DOPAMINE [Minsung]
" بعد از زندگیای که توی بالاترین حد از دوپامین ساختم، میتونی بهم بگی خودخواه، عوضی. اما بزار قبلش بگم، من عاشق خودخواه بودن برای 'اون پسر' بودم. " - هان جیسونگ -
" بعد از زندگیای که توی بالاترین حد از دوپامین ساختم، میتونی بهم بگی خودخواه، عوضی. اما بزار قبلش بگم، من عاشق خودخواه بودن برای 'اون پسر' بودم. " - هان جیسونگ -
از ساحل متنفر بود..از اون پسر و سمعک قدیمی مضخرفش متنفر بود..از همه خاطراتی که باهاش ساخته بود متنفر بود..از خودش متنفر بود! ➪ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ᴍɪɴsᴜɴɢ - ʜʏᴜɴʟɪx ♪ ➪ɢᴇɴʀᴇ: ɢᴇɴ - ᴀɴɢsᴛ - sʟɪᴄᴇ ᴏғ ʟɪғᴇ ♪ ➪ᴡʀɪᴛᴇʀ: ☁︎ʜɪʀᴏ
درسته وجوده فلیکس با عشق بی انتهاش نسبت به هیونجین پر شده بود. با عشقی که هر لحظه بیشتر از قبل قلبش رو تسخیر میکرد! اما آیا همیشه قرار بود وجوده عشق برای آدمها خوب باشه؟.. خصوصا برای فلیکسی که وجود قشنگش در حال پژمرده شدنه گل های امیدش روز به روز از شاخهی زندگیش جدا میشه. چرا هیونجین متوجه نمیشد داره چه فرشتهای رو...
همه چیز از یه پروژه ی زمینشناسی شروع شد و با یک افسردگی بعد از سکس (البته فقط توی تصورات خودش ) تموم شد . اما امکان نداشت حتی بعد از پنج سال بومگیو هنوز هم بوی اون فرمون سرد سونبه اش رو یادش باشه ---------- ژانر : امگاورس ، فلاف ، رومنس کاپل : یونگیو ، سوکای امیدوارم دوسش داشته باشین ฅ^•ﻌ•^ฅ
(کامل شده) "-یه آشپز اوتیسم؟!!!..... شوخیت گرفته؟؟.... نه نه نه به هیچ وجه اجازه نمیدم تو تیمم باشه!!" داستان تهیونگ آشپز با اختلال اوتیسم و جونگکوک سرآشپزِ سختگیر. شیپها:کوکوی،یونمین (این فف شامل شیپهای استریت اعضای بنگتن با عضو عزیز توایس،داهیون "جین و داهیون" و عضو عزیز بلکپینک،جیسو "نامجون و جیسو" هستش. کسایی ک...
-𝒔𝒖𝒎𝒎𝒂𝒓𝒚: از اینکه دلیل گود افتادن چشمام تویی خوشحالم. مهم نیست ساعت چند باشه چه مدت بی خواب باشم از تماشای ستاره های روی گونت سیر نمیشم. هر روزی که بهم صبح بخیر میگی و هر شبی که قبل از خواب منو میبوسی بیشتر و بیشتر شدن این عشق رو احساس میکنم. دیگه از خودم تهی شدم. هنوز متعلق به خودمم؟فکر نکنم بیشتر شبیه یه جعب...
مینهو توی هیته، جیسونگ توی راته. اونا هرگز همدیگه رو ملاقات نکردن اما قراره به هم کمک کنن. همه چیز اون طور که انتظارش رو دارن پیش نمیره. نوع فیکشن: مینی فیک، ترجمه کاپل: مینسونگ ژانر: امگاورس، رومنس، اسمات نویسنده: jellowrites × وضعیت اپ: تکمیل شده ×
- چرا صورتت رو میپوشونی؟ نمیخوای بذاری خورشید، رقیبش رو ببینه؟ - بنظرت من رقیب خورشیدم؟ - یه رقیب سرسختی.. تو حتی روحت هم خبر نداره به چشم من چقدر زیبایی یونگبوک... 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐇𝐲𝐮𝐧𝐋𝐢𝐱 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐨𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬𝐞, 𝐟𝐥𝐮𝐟𝐟, 𝐝𝐫𝐚𝐦 𝐔𝐩 𝐝𝐚𝐲𝐬: 𝐌𝐨𝐧𝐝𝐚𝐲, 𝐅𝐫𝐢𝐝𝐚𝐲
- سیگار و ویسکی تنها چیزیه که از اون روزا برام باقی مونده. منو یادش میاندازه، دلتنگیم رو کمتر میکنه. نفس عمیقی کشید؛ به معنای واقعی زبونش بند اومده بود و دیگه حرفی برای گفتن نداشت. روی زمین دراز کشید و گفت: - بیا یکم بخواب، امروز روز خوبی نیست. سیگارش رو توی جا سیگاری خاموش کرد و سرش رو به تخت تکیه داد. - اره، امرو...
