Blue Umbrella | چتر آبی
وویونگ در آستانه سالگرد جداییش از سان یه تصمیم احمقانه میگیره، اینکه با فلیکس تتو آرتیست معروف کره ای بخوابه. Couples: Woosan , Hyunlix , Minsung کمدی، روزمره، رومنس
وویونگ در آستانه سالگرد جداییش از سان یه تصمیم احمقانه میگیره، اینکه با فلیکس تتو آرتیست معروف کره ای بخوابه. Couples: Woosan , Hyunlix , Minsung کمدی، روزمره، رومنس
Couple: Hyunho | Secret Genre: Erotic, Smut, Christian fiction, Romance, Comedy Writer: NiNi «ای عزیزان، بیایید به یکدیگر عشق بورزیم، زیرا عشق از جانب خداست. هر که عشق دارد از خدا زاده شده و خدا را می شناسد.» [ اول یوحنا باب 4 ]
از زمانی که مینهو توی شکم مادرش بود، چان و مینهو بهترین دوستان هم محسوب میشدن. یه جایی میانهی این راه و زندگی پر شده از همدیگه شون، چان میفهمه که عاشق مینهو شده. اما اعترافش به مینهو خیلی ناخواسته و ناگهانی و دردناک انجام میشه. باید دید آیا احساس مینهو هم نسبت به هیونگ و بهترین دوستش متقابله یا نه... •فلاکس داستان ب...
¦𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: ChanLix, BinSung, ChangLix ¦𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: Romance, Smut, Drama ¦𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: mahi01 ¦𝑹𝒆𝒏𝒅𝒊𝒕𝒊𝒐𝒏: Selene ¦𝑪𝒉𝒂𝒏𝒏𝒆𝒍:@straykidsbl -نونا. با عقلت تصمیم نگیر. زندگیت...آیندهات رو خراب نکن. اولیویا تلخندی زد و از جیسونگ فاصله گرفت تا بتونه به چشمهای پسر کوچیکتر از خودش نگاه کنه. -کدوم آینده...
او را تماشا کردم، درتاریکی. میخواستم از او محافظت کنم و او را در امان نگه دارم... _چانمین_مینسونگ_هیونین ژانر:درام_اسمات
خلاصه: "اینجا یه شهربازی وسط یه اقیانوسه! آدمایی که واردش میشن برگشتشون دست خودشون نیست جیسونگ. اونا یا غرق میشن یا تا ابد داخل این آتلانتیسِ لعنتی محبوس میشن. و حالا تو اینجایی...توی آتلانتیس من" ژانر:رمنس،معمایی،انگست کاپل اصلی:مینسونگ کاپل های فرعی:هیونلیکس،هیونین نویسنده:هیونا🌼~
Disguise ⛓🥀 جونگکوک، وارث گروهِ جئون. کسی که به اجبار پدربزرگش باید سر قرارهای از پیش تعیین شده میرفت تا با ازدواجش بتونه به دنبال خودش وارث جدیدی بیاره! اما همه چیز وقتی بهم خورد که برای فرار از این ازدواج به دروغ گفت: "من گِــــی ام!" و حالا تهیونگ، پسر سرد و بیاحساسی که اتفاقی توی رستوران باهاش دعوا کرد، کسی ب...
Couple : hyunin minsung chanlix Once I hate, I always hate I was too dumb to understand the meaning of this sentence یکبار متنفر بشم برای همیشه متنفر میشم من خیلی خنگ بودم که میخواستم مفهوم این جمله را درک کنم
" کامل شده" شصت روز جلوی من بشین خلاصه: با برخورد نور به صورت گچی شده و به خواب رفته اش آروم لای چشمانش رو باز کرد. دستش رو جلوی صورتش آورد و سرش رو از روی میز کارش بلند کرد و به اطرافش نگاه کرد. با دیدن اینکه دوباره توی کارگاهش خوابش برده و به خونه نرفته پوفی کشید، کش و قوصی به بدنش داد و از جاش بلند شد. به مجسمه...
