" Get up and bend over my desk." He whispered in a very serious tone. I gulped and look around the room. I wasn't going to be punished by a 26 year old man. My mother never hit me how could he do that. " And if I don't?" I asked with tear falling down my eye. " I'll force you, and trust me that will hurt." He quickly...
~MEW~ I never intended to be a Daddy. Well...not that kind anyway. Fate had other plans, and this tantrum-throwing, heart-melting toddler is now mine to raise. As the CEO of a multinational hotel chain, I'm used to people taking orders from me, but that is not on her to-do list. No matter how much I love her, being a...
Mew Suppasit Jongcheveevat. Handsome and hot at the same time. He had an intimidating aura around him that people wouldn't dare to do something bad to him. He was once a cassanova until that night happened. Gulf Kanawut Traipipattanapong, he's a hard working mom to his two cute kids. He was drunk and he didn't know...
I hated him, and he hated me but then I started loving him but he still hated me, I took the first step and he rejected me.... Was I not your mate!!! Do you really want to go against destiny? I will not wait for you forever, I have waited enough, I want to live my life or our so called life, alone ...
کاپل اصلی :میو گالف [وضعیت : تمام شده] خلاصه : گالف پسریه که وقتی نوجوون بود با میو آشنا میشه و عاشق هم میشن؛ بنا به دلایلی بعد از مدتی از هم جدا میشن حالا چند سال گذشته و گالف دوباره میو رو میبینه، میو که یه افسر پلیسه اونم تو امریکا ! وقتی که برای حل یه پرونده خیلی مهم داره با اف بی ای همکاری میکنه؛ پرونده...
[وضعیت: تمام شده] short story Mewgulf گالف روزنامه نگار ساده ایه که زندگی ارومی داره به پیشنهاد یکی از دوستاش با شخصی به اسم میو اشنا میشه ایا بعد از اشناییش با میو همچنان زندگیش اروم میمونه؟!
🔻مقدمه: "میو سوپاسیت جونگچه ویوات بازیگر بعد از گذروندن یه اتفاق ناخوشایند توی بانکوک احساس خفگی میکنه و همه تلاشش رو برای فرار از اونجا میذاره. اینطوری میشه که برای اولین بار به شهر دورافتاده ای که عمه اش اونجا زندگی میکنه برای سکونت میره و متوجه قانون اصلیِ عجیب غریبشون میشه! شهری که یه پیله توش منتظره که بعد از سا...
این قصه، قصه مرزهاست.. مرز بین تاریکی و روشنایی بین خیال و واقعیت بین یاس و امید و بین تقدیر و تقصیر.... داستان پسری در دنیایی سرد و یخ زده که دنبال کورسوی نوری میگرده تا بتونه دنیاشو تغییر بده اما نمیدونه که این سردی و تاریکی جزئی از تقدیرشه یا تاوانی از تقصیرش؟
سلام عزیزای دلم امیدوارم از این وانشات خوشتون بیاد 🙂❤❤ اولین وانشاتم که خوشحال میشم حمایت کنید 🥰🥰💗 وانشات : روز مسابقه ( این وانشات دو پارت داره ) دو عاشقی که برای رسیدن به آرزوهاشون و یه آینده ی زیبا سخت در تلاش بودند اما سرنوشت اونا توی یه روز که مثل روزهای عادی بود کلاً تغییر کرد آیا این سرنوشت چه چیزی رو...
« فیک کامل شده » خلاصه : مردم محلی درمورد خونه قدیمی ای که تو شهر پاتایا تو منطقه سرسبز و خوش آب و هوایی قرار داره چیزهای مختلفی میگن...مثلاً روح یک مرده اونجا رو تسخیر کرده و هرکسی که تو اون خونه وارد میشه یا دیوونه میشه یا خودکشی میکنه...برای مثال خانواده آقای ساچای، خانم هلین، آقای داکا و ...چی میشه که میو سوپاسی...
خلاصه : گذشته ی دردناکی که باعث و بانیه خیلی از اتفاقاتیه که توی زندگیشون افتاده و بچگی که کلی خاطره و حادثه و زخم هایی رو براشون گذاشته . اما اونا از هیچکدوم از این اتفاقات خبردار نیستن؛ برای میو و گالف که در آینده به همه ی این اتفاقات پی خواهند برد؛ چه اتفاقی خواهد افتاد؟! ... فیکشن : زخم های فراموش شده نویسند...
گالف کاناوات کسی که توی روابطش دنبال عشق بود ولی همیشه با خیانت روبه رو میشد آرزوش این بود که بتونه آدمی رو بخره که عاشقش باشه....
ژانر:درام ، رازآلود ، کینک(PG-13 (ملایم)) خلاصه: اون برای رسیدن به اینجا سختی های زیادی کشیده بود. اون بخاطر عزیزترین کسش تا اینجا اومده بود ولی دیگه خسته بود... نمیتونست بیشتر از این تحمل کنه. دلیلش برای تحمل دیگه پیشش نبود. حالا کی میتونست توی حمل این راز کمکش کنه... یک ناجی از غیب؟یا شاید دوستی آشنا...
~𝑴𝒆𝒘/𝑮𝒖𝒍𝒇**میو گالف**~ -•خلاصه:گالف کاناووت دانشجوی نخبه ی دانشگاه ماهیدوله که تونسته با سن کمش بیشتر از صد تا اختراع داشته باشه و یکی از اختراعاتش درست کردن وسیله ای با استفاده از کرم چاله هاس تا بتونه به گذشته سفر کنه . درست وقتی که چیزی به ثبت اختراعش نمونده و زندگیش مسیر عادی خودشو طی میکنه یه فرد ناشناس م...