one shot 🍨 MilkShake 🍨 Group: Stray kids 🍨 Couple: Minlix 🍨 Genre: Romance, Comedy، Smut میلک شیکای مینهو معروف بود. در واقع میلک شيک برای مینهو، یه چیزی تو مایههای طوطی که روپایی میزنه و ماهی که تروت میخونه بود. برای مینهو، نهایت مخ زدن، به "به صرف میلک شيک دعوتش میکنم خونه." ختم میشد.
_ دیشب خوب خوابیدی؟ دقیقه ای بعد هیونجین با صدای بلند، فلیکس رو مخاطب قرار داد. _ مگه میشه تو لالایی بخونی و من خوب نخوابم؟ فلیکس از داخل سرویس بهداشتی، متقابلا فریاد زد و لبخند بزرگ هیونجین که حالا روی لباش نقش بسته بود رو ندید. _ ولی من خوب نخوابیدم دوباره بلند گفت تا صداش به فلیکس برسه. این یکی از عادتاشون بود. صح...
زاده ی خون (فصل سوم- آخر) ژانر: فانتزی، رمنس،معمایی کاپل: هیونین، مینسونگ، چانگلیکس خلاصه: همیشه قرار نیست یه دنیای دیگه اخر الزمان رو تو دنیای ما بیاره! هیونجین و جونگین یه شانسی ان که هر هفتصد سال یه بار میفته و قابلیت این و دارن که قیامت دنیای تاریک و روشن رو رقم بزنن...
"ددپول" کاپل: هیونلیکس ژانر: جنایی، انگست • تا حالا چیزی در مورد شغل خانوادگی شنیدین؟ ممکنه شغل خانوادگی شما پزشک، پارچه فروش یا نجار باشه اما کمتر کسی پیدا میشه که شغل قاتل رو از پدرش به ارث ببره، و فلیکس یکی از همون معدود افراد بود؛ تو زندگیش به قتلهای زیادی محکوم شده بود اما اتهام به کشتن همسر افسر هوانگ هیونجین ب...
[تکمیل شده] کاپل:هیونین ژانر: روزمره/عاشقانه/اسمات رده سنی: +18 غیرقانونی از مرزهای ذهنم عبور کردی، پا به خیالاتم گذاشتی و حالا توی قلبم ساکن شدی... مسافر بیمجوزِ من، اخراجت نمیکنم. قلب تنهای من... حالا مستعمرهی توست.
Felix is a fan of producer/singer/rapper CB97 from his New favorite trio 3Racha. Unlike most other fans CB97's face isn't what captivated him. instead his music did the second the boy heard the song he fell in love with the trio specifically the boy who sung "As the captain I am now imma take my team across the grand...
𝐄𝐦𝐨𝐭𝐢𝐨𝐧𝐬 𝐚𝐫𝐞 𝐬𝐭𝐫𝐚𝐧𝐠𝐞... 𝐛𝐮𝐭 𝐬𝐨 𝐥𝐨𝐯𝐞𝐥𝐲 𝐚𝐫𝐞𝐧𝐭 𝐭𝐡𝐞𝐲? ◇ Felix's life feels completely absorbed by his job as a psychiatrist and his foster child Min-Jun. He feels overwhelmed and tired as a parent at 26, but it's completely worth it to see the smile on Min-Jun's face. Chan is a singl...