کاپل ها:چانمین،هیونین،چانگلیکس،مینسونگ Chanmin,hyunin,changlix,minsung ژانر:classic, smut روز آپ:نامشخص *** ◇ بعد از جنگ جهانی دوم سونگمین هنوزم توی روستای کوچیک منتظر دوستای بچگیشه و بعد از دوسال بلاخره میتونه یکی یکی دوستانش رو به روستا برگردونه و دور هم جمع کنه. اما چی میشه اگه...
Felix discovers that he's pregnant with his boyfriend and when he tells him, the answer he receives is something unexpected, uncertain, and possible denial. Desolate and aimless, the boy decides to leave the dormitory that night, going to seek comfort and support at home, in his mother's arms... If only it were possib...
[کار ترجمه] ☆• کریس از قهوه متنفره. یعنی اصلا جزو نوشیدنیها حسابش نمیکنه. ولی وقتی جیسونگ به زور اون رو به سمت یه کافهی کوچیک کشید، عاشق لاته شد. و همینطور عاشق باریستای ککمکیای که اونارو درست میکرد. +اطلاعات: به شدت فلاف/بدون اسمات/روزمره بدون اتفاقات هیجانی پ.م: امیدوارم از خوندنش لذت ببرین ؛)
«اینو خوب یادت بمونه یانگ جونگوون...تو واسه منی..برای همیشه و همیشه!» •••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••• انهایپن...گروهی که س...
- او رو مانند یه امگای قدرتمند بزرگ میکنیم و مانند یه نجیب زاده، همانند یه کیم قدرتمند به جامعه نشان میدهیم! -امیدوارم هیچ وقت گریه نکنی! منو فقط به عنوان یه یاد خوش از گذشته به یاد بیاری و ... خوشبخت بشی! - زمانی فقط میخواستم مثل یه انسان یه زندگی شرافتمندانه داشته باشم ولی این جامعه نذاشت به خواسته ام برسم پس حال فق...
همه چی از یه خواب شروع شد ، یه رویا. رویایی که بعد از گذشت یک سال هنوزم میبینمش. یعنی داستان من هم اینطوری تموم میشه؟
فلیکس دانش اموزاسترالیایی به سئول اومده و در مدرسه وارد تیم بسکتبال مدرسه میشه هیونجین پسر معروف دانشگاه کراش همه دختر ها و پسرا کاپیتان تیم مدرسه و بهترین بسکتبالیست چی میشه اگه رقابت بین فلیکس و هیونجین به جاهای باریک کشیده بشه و از حد خودشون بگذرن؟! اسمات هست دوست ندارید نخونید کاپل ها:هیونلیکس ، چانمین ، مینسو...
+من کی دوست پسر تو شدم وخودم نمیدونم ؟! با حرفش خنده ای کردم و باز به لپ تاپ نگاه کردم _ اینم جای تشکر کردن فلیکس : همچی رو بهم گفت ... چرا همچین چرت و پرتی تحویلش دادی _خواست بلند شده بیاد پیشت و کاری که مدنظرشه رو انجام بده ... منم دلم سوخت و نزاشتم بیاد پیشت و الکی بهش گفتم من دوست پسرتم و از اون خرابه اوردمت بیرو...
یه خونهی کوچیک و گرم برای چانهو شیپرا با نوشته و ژانرهای متفاوت(◍•ᴗ•◍) ﹙خوشحال میشم ووت بدید/ کامنت بزارید/ اد کنید توی ریدینگ لیستهای قشنگتون﹚ درباره اسم این بوک بگم که چون نوشتهها نه اونقدر طولانی هستن که جزو سناریو باشن و نه خیلی کوتاه، تصمیم گرفتم این اسمو بزارم که یه چیز باحال و خلاقانهست. کردیتش هم میرسه به...