« فیک کامل شده » . خلاصه : همه چیز از اینستاگرام شروع شد.پسرک داستان ما عاشق شد، مجنون شد و دیوانه.اما آیا عشق همیشه مهربونه؟! ( داستان عشق دو پسر دانشجو و اتفاقات آن...) ژانر : درام، رومنس، انگست و روانشناسی (این فیک دو فصله است) کاپل : میو گالف توجه : این داستان بر اساس زندگی واقعی نوشته و فقط در جزییات دست برده شده...
🔮مقدمه: «میو سوپاسیت جونگچه ویوات بازیگر معروف سریال های BL با مدل معروف کرهای پارک می یونگ ازدواج کرده و در حال حاضر سه فرزند هم داره»، «میو سوپاسیت گرایشش چیه؟!»، «آیا مرگ پارک می یونگ حقیقت داره؟!»، «میو سوپاسیت هیت های زیادی گرفته»، «آیا کمپانی قراردادش رو با اون فسخ می کنه؟!»، «چه بلایی داره سر پر طرفدار ترین با...
* رشته سرنوشت * یه سوع تفاهم. چندین مدت دوری. اینکه میگن همه انتظارا تموم میشه درسته. به شرطی که توی دوری خبری از انتظار باشه. همه چی درست میشه. ما با خاطرات پیش میریم. خاطرات مارو پیش میبرن. من بهش میرسم کاپل: میوگالف
های گایز این اولین بارِ ک رمانی رو ترجمه میکنم. بخاطر علاقه ی شدیدم بهmewgulfتصمیم گرفتم فصل2تارن تایپ رو ترجمه کنم؛امیدوارم خوشتون بیاد و لطفا اگه اشکالی داشت بهم خبربدید تادرستش کنم. خلاصه:چی میشه اگه نفرین عدد7 گریبان گیر تارن تایپ ک 7ساله قرار میزارن،بشه...و چه چیزی یا چه کسی باعث این جداییه؟... ازچیتر3شروع کردم چ...
Season1: Impossible love [1~15] Season2 :Unforgettable love [16~26+Special part] Season3:Secret Love [27~36]
وقتی که به خاطر یه اشتباه به زور برده ی کسی که نمیشناسی بشی با تمام بی رحمی هاش عاشقش بشی ولی دیگه نمیتونی از این سرنوشت فرار کنی قربانی آتش یا برده ی عشق؟؟
🔸️مقدمه: قصه، قصه ی مردیه ک تو هزارتوی زندگیش گم شده... خلافکاری سخت گیر که همه از اسمش میترسن... و خلافکار داستان ما هدفِ گالف کاناووت سرگرد دادگستری میشه و تمام زندگی شو میزاره تا بتونه اونو دستگیر کنه... و چی میشه اگر زندانی داستان عاشق زندان بانش بشه؟ تقاص این عشق اشتباه چی میتونه باشه؟... 📌 وضعیت : پایان یافته
بعضی اوقات، وقتی زیادی از عشق فاصله می گیری و باورش برات سخته، مطمئنی خیلی محکمی و نمی لغزی، یه اشاره ممکنه همه چیز رو عوض کنه.... کاپل:میوگالف/مکس تول ژانر:درام/عاشقانه/بی ال رده سنی:بزرگسال روزهای آپ : یکشنبه، سه شنبه، پنجشنبه
▫️مقدمه : درست لحظه ای که فکر می کنی نیازی به کسی و چیزی نداری و خودت کافی هستی ، عشق میاد سراغت و زندگیت رو وابسته به یه شخص می کنه :) .. 📌 وضعیت : پایان یافته
وضعیت : پایان یافته ☀️🌻 کاپل ها : میوگالف ، برایت وین 🧩 کاپل های فرعی : جاس لوک ، آف گان ، کائو آپ🧸 پسر بچه ای با لباسی بلند و شلواری که تا روی دمپاییش اومده بود و کنار پایه برق نشسته بود و گریه میکرد تا چشمش به بستنیم خورد چشاش برق زد و انگار زندگیمون از نو شروع شد بعد از اون پسر بچه همه چی تغییر کرد قسمتی از...
اونا همراه با آهنگ زندگی میرقصن... اما گاهی زندگی اون‌ها رو بی‌رحمانه می‌رقصونه جوری که دیگه جونی تو تنشون باقی نمی‌مونه و این وسط عشقه که به اونا قدرت بیشتر برای رقصیدن می‌ده... "با چه جرئتی اومدی اینجا؟ احتمالا نمی‌دونی سگایی که زیادی واق واق می‌کنن و می‌کشیم." جواب دادم "تو می‌خوای منو بکشی؟" چاقو رو محکم‌تر رو گلو...
کاپل اصلی : میوگالف کاپل فرعی:زی سینت،برایت وین ژانر : درام/عاشقانه/بی ال/امپرگ وضعیت:پایان یافته..... ___________________________________________ عشق ما با اجبار شروع شد... عمیق شد و هر روز جذابتر شد... الان وقتشه بهم ثابت کنیم چقدر حاضریم برای حفظ این عشق زیبا،تلاش کنیم؟ بنظرتون ما موفق میشیم؟
◾ مقدمه: پسر کوچولو ! این یه جنگ عادلانه‌ست... خودت انتخابش کردی ! به من نگاه کن... میخوام ترس تو چشماتو ببینم ! مهره های شطرنج منتظرتن... راجب حرکت بعدیت فکر کردی؟ هر حرکت اشتباه تو رو یه قدم به مرگت نزدیک تر میکنه...! 📌 وضعیت : پایان یافته