"have you ever even touched yourself?" - b.c. "...i'm just an inexperienced virgin." - l.f. a/n desc; lee felix's agitation against his insecurities, made him unable to satisfy his girlfriend in their relationship. the grief ultimately led him to take up sessions of therapy so he could provide his best for his girlf...
felix becomes the photographer for global sensation stray kids. he didn't expect to fall for the leader bang chan. - rankings : #1 chanlix WTFFFAHANAKAJBA A ABA #1 aussie #1 aussie line #5 seungin
"Send me nudes" "What?" "You heard me, send me nudes" "No." "Why?" "Because, you should send me nudes instead" Lee Felix messages some number which was one digit off to his, telling the stranger to send nudes out of pure boredom only expecting this to be the only time to message the stranger only for it to become more.
Chan and Felix have been step brothers for as long as the boys can remember. They basically grew up together ever since they were little kids. What happens when times change between the boys and they get older?
One bad critic leads a owner restaurant to have his own love-hate relationship with the man who wrote it. A harsh beginning with whipped cream and cherry on top at the end. Book your table and join the delicious adventure! ♡ ✎UNDER EDITION✎ ⚠️ Important ⚠️ This is totally imaginary, I do not own SKZ or any other idol...
"I'm not!" "Yes, you're a virgin! And I'm pretty sure that you also are gay and a bottom." "Whatever you say!" "I can teach you some things, virgin stripper!" "..." Felix is a well know guy in his college for working at Lust Nightclub as a stripper. Chan is a well know guy for have already fucked almost everyone in co...
( Bang Chan + Lee Felix ) ❝Teach me how to love, without lust...❞ ┈┈ mistopher | 2021 ++ Satyriasis; uncontrollable sexual desire in a man. Sex addiction, a mental illness just like the rest, yet so overlooked. So what is Bang Chan to do when all those around him either take advantage of his addiction, or look down...
"تو کار دلقک دخالت نکنین!! اون گیرتون میاره و خودتون طعمه بعدیش میشید!" Name: The Carnival Of Doom Couple: Hyunlix, Seungin. Gener: Scary, Romance, Supernatural. Chapters:10 Writer: Alita
*•.¸♡ Completed *•.¸♡ Couple: Soukoku *•.¸♡Genre: Romance, Angst, fantasy ***سنگ باستانی سنگی بسیار قدرتمند و نحس که باعث مرگ هراسناک تعداد بسیار زیادی از افراد موهبت دار شده...و حالا صاحب این سنگ دنبال قدرت فرا انسانی چویا است...***
ژانر: عاشقانه، غمانگیز، روانشناختی، سوررئال. کاپل: مینسونگ. «این بار نامهای به خودم. برای اینکه فراموشش نکنم. برای اینکه مرز بین توهم و حقیقت یادم نره، برای اینکه بدونم فقط یک رویای قشنگ نبوده و روزی یکی رو داشتم که دوستم داشته.»
عشق در میان جنگ ؟!... میان بمب و باروت ؟ میان کلی ارتشی و آدم های استریت ؟ چیزه عجیبه اما عشق این حرفا حالیش نمیشه! وقتی ب وجود میاد از بین بردنش کاملا نشدنیه...! شاید کمی فراموش بشه اونم کمی نه کلا ! شاید حتی بشه که خودت رو بزنی ب بی خیالی و بهش توجه نکنی ، انکارش کنی! اما هیچوقت فراموش نمیشه! هیچوقت از بین نمیره...
-مشکلی ندارم چیزی که الان مهمتره اینه که با این جادو چیکارکنیم -میشه باهاش جنگید -چطوری ؟ -بازمانده ژانر:فانتزی،اسمات کاپل:یونمین،ویکوک،نامجین وضعیت:کامل شده
𓂃𝖥𝗎𝗅𝗅𓂃 𝖳𝗈𝗌𝗄𝖺: درد روح باورم کن مین، خواهش میکنم! من واقعا واقعا عاشقتم. اگه... اکه قبولم نکنی و پسم بزنی، من میمیرم و این، شعار نیست... سر به زیر انداخت و با نوک کفشش روی زمین خاکی ضربه زد: بازی دادن احساسات درست نیست آقای بنگ پس میخوام از همین اول جواب منفیمو بهت بگم. چان با چشمهای گرد جلو رفت و گونهه...