش چانیول، اون یه پسر برونگرای پرسروصداست که یه اکیپ دوستی کوچیک داره اما دلیل نمیشه با بقیه رابطه دوستانه نداشته باشه این یه داستان چند شاتیه موضوع کلیشه ای داره :) اما من نوشتمش چون فکرکرد...

    Completed