━' Fan fiction: Myday President ━' Genre: Canon (real life), Romance, Smut ━' Couple: Seungmin x Young k ━' Author: SinPi ────────────────── - در حال آپ - خلاصه: کیم سونگمین، عضو استری کیدز، ایدل موفقیه که گرایشش رو از همه حتی اعضای گروهش مخفی کرده. سه ساله مخفیانه عاشق یکی از ایدل های پسر کمپانیشون، یعنی یونگکی عض...
سعی کن کمتر به خودت دروغ بگی SKZ fic کاپل : هیونلیکس،کمی تا حدودی مینسونگ ژانر :رومنس_پزشکی_فلاف_انگست خلاصه :هیونجین پسر مورد علاقه هر خانواده که طبق ایده ال ها پیش رفته و به موفقیتی که روتین همه والدین هاست رسیده ولی این اونو راضی نمیکنه اما یه مغازه دنج زندگیشو عوض میکنه .... 🌗 فصل دوم فیکشن meaningless *کسانی...
• Name: Broken • Couple: Hyunin , Minsung • Genre: Au , Romance , School life , angst , Smut • Writer: Yoonisa , Alooche - هی پسر، ببین کی اینجاست! با صدای چان سرش رو بالا آورد و بزاق دهنش رو پایین فرستاد. مینهو روی صندلی کنارش نشست و چند دقیقه بعد از صدای دست زدنش، تمام دانشآموز ها سالن غذاخوری رو خالی کردن. جونگین...
افتابگردونی که بیمیل خودش پا در اون مکان گذاشته بود، حالا قبول میکرد گل زرد رنگ و خورشید پر نور گریندوفر باشه؟ ゙˖࣪꒷𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦: 𝘙𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦، 𝘍𝘢𝘯𝘵𝘢𝘴𝘺، 𝘈𝘯𝘨𝘴𝘵، 𝘚𝘮𝘶𝘵 ֶָ֢ ˖࣪𖥔𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝘊𝘩𝘢𝘯𝘓𝘪𝘹, 𝘊𝘩𝘢𝘯𝘨𝘑𝘪𝘯 ִֶָ
; 𝙃𝙚𝙡𝙡𝙤 𝙎𝙩𝙧𝙖𝙣𝙜𝙚𝙧 ; "ما دوباره باهم غریبهایم اما ایندفعه با خاطراتمون" 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: hyunin , chanmin , minsung , 𝒈𝒆𝒏𝒓𝒆: romance , slice of life , smut
یه بوک برای سناریوهای طولانی و کوتاه از کاپلای اسکیز ﹙خوشحال میشم ووت بدید و کامنت بزارید﹚
《کامل شده》 تهیونگ هیچوقت فکر نمیکرد کارما اینقدر بِچ باشه که بخواد با فرستادن یه خرگوش انسان نما توی زندگیِ کوفتیش عذابش بده...اما اون اشتباه کرد اشتباهِ بزرگِ دست کم گرفتن کارما....! ▪به مناسبت تولد کوکی! ¤Couple: TAEkook ¤Genre: fantasy , comedy , fluf , romance
_فرشتهها ترسناکتر از شیاطینان. صدای هیونجین گرمای خفیفی داشت. مثل یه آتیش کوچیک وسط زمستونهای مسکو. خم شد و کلاه کت پسر رو روی سرش کشید و درحالی که نفسش رو کنار گوشهای فلیکس رها میکرد با ناامیدی لب زد: _ و لعنت به من اگر بالهات رو لمس کنم، آنجل! *** برای فلیکس یه...
استاد ، واقعا میخواستم ریکشنتونو ببینم وقتی که بفهمین هر روز با تصور شما چیکارا میکنم
عشق واژه غریبیست برای تعریف احساس من به تو.. تو معبد پرستش بودی و من تنها عبدی که چگونه پرستیدن تو را، بلد بود! "تو دقیقا فرق بین زنده بودن و زندگی کردنم بودی و حالا که کنارم نیستی دیگه نمیدونم دارم چیکار میکنم!" "دوست داشتنت دردناکه، و من عاشق این درد شدم!" . . جوانی از جنس رز سیاه که دلدادگیش برای معشوق را خوب بلد ب